درخواست کمک

به هرحال آبجی مرسی ،باشه امشب زودتر میخوابم و نماز صبح حتما پا میشم و بعدش نمیخوابم تا خود شب که انقد خسته شم که خوابم ببره ،

راس میگی نباید گیر بدم به فراموش کردن،

خب میرم عربی مو میخونم ،و البته دو درس اخر دینی رو،

خیلی روم کارسازه این دینی،

درس عزت نفس و درس ازدواج،

آنقدر مطالب جالبی نوشته که نگو...

قبلا خوندمش ولی تقریبا به هیچکدومش پایبند نبودم،

دوباره میخونمش تا قشنگ تر بفهممش،

مطالبتو بنویسم تو دفترچه ،گوشی مو میدم😅

وای وای ،تا این حد ضعیف شدم چرا😖  رفتم بشینم تو جمع خانواده،حالم عوض شه،  داداشم یکم بهم گیر داد،خیلی جزئی...  یهو لب و لچم آویزون شد،اشک تو چشام جمع شد،  شانس آوردم، اگه بغضم می‌ترکید اونجا ،چی میگفتم به مامان بابام ،میگفتم برا چی ناراحتم؟!  یا باید کلا تو اتاق خودمو حبس کنم،  یا انقد پیششون بشینم که همه چی از سرم بپره...  آبجی امروز حتی همون ۵ ساعتو نتونستم بخونم😪  سعی میکنم بخونم،ولی اگه بخوام تکمیلش کنم باید تا ۲ بیدار باشم ،میتونم ،  ولی دوست ندارم همچین کاری کنم،اونموقع از شب،  رفتن سمت گناه برام زیاده  

آبجی ببخشیدا،من یکم درباره اینکه چطوری بنویسم پاکیمو گیج شدم،

یعنی تیتروار اول یه صفحه بنویسم ،و هر روز که میگذرونم تاریخ بزنمو، و تیک؟!😪

ولی این دقیقا همون چیزیه که اون گفت فقط برا مرتبی ،خط کشی کرده بود،روزا رو تا تو اون مربع ها تیک بزنیم...

آقا اصن این مگه روش مخصوص اونه،هزاران نفر به همین روش برنامه مینویسن،

من خودمم قبلا برنامه درسی مو همینطوری می‌نوشتم ،

مینویسم روز قبلش بعدش روز بعدش تیک میزنم،

میخوام فک کنم همه کارایی که کردم خواب بوده،اون برنامه و جدولم ربطی به اون نداره،همه به این سبک برنامه مینویسن،

من هرطور بخوام بنویسم همون شکل میشه ،دلیل نمیشه که حال خودمو خراب کنم واسش،

چون اصن ربطی به اون نداره،

جوابتو برا خواب ببینم امشب گوشی رو میدم به مامانم بهش میگم بهم نده 🤦‍♀️بهش میگم وقتمو میگیره بهم آسیب میزنه،دروغم نگفتم ،

اونطوری دیگه عمرا بهم بده،برا خودمم شده بهم نمیده ،

ولی جوابو ببینم بعدش تحویل میدم

نمیشه😭😭

خوابمو چیکار کنم؟!

رفتم خوابیدم، کل خوابم مربوط به اون میشد،

دست خودم نیست😭😭وای من چیکار کردم با خودم نفهمیدم، چرا خودمو وابسته کردم...

بلند شدم داشتم گریه میکردم ،اصن نمی دونم برا چی😖

کی خوب میشه؟

ای کاش همچین غلطی نمیکردم،

فک میکردم رو من تاثیر نداره😖

خیلی سخته ،اگه من هربار بخوام بخوابم و خوابش رو ببینم،

حالم خیلی بد میشه،

وقتی بیدارم میتونم خودم حالمو خوب کنم،

ولی وقتی خوابم ،چیکارش کنم؟!

نمیفهمم،وقتی بیدارم دوست ندارم برگرده،وقتی میخوابم اونطوری؟!

چی بگم به خودم،با اینکارم؟!ارزشم این بود؟!چرا اینکارو کردم با خودم؟!

چرا من اینطوریم؟فک میکردم که من استثنام، فک میکردم به اصطلاح عشق برای آدمای ضعیفه،

ولی این اصن عشق نیست ،توش دوست داشتن نیست،

من حس میکنم هنوزم کورم،

همش دنبال یه راهی ام برش گردونم،

درحالی که اصن هیچی ازش ندارم دیگه...

چرا نمی تونم قبول کنم،واقعا هم آدم خوبی نبود،

با اکثر کارها و عقاید من متضاد بود،

،چرا انقد تو ذهنم ازش تصویر مثبت ساختم،

اشتباه کردم،

اشتباه بزرگ،

خندم میگیره،وقتی میگم اشتباه بزرگ هی جرقه میاد تو ذهنم :از خدا بزرگتر؟!😭

خدایا تو رو خودت قسم نجاتم بده ازین سیاهی،

چرا اون بد نباشه؟!

اون باعث شد ایمانم به تو ضعیف بشه ،ازین بدتر؟!

حتی اگه خودش ندونه،

آنقدر با افکارش به ایمان و اعتقادم ضربه زد که من حتی

دیگه وقتی نماز نمیخوندم احساس شرم نمیکردم،

ازین بدتر؟!

نه دختر،ازین بدتر؟!

آبجی چقدر طول میکشه این اوضاع؟

من باید یه کاری کنم ازش بدم بیاد ،اگه همچنان دوسش داشته باشم ،نمی تونم فراموشش کنم،

واقعا من چطور به خودم اجازه دادم به همچین آدمی وابسته شم؟!

من باید جواب کارامو بدم،

اونم جواب میده،

اون حق نداشت وقتی سه بار رفت و هربار من فراموشش کردم ،برگرده،

برای همینه الان هم احتمالا هی منتظرم برگرده و دنبال فراموش کردنش نیستم،

اون حق نداشت همچین کاری کنه،

آبجی الان حالم خوبه خداروشکر،ولی یکم میترسم بخوابم شب،

وقتی از خواب پا میشم، هیچی دست خودم نیست،

مغزم کار نمیکنه،حتی برخی از خ.ا هم اینطوری بوده،

آلان که حالم خوبه ،میدونم که اگه تو بیداریم حالم بد شد،میتونم برم قرآن بخونم،یا با خدا حرف بزنم ،

ولی وقتی از خواب پا میشم ،دیوونه میشم،نمیفهمم کارامو،

اخه اصن ینی چی گریه کردن؟!

بدو بدو اومدم سمت گوشی ،درحالی که گوشی رو خاموش کردم و گذاشته بودم تو جعبه ش🤦‍♀️

اینطوری بخواد پیش بره،گوشی رو به مامانم هم بدم ،باز این وضعیت پیش بیاد میرم سمت گوشی،

بدبختانه یا خوشبختانه ،والدینم انقدر بهم اعتماد پیدا  کردند،که هرموقع بگم گوشی رو بدید ،میدن بهم،

حتی اگه قبلش بگم ندید🤦‍♀️

مطمئنم اگه قاط بزنم ،میگم نیاز دارم ،اونا هم بهم میدن...

روشی برای آروم کردن خواب هست؟!

خیر سرم رفتم خوابیدم آروم شم مثلا،

بلند شدم انقدر بهم ریختم و خسته م ،که نگو،

انگار اصن نخوابیدم...

آبجی به نظرت اینکارو درسته کلا گوشی رو خاموش کنم بزارم کنار؟!!!!

اخه واقعا هنوز کنترل ندارم رو خودم،ازم هرکاری میکنه سر بزنه😬

ن ن ،شک نمیکنم،درسته ،اینا بهانه س،من واقعن به

گوشی نیاز ندارم،

اگه مشکلم سایته ،میتونم حداکثر هرهفته گوشی رو یه بار روشن کنم،یا اصن از گوشی مامانم بیام ببینم پاکیم کجاست ،و چخبره😑پس بهانه بی بهانه🙂

خب به هرحال ممنون،بابت کمک های همیشگی همتون🥺

برام دعا کنید که خیلی محتاجم

چقدر این ترک کردن گوشی سخته،تا الان ۳ بار خاموش کردم و روشن کردم😖

اصن لعنت به این گوشی که همه مشکلاتم از همین میباره،

آبجی اگه هم نتونستی اشکال نداره،

میدونم ،نباید به خودم سخت بگیرم،

روز اوله،قرار نیست تو همین روز اول بتونم از حافظه م پاکش کنم،عواملشو پاک میکنم،

و بعد کم کم فراموشش میکنم،

ولی آبجی اون جدولی که میگم،لزوما منو به یاد اون نمیندازه،تقریبا یه جدولی مثل خود جدولای سایته،

و یه سوال ،اون گفت هیچوقت برنمیگرده،ولی اگه یه درصد برگشت،چیکار کنم؟!اونموقع هول میشم،

هم ترس ورم میداره،چون کلی تلاش کردم که فراموشش کنم،هم ناراحت میشم،

و شایدم یه حس کثیفی باعث خوشحالیم بشه ،که نمیخوام اینطور شه

ای کاش میتونستم سیمکارتمو عوض کنم 😖

ول کن نمیخوام بزرگش کنم،مشکل کوچیکی نیست که درست کردم ،ولی خب غم م برای چیه؟!

من که چه اون میخواست چه نمی‌خواست میخواستم ترکش کنم،حالا پیشنهادشو خودش داد،و بهتر شد...

هردومونم راضی بودیم و فهمیدیم اشتباهه با هم موندنمون،

فکر درگیره؟!اشکال نداره ،میتونم حواس خودمو پرت کنم،

انقد حواسمو پرت میکنم که اصن یادم نیاد ب چی فکر میکردم

ایشالله که میتونم

سعی میکنم گوشی رو بزارم کنار،

ولی هر ماه یه بار بیام به سایت سر بزنم،

خداکنه بشه،تا همین الان که سه بار شکست خوردم،

هی خاموش مطلق،هی روشن🤦‍♀️😪

ایشالله که میتونم

اصن این مدت حواسم از خدا پرت بود،

چی بهتر ازاین که حواسمو با خودش پرت کنم،

اصن حواس اصلی م باید سمت خودش باشه نه کس دیگه ای،

افرین دختر، تو میتونی ،

اگه میخوری زمین ،نباید بشینی ،زانوی غم به بقل بگیری،

باید محکم تر از قبل بلند شی

،تو قوی تر میشی،چون از اشتباهاتت تجربه کسب کردی،

و باید بدونی که موفقیت تو در اینه که اون اشتباهات رو تکرار نکنی،اوکی؟!

لطفا سربلند ازین مشکل بیا بیرون🙃

ببخشید اگه خودم با خودم حرف زدم به خاطر این بود که خودمو آروم کنم😬😅

سلام،آبجی منتظر،میشه یکم هرجا شد،باهم حرف بزنیم؟!

بخش همفکری خوبه؟

خیلی سخته، من حتی نمی دونم چرا ناراحتم، وقتی از اول قصد نداشتم باهاش ادامه بدم،

برام سخته ،همه چیزو حذف کردم،ولی میخوام گوشی رو به خاطرش بزارم کنار،

ولی وقتی نتونم روزای پاکیمو ببینم باز میفتم روی سیکل گناه ،

برا همین مجبورم جدول بکشم ،از طرفی میترسم همیشه جدول کشیدنی که بهم یاد داده،منو به یادش بندازه،

ولی شاید چون روز اوله اینطوره

حالم داغوووونه،مقصرم خودمم،میدونم.😭😭😭

اصن فک نمیکردم بهش وابسته شم

میدونم میتونم فراموشش کنم ولی زمان میبره😓

حالم سخته،

با اینکه وقت آزاد دارم،تمرکز کردن روی درس برام خیلی سخت شده،

نمی دونم چرا نمی تونم قبول کنم...

من که خودم خواستم پس مرضم چیه،

آنقدری گیج ومنگم الان ،نمی دونم چیکار کنم ،میخوام برم باز بخوابم 

ولی خب اگه بخوابم انقد فکرم درگیره،که میترسم به گناه کشیده شم ،

میشه کمکم کنی؟!

نمیدونم ،شاید یکم حرف زدن حالمو خوب کنه،

به نظرت خوب میشم؟

همین میخوابم،هی خواب میبینم پیام داده،کلافه شدم،

اخه چرا وقتی من خودم گفتم بره،باید منتظر این باشم که برگرده ،

من چرا اینطوری شدم اخه😖

سلام دوباره شکست خوردم 😥

از اینجا شروع شد که اهنگ گوش دادم و بعد آهنگ غمگین بعو به عشق گذشتم فکر کردم و حالم خراب شد و متاسفانه رفتم سمتش خیلی ناراحتم نباید اینطوری میشد خودمم نفهمیدم😓

به منتظر 

خیلی فکرم مشغوله حوزه امتحانی رو مشخص کردن دوره مشکل رفت و آمد دارم بدجوری فکرم رو مشغول کرده 😑 تمرکزم رو کلن گرفته ازم

به اسرافیل 

سلام امیدوارم هر کجا که هستی همیشه در پناه خدا باشی.. 

ببین تو تنها کسی نیستی که ناخواسته وارد این عمل اشتباه شدی.. اگه تو سه سال هست که درگیری من پنج ساله که درگیرشم خیلی هم بهم آسیب زد خیلی.. 

چهرمو ازم گرفت چشمام و قدرت جسمانیمو ذهنمو..‌

چاره ای نداریم جز این که صبر کنیم.. 

ان الله مع الصابرین 

خیلی سخته میدونم.. 

من و خیلی های دیگه میتونیم درکت کنیم.. 

منم شب و روزم با این لعنتی میگذره

متنفرم از خودم..خیلی وقت ها به خودم میگم ای کاش وضعیت مالیمون خوب بود که هرچه زودتر داماد میشدم ولی بعد با خودم میگم آخه تا وقتی که خودم حالم از خودم بهم میخوره چطور یکی دیگه میتونه درکنار من خوشبخت بشه.. 

مشکل اصلی خودمونیم.. 

فکر نکن فکر نکن و فکر نکن...این مهم ترین چیزه 

ای بابا

مثل اینکه مرهم زخم ما نمکه

به هر دری می زنی

هر راهی رو که توش قدم میزاری

فقط بد بختی

بابا من غلط کردم

اصلا دیگه بسه

من از زنده بودن خودم شاکیم

گناه ما چی بوده یه عده بی شعور ما رو توی این راه آوردن

حالا چه گلی بگیرم به سرم وقتی معتادش شدم

وقتی 3 ساله در گیره این کثافت

خدایا نمی شه ما رو بنشونی رو نیمکت

به جان خودم دیگه خسته شدم از این همه زجر کشیدن

ما رو یکی تعویض کنه

ما مرد این بازی نبودیم از اولش

توف به این زندگی

😭😭😭😭بالاخره شد ،

این چند روز خیلی کمک میخواستم ولی سایت از هیچ جا بالا نمی‌آورد 😭😭😭

به منتظر 

سلام 

دیگه بریدم چند روزه هم خ.ا نکردم ولی هیچی نمیتونم بخونم خوابم بهم ریخته 

هبچی به هیچی 

دبنی که خوب بودم توش رو هم نمیتونم بخونم 

چیکار کنم 

جون مادرتون راهکار درست حسابی بدین 

وای وای دو روز تا امتحانم مونده 😑

واقعا این بخش حال ادمو خراب میکنه  همه نوجون و جونای مظلوم سرزمینمو میبینم که قربانی شهوت ادمای حروم زاده و شهوت پرست شده لطفا پیاممو پاک نکنید حقیقت همینه  ما ها اینجا قربانی های مظلومیم و کسی رو نداریم و حقمون ضایع شده .

روش ترک خودمونیم تا دلمون برای خودمون نسوزه هیچ وقت نمیتونیم ترک کنیم اینهمه درد تو بهترین سالای زندگی بس نیست برام چرا دارم زندگیمو با دستای  خودم نابود میکنم چیشده منو چرا اینقدر حییون صفت و پست و حقیر شدم  واقعا دلم برای خودم نمیسوزه که اینجوری دارم غذاب میکشم دلم پره از همه چی  بغضی که سال هاست نترکیده ولی دیگه تا یه حدی توانشو دارم ... خیلی سخته واقعا ترک این گناه 

یا اله العاصین 

یه تشکر ویژه داره از همه خادمین سایت واقعا خیلی بزرگوارید و من چیزی ندارم و کاری نمی تونم براتون انجام بدم اما ان شاءالله امام زمان دستتون رو بگیره اگر هم لایق باشم و لیاقت داشته باشه خیلی براتون تو حرم امام رضا دعا می کنم 

به آبجی عطیه 

یه جمله گفتین 4، 5 روز پیش و این جمله خیلی منو تکون داد ، البته اونجا حواسم نبود و متوجه نشدم خیلی اما .... گفتم یه راه برای فیلتر اینستا بگین "  گفتین فیلتر باید درونی باشه قبول نداری !!"  الان اومدم جوابتون رو بدم آره باید درونی باشه و ممنون این حرف خیلی رو من تاثیر گزاشت شاید خیلی ها شبیه این و یا این جمله را به من گفته بودند اما این سری نمی دونم چی شد تو دلم نشست !!! ... من خیلی کله خرم  می آمدم فیلتر های سنگین چندین بار می زاشتم مثلا می رفتم آیپی و دامنه فلان سایت روی مودم یا با یه نرم افزار مخصوص مسدود می کردم و همش سرچ می کردم راه های مسدود کردن سایت .... اما باز خودم می رفتم باز می کردم یا از یه راه دیگه ایی که به ذهن هیچکس نمی رسه غیرفعالش می کردم یا فیلتر رو دور می زدم و بعد می رفتم ...😐 

مثلا نرم افزار child control  روی ویندوز نصب کردم به شدت قوی و خوب بود  و اولشم روی تنظیمات باید رمز بزاری  منم یه رمز طولانی  گذاشتم دادم به مادرم گفتم بهم ندین اصلا ااا اما از یه روش مسخره راحت دورش می زنم 🤦‍♂️😑(راهشو نمی گم که کسی نخونه یاد بگیره😅)

از یکشنبه این هفته تو حرم امام رضا با خودم و خدا شرط کردم که تا هفته دیگه یکشنبه اصلااا تو اینستا نرم و بکشنبه هم یه ساعت می رم فقط و همه کار هامو انجام می دم  چند تا چیز دیگه ....حتی همون روز نیاز بود باید می رفتم چون یه فیلمی مال درسام بود اما گفتم نه ، گفتم اگر رفتی سری بعدی تا 10 روز 😬 .... این چند روز بعضی وقتا خیلی اذیت میشم و واقعا کار دارم اما واقعا فیلتر باید از درون باشه !!!  و خدایا شکر چرا ؟ چون این اذیت خیلی بهتر از اذیت و تحریک شدن وقتی می رم تو اینستا با اینکه حتی اگر برم فقط با وب می رم و کلا زیر 5 تا پیج هم دارم هم رو آنفالو کردم اما خیلی اذیت می شدم ...

آبجی خواهشا برام دعام کن بتونم تا تهش برم و بتونم ان شاءالله این سری به کمک خدا می خوام دیگه واقعا ترک کنم .... الحمدالله روز 5 پاکیم منی که زیر 3 روز بودم و تا یه هفته به زور می اومدم الان به لطف خدا تا اینجا اومدم یاعلی 

یا اله العاصین 

به "نوکر خانوم فاطمة الزهرا "

متنتو خوندم داداش و خیلی ناراحت شدم ...

قبل از اینکه بگم چیکار کنید حتما توجه کن که ما کی هستی ؟؟؟؟  ...... ما انسانیم !!! می دونی یعنی چی ؟؟؟ یعنی قدرت داریم / اختیار داریم / و از همه مهم تر خدا گفت شیطون به ما سجده کنه !!! یعنی رییس شیطون هم خر هیچ کس نیست ...(به این جمله بالا خیلی فکر کن)

نمی فهمم چرا بهش بها می دی ؟؟؟ بابا شیطون گ .. می خوره این چرت و پرت ها رو می گه مگه اون خر کیه ؟؟؟ 

هیچ غلطی نمی تونه بکنه نه این بلکه تمووووم جن و شیاطین جمع بشن بازم تا شما بهشون بها ندین هیچ غلطی نمی تونه بکنه .... ببین اولین حمله شیطون وحی هست  که همه ما هم تجربشو داره مثلا یه لحظه بهت میگه برو فلان غلط رو بکن و اونجا تو می فهمی که بابا این حرف ، حرف عقل من نیس سریع حواستو پرت کن و ذکر بگوووو و از خدا کمک بخوای 

اگر اینکارو نکردی شیطون می بردتت تو مرحله دوم یعنی وسوسه ، وسوسه قوی تر از وحی هست و خودت احساس می کنی !!! و تو قران مفصل درباره وسوسه توی سوی ناس گفته  بازم اینجا باید فرار کنی از تو دام های شیطون به سمت خدا و ذکر بگی ....

ببین باید باور کنی و به این اعتقاد برسی که شیطون هییییییییییییییییییچ غلطی نمی تونه بکنه وقتی مخصوصا خدا کنارت و اهل بیت پشتت هستن !!! 

ولی دلیل نمیشه شیطون آروم بشینه و وحی به چیزای منفی نکنه چون کارش اینه و قسم خورده که همه بنده های مومنتو گمراه می کنم (جز اونایی که خالص باشن یعنی توکل و امیدشون به خدا باشه ) اما وقتی یه مدت به این حرفاش محل نزاری دیگه اینقدرت چرت و پرت نمی گه 

1- واقعیتش منم یه دوره ایی و حتی همین الان هم بعضی وقتا همین طوری میشم اول بهش می گم به توچه یا می گن به تو ربطی نداره و مثل یک آدمی که جلوت وایساده هر چی می تونی بهش بده البته سعی کن باز فحش زیاد ندی که از اون بر  بوم نیافتی  ، یه کسی گفت وقتی اینطوری میشی سریع و اگر می تونی بلند بلند ذکر بگو یا صلوات بفرست ....من خودم اینجور موقع ها از خدا کمک می خوام و بعدشم از امام زمان (ذکر المستغاث بک یاصاحب الزمان زیاد سعی می کنم بگم ) 

2- توسل به حضرت زهرا و ائمه خیلی عااالیه :  تا می تونی به دست و پاشون بیافت و اینجا در برابر این ها باید اضهار ضعیفی کنی نه در برابر شیطون (که من حضرت زهرا مادر جان کمکم کنید من نمی تونم اگر لحظه ایی منو ول کنید من....)

3- بعضی وقتا بی دلیل نیست و یه ریشه ایی داره : من خودم یه دوره ایی که نسبت به مادر و بعد خالم و.... اینطوری شده بودم به خاطر رمان های مزخرفی بود که می خوندم و فکر می کردم چون با چشمم چیزی رو نمی بینم گناه نیست 😐😑 اما خیلی بدتر از اون فیلم ها بود !!!! بعد که گذاشتم کنار بهتر شدم الحمدالله 

یه دوره ایی افتاده بودم رو آهنگ و آهنگ به شدت آدمو بی غیرت می کنه  نمی خوام بگم خودم خیلی آدم خوبی هستم هزار تا مشکل دارم اما رفیق خوب چیکار کنم حدیث از امام صادق داریم (حدیثش طولانی خلاصشو می گم ، لینکشو برات می فرستم بعد ببین ) : اگر دیدی کسی چهل  روز آهنگ گوش کرد ، غیرت مردانگی را از دست می دهد، به گونه ای که اگر به ناموسش هم تجاوز شود، غیرتش به حرکت نمی آید و اهمیت نمی دهد (وسائل الشیعه، ج 17، ص 312) لینک کاملش  خیلی حدیث سنگینه !!!!

سعی کن یه چند وقتی اگر اهلش هستی کمتر گوش کن یا حداقل اونایی که دیگه خیلی مشکل داره رو گوش نکن (می تونی جایگزنش مداحی یا کلیپ های کوتاه سخنرانی ...بزاری )  

پس چی شد 1- جلوش وایسا چون اصلا مهم نیس 2- توسل کن و ذکر بگو 3- ریشه هاشو پیدا کن و 4 که از همه مهم تره نگاه ، خیلی از این افکار برگرفته از این فیلم های مستهجن هست چون خودم تجربه کردم می گم وقتی آدم نگاه می کنه واقعا بی حیا میشه و یکم بیشتر که نگاه کنه غیرتش کم کمتر میشه و هزار تا افکار مزخرف میاد سراغش 

امید وارم که راحت از این متن ها نگزری چون اینا همشون حرف های من نبودند و استاد رائفی پور و جواد زارع و.... گفتن دیگه خودت می دونی داداش عزیزم اگر واقعا همین طوری بهش بها بدی پدرتو در میاره ....ببین اصلا بیا برای خودت یه قانون یزار مثلا هر وقت شیطون این فکر تو ذهنت انداخت یا خ.ا کردی بعدش 5 تا صلوات بفرست (یه کار خوبی انجام بده که هم اثرشو کم کنه و هم برای شیطون جریمه بزار که بفهمه دنیا دست کیه !!)

سلام خواهش می کنم این متن را بخوانید هر کسی کاری از دستش برمیاد برای من لطفاً بکنه 🙏🙏🙏✋✋

سلام دوستان من ۱۶ سالم است روز ۲۳ شهریور توبه شکستم و خودارضایی کردم شیطان با این بهونه منو به سمت خودش کشوند که تو آخرین باری که خودارضایی کردی تو شلوارکت خود ارضایی کردی پس خود ارضایی رو کامل نکردی به دوباره بر خود ارضایی کنی خودم میدونستم که چرت و پرت ولی شیطان بر نفس من پیروز شد و می گفت اگر تو خود ارضایی نکنی**********************۲،۳ ما گذشت و و من هی با بهانه‌های مختلف شیطان به به دام شیطان می افتد به خود ارضایی می کردم اگه بخوام به اونا رو ببینم زیاد و شما سرتون درد میگیره هنگام و الان آخرین بار که به او نه شیطان از شیطان هنگام خودارضایی******************************** شرمنده ام اینارو میگم با من خودم شرمنده میشم که اینهارو الان مینویسم و شیطان میگه و اگر هم در هنگام خود ارضایی ***********************************************************من چند بار خواستم که بر خلاف میلش کاری نکنم ولی هنگامی که میخواستم****************************و این منو اذیت می‌کرد و مجبور میشدم بازم خود ارضایی کن من واقعاً مادرم رو دوست دارم و عاشقش هستم ‏لطفا هرکی از دستش کاری برمیاد بگه تا تو رو خدا کمکم کاری نکنید و این متن را تا آخر بخونید ممنون 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

به یا ارحم الراحمین 

مرسی داداش بابت کمک هات خدا خیرت بده 

دمت گرم.. بله واقعا درسته برای ترک یه عادت باید براش جایگزین قرار داد.. 

خدا به هممون کمک کنه از راه راست دور نشیم 

الهی آمین 

الان که دارم این پیام رو می نویسم تازه خورشید طلوع کرده چقدر طلوع حورشید زیباست... 

ساعت ۱۱ امتحان تاریخ دارم هیچی هم نخوندم 😁 

چون هیچ وقت از درس تاریخ خوشم نمیومد 

شهر ما با مشهد نزدیکی ۷۰۰ کیلومتر فاصله داره ولی من همیشه دوست داشتم مشهد زندگی کنم و دانشگاه مشهد قبول بشم.. هر چند بگذریم که بخاطر خ.ا من تا به الان درست و حسابی نتونستم درس بخونم ولی خب باید تغییر کنم باید به همه خود واقعیم رو نشون بدم..

بخاطر این کار زشتی که انجام میدادم همه من و به عنوان کسی می شناختن که در واقع نبودم به وقتش به همه ی اون هایی که راجبم اشتباه فکر میکردم نشون میدم که چقدر میتونم یه پسر پاک موفق باشم.. 

داداش گلم امیدوارم همیشه هر جا که هستی خنده رو لبات باشه و به هرچی از خدا میخوای برسی 

انّ الله یَعلَمُ ما فی قُلوبِکُم 

یا علی 

سلام 

به حیدر 

اگه می خوای همیشه اراده ات مثل روزای اول باشه

هر روز عوارض این گناه و کلا بلاهایی که این گناه سرت آورده رو بنویس و روزی چندبار مرور کن در کنار این میتونی اتفاقاتی رو که بعد از ترک برات می افته رو هم یادداشت کنی این کارباعث میشه که به مرور لذت گناه از دلت بره بیرون و هم باعث تقویت اراده ات می شه انشاالله که موفق باشی

یا اله العاصین 

به ALON 

خواهش می کنم منکه چیزی نگفتم ...

ببین داداش من دقیقا همین طوری بودم و تو جهش فکری مشکل داشتم  و یکسری دقیقا به این موضوعی که میگی هم فکر می کردم ...اما ببین

۱- تا نفهمی چه آسیبی بهمون این افکار مزخرف و خ.ا می زنم چیه نمی تونیم راحت جهش فکری بزنیم .... تموووم آسیب هایی که بهت زده رو برای خودت مرور کن و البته رفتار های قدیم و حس حال خوبتون هم قبل از شروع این ماجرا مرور کنید که انرژی بگیرین و بفهمین وقتی ترک کنید چقدرررر عااالی میشه 

۲- جایگزین بزار براش : ببین روانشناس ها می گن اگر می خوان عادتی یا اعتیادی رو ترک کنید براش جایگزین بزارید ...اونم چیزی که باهاش خیلی حال کنی و دوست داشته باشی من خودم جایگزین های زیادی رو انتخاب کردم اما بعضی هاشون خوب نبود مثل رفتن و کار کردن زیاد  مغازه فلانی (چون خانم بدحجاب زیاد می اومد ).... جایگزین من چیه ؟؟ ببین چون من تو راه زیاد می رم و میام بالاخره زن زیاد می بینم اولا سعی می کنم تا جایی که میتونم فرار کنم 😂😅 یا سرم پایین باشه وقتی می خوره سریع به ذکر می گم ...

بعضی وقتا هم که می بینم  داره فکره شروع میشه یه فایل از مداحی های که دوست دارم (دقت کن گفتم باید یه چیزی باشه که باهاش حال بکنی حالا یکی با آهنگ یکی با مداحی یکی با قرآن من خودم هر دوتا شو امتحان کردم هم آهنگ و هم مداحی ولی با آهنگ بعد گاهی وقتا دوباره حالم بد میشه اما مداحی حالمو خوب می کنه و حواسمو پرت می کنه البته نه باز صدای هر کسی ....)

ببین اگر واقعا سرت بند باشه و یه هندزفری آماده داشته باشی موقع فشار حالا فیلم انگیزشی یا یک صوت با هر چیز دیگه که ذهنت هم مشغول بشه گوش کنی اوکی ...

ببین به قول آقای جواد زارع (مدیر سایت مس به طلا) یک نکته جالبی می گفت کسایی که اعتیاد به چیزی دارند نباید زیاد خودشونو خسته کنند ... من خودم یکسری زیاد روزه مستحبی می گرفتم ولی بعد از چند روز کم می آوردم  (البته خود اصل روزه خوبه و اتفاقا پیامبر می فرمایند شهوت رو کم می کنه اما من افراط می کردم برای اینکه مثلا شهوتم کمتر بشه و نفسم ضعیف بشه افطار و سحر کم چیزی می خوردم 😐) ....

یا زیاد کار می کردم و کم می خوابیدم بعد می دیدم ای بابا چرا این همه تلاش می کنم که سرم بند باشه اما بازم گناه می کنم 😐!!

تا اینکه این جمله رو شنیدم چون وقتی کم می خوابی یا کم می خوری بدنت ضعیف میشه و ارادت در برابر ترک ضعیف تر میشه (البته باز پرخوری و تنبلی هم بده ها اشتباه نکنی ها !!! تعادل خوبه ) مثلا همین امروز صبح داشتم اذیت می شدم چون دیشب تا ساعت ۴ بیدار بودم دیگه رفتم یکم استراحت کردم بهتر شد .....

برنامه خوبه اما حواس باشه سنگ بزرگ بر نداری یهویی و حواست به بدنت و خستگیت هم باشه ... نه الان نزدیک امتحان هاست حالا دوست داشتی نرو ولی تو تابستان که مشکلی نداره چون هنوز یازدهم هم هستی ...

و به قول خادم محترم سایت مهلا ببین فیلتر باید از درون باشه ورزش و باشگاه و... همه کمک کننده هست تا خودت نخواه چیزی اوکی‌نمیشه  ، همون لحظه اول که فکر اومد سریع حواستو پرت کن چون بعد وگرنه خیلی قوی میشه و مقابله باهاش سخته و ببین کلا ۱۰ ؛۱۵ روز اول این افکار خیلی زیاده و مدت زمانش ۳۰ ثانیه هست اگر بهش محل ندی تموم نه ولی خیلی خیلی کم میشه  ...

اگر لایق باشم تو حرم هم برات حسابی دعا کردم هم دیشب و هم امروز ان شاالله ترک کنی و موفق باشید 

سلام خدمت ادمین محترم

شرمنده من با نام کاربری( حسین جان به امید تو) تو لیست ثبت نام کردم 

ولی همون طور که گفتم صفحه بالا نمیومد 😓😓😓😓همون طور که فرمودین حافظه ی پنهان رو پاک کردم ولی...... 

الان سایت مشکلش حل شد ولی رمزی که ثبت کرده بودم هم پاک شده و من یادم نیست ایمیلی که باهاش عضو شدم رومیزنم ولی پیامی ارسال نمیشه 

واسه همین هم نتونستم اعلام پاوی بکنم 😭

الان چی کار باید بکنم راهی داره یاباید با همین نام از صفر بزنم؟ 

سلام به همه دوستان 

یه سوال برام پیش اومده 

اینکه چه کارهایی میتونیم بکنیم که روحیمون مثل روز های اول ترک بالا بمونه؟ 

به hatef

به به، سلام «دایناسور» بزرگوار😆😆😆

یادت اومد؟

بی خبر رفتی، وزنه ای بودی تو سایت برای خودت، خوش اومدی مرررد.🌹🌹🌹

سلام
بنده هاتف هستم...
قبلا هم اینجا میومدم با اسمای مختلف ،
زندگی من پره از امتحانات سخت و رد شدن و رفوزگی،ولی، خب تموم شده شاید خیلی کم، از 12سالگی مبتلا شدم، و 18 سالگی ادامه داشت، تموم شد البته ، خداروشکر، شیطان دهنمو اسفالت کرد، چشمام،کمرم همه داغون شدند، تا رفتم دانشگاه و تحصیل و کار و چندسال پیش ازدواج کردم و بچه دار نمیشدیم تا اینکه ....
دوستان هر کجا که هستید بخاطر سلامتیتون ، بزارید کنار این عمل خ.ا کثیف رو...
خپاهش میکنم، من داداش بزرگ شما،
میدونم سخته، میدونم یه عکس از اینترنت دیدنی حتی یهووو، عکس زن، عکس ... اینستا، تلگرام کوفت زهرمار، زود مسحور میشی و شیطان بغلت میشینه،خودم همه رو تجربه کردم، توروخدا بزارید کنار،

چرا؟

من خیلی گناه کردم
ولی خب خدا نجاتم داد...
مریض شدم، سیستم بیضه ها بهم ریخت کارش، زیر تیغ عمل جراحی رفتم، تا اینکه خداروشکر کمی بهتر شدم...

دخترای عزیز،آبجی گلم... به سیستم رحم نازنینتون آسیب میزنید، کیست میاره بعدها...رحم شما محل پرورش فرزند...توروخدا فرار کنید فرار ...

من خداروشکر بعد درمانهای پزشکی و عنایت اهل بیت، نجات پیدا کردم و میخام از شما که نکنید این کارو...

تنها راه نجات از خ.ا رو هم دوراه میدونم فقط
نماز نماز اونم در مسجد

فرار فرار لحظه وسوسه
اگه خونه ای بزن بیرون، اگه گوشی دستته بنداز زمین برو یه جا دیگه
اگه کامپیوتری،شات دان یا خاموشش کن ...فرااااااااااااااااار
ممنون
اگه سوالی بود در خدمتم

سلام شرمنده سایت برای من از گوگل کرم بالا نمیاد 

کسی میدونه چطور میشه حلش کرد؟ 

امروز لغزش کردم 

باید 4 ساعت درس بخونم 

1:30 ساعت خوندم 

توان ندارم فقط میخوام  بخوابم 😑😓

به یا ارحم الراحمین 

سلام 

امیدوارم طاعات و عبادات همگی دوستان قبول باشه 

خیلی ممنون بابت دوستانی که به پیامم بازخورد داشتند خدا خیرتون بده سعی میکنم حرفای شما هیچ وقت از یادم نره.. 

در جواب کاربر یا ارحم الراحمین 

داداش جان خیلی ممنون بابت حرف هایی که بهم زدی حرفات خیلی آرومم کرد.. خدا خیرت بده.. 

داداش راستش رو بخوای من خیلی تو جهش فکری مشکل دارم یعنی همش دلم میخواد فکر کنم همش دلم میخواد تو ذهنم روابط عاطفی که سال ها بعد با همسرم خواهم داشت رو الان تو ذهنم بهش فکر کنم و بیشتر اوقات همین موضوع باعث میشه من به صورت ناخواسته دست به این کار اشتباه بزنم 

البته از این به بعد دیگه تصمیم گرفتم اصلا راجب به این موضوعات فکر نکنم 

حق با شما این جمله واقعا درسته : 

باید مثل کودکی که از تاریکی فرار میکنه از تنهایی فرار کرد.. 

داداش نمیدونی وقتی خوندم که نوشته بودی الان تو کتابخونه حرم امام رضام چقدر حالم دگرگون شد اصلا حالم عوض شد..یهو خودم و تو حرم تصور کردم آخ که دلم پر زده واسه حرم امام رضا.. 

دمت گرم خدا خیرت بده 

فقط یه سوال داداش 

من میخوام واسه این که هم زیاد تنها نباشم و هم انرژی زیادیم برطرف بشه برنامه ریزی کنم و هم درسم رو بخونم و برای کنکور آماده بشم هم روزی حداکثر یک ساعت برم ورزش کنم چمیدونم فوتسالی تنیس باشگاه یا هرجایی اینطوری هم زیاد تنها نمیمونم هم اینکه خسته میشم و فکرم سراغ این کار بد نمیره.. بنظرت اینطوری به درس و کنکورم لطمه ای وارد نمیشه ؟ 

در نهایت داداش گلم 

شما الان جایی هستی که دل من و خیلی های دیگه پر میزنه که اونجا باشیم.. 

دعا کن برام 

دعام کن پاییز سال بعد من دانشجوی مشهد باشم هر روز برم حرم اما رضا... 

خدا یار و یاورت 

یا اله العاصین

به یه بنده خدا 

داداش واقعیتش من قبلاً تجربه کردم و با یکی بودم واقعیتش کار خوبی نیس‌ و امکان داره آدم بین راه هر دو طرف خسته بشن یا ....

همین سایت عااالی فرقی نمی کنه که هر وقت پیام بدی خادمین محترم سریع و حداکثر تا چند ساعت بعد جواب می دن دیگه ...

بخش های دیگه آیی هم داره می تونین توی این سایت تو بخش همفکری آقایان با یکی این طرح رو بردارین اما تا جایی که می تونی تو قالب دیگه ایی غیر از پیوی باشه اونم با کسی که هنوز کامل ترک نکرده ...!!

یا اله العاصین 

به alone 

حستو داداش کاملا درک می کنم چون خیلی چیزاشو باهات مشترکم ...

روزایی بوده که یهو از خواب می پریدم ...

روزایی بوده و هست که لحظه ایی تو خونه آرامش نیست و...

روزایی بوده که فکر و عذاب وجدان گناه بیشتر از خود گناه نابودن کرده ...

بازم دارم بگم ؟؟!!

منم 18 سالمه و دقیقا توی دوران راهنمایی به شدت مذهبی بودم اصلا اگر بگم چه جوری باور نمی کردی فقط اینو بدون که با ناظممون کمک می کردم که این بچه های بی چاره آیی که درگیر این چیزا هستند راحت بشن !!! اما داداش عزیز ۴ تا نکته من رعایت نکردم و همون نکات منو زمین گیر کردن ۱- غرور و نگاه بالا به پایین فکر کردم چون دیگه بچه هیئتی ام و مدرسه مذهبی و.... کاریم نمیشه و مهم تر از اون عیب های خودمو نمی دیدم 

۲- قضاوت کردن دیگران

۳- فکر می کردم می تونم من هدایتشون می کنم و حواسم نبود بابا هدایت دست خداست !!! 

۴- افراط و اینکه گاهی وقتا تو جمعشون می رفتم ...

ببین عزیزم حرص خوردن و فکر کردن به مشکلات و کمبود های زندگی و گذشته و نگران آینده بودن و تلقین منفی که دیگه من بی چاره شدم و عوارضاش اومده (تک تک کلمه هاش مهمه روش فکر کن )

ببین والا من خودم از همتون بد ترم و ادعایی ندارم اما چند تا چیز برادرانه می خوام بهت بگم اما به قول کاربر سیدی واقعا منجی خدا و بعد اهل بیتن و به خدا قسم(ببین قسم دارم می خورم ) هر وقت امیدم به کسی دیگه بود تو اون کار  نابود شدم و به تهش نرسیدم .... اینو نمی گم که ناامید بشی و از کسی دیگه مشورت نگیری و همه چیو ول کنی نه به قول استاد پناهیان کارتو بکن کمک از بنده خدا بگیر‌اما امیدت به خدا باشه ...

من سال دومم که کنکور می خوام بدم بزار رک بهت بگم با خ.ا‌ کنکور دادن خیلی سخته  و حتی شاید غیر ممکن باشه ... 

پس از همین الان شروع کن یه سال هنوز وقت داری ...

۱- اینو بدون بزرگترین مشکل من و شما و خیلی ها تنهایی  ببین تا تنها نشیم حتی اگر خ.ا بهمون فشار ۳۰۰ درصدی هم بیاره ها انجام نمی دیم ...

یه بنده خدایی می گفت   مثل کودکی که از تاریکی فرار می کنه از تنهایی فرار کن ...

۲- فکر : (ببین می دونم گوشت از اینا پره ولی تو رو خدا روشون فکر کن و البته من اینا رو برای خودمم می گم  ) اگر تونستی کنترل کنی همه چی تمومه ...

ببین می تونی از مدیرا عزیز بپرسی من خودم قبلاً کلی غر درباره فکر می زدم اما اگر همون لحظه اول واقعا درگیر کار دیگه آیی بشی و اگر دیدی تحریک شدی بعدش بری دستشویی اوکی میشه ...

۳- نگاه : می دونی الان من کجام کتابخونه !!  چرا ؟ چون می دونم تو خونه باشم بالاخره تهش حالا یه ساعت بتونم تحمل کنم ۱۰ ساعت بتونم اماتهش خ.ا می کنم .... می دونی الان چرا دارم بهت جواب می دم چون بین درس حالم بد شد و یه فکی اومد یکم مقاومت کردم نشد  اومدم بیرون رفتم دستشویی و دست و پاهام با آب ششتم  موقت اوکی شد اما باز.... 

و حالا یه چیز مهم تر می دونی کتابخونه کجام ؟؟؟ 

کتابخونه حرم امام رضا ... باور می‌کنی حتی بعضی وقتا اینجا هم اذیت میشم ... ببین یه بار بهت گفتم نمی خوام بگم من خوبم اما اگر در مسیر اگر وقتی میام استراحت و کلا وقتی تو صحن قدم می زنم سرمو بیارم بالا مثل چی‌تحریک می شم ...حتی گاهی وقتا سرمم بازم تحریک میشم چون ...

حالا می دونی چرا اینا رو بهت می گم ؟؟؟

به ​​​​قول آقای قرائتی : زمان و مکان حالیش نیس ...شهوت بیاد شب قدر شب عاشورا حالیش نیست و طرف گناه می کنه ...

ببین ما هر دومون پسریم و حس های همو می فهمیم دیگه خودمونو که نمی خوایم گول بزنم حتی اگر شهوت خیلی زیاد هم بشه تا اون نگاه لامصبی رو یواشکی نکنیم اتفاقی نمی افته !!! 

حالا یه لحظه چشمت می افته زود برگرد اگر طولانی کردی می شه نگاه دوم که خرامه اگر یکم بیشتر نگاه کردی میشه نگاه سوم که بهش می گن نگاه شهوت و پدرام در میاره و مقدمه گناه !!!! 

ببخشین کامنتم طولانی شد مورد آخر اضطراب و استرس برای ما سمه !!! ببین برای خودت تفریح بزار ....

تا جایی که می تونی برای درس خواندنت بیا کتابخونه ، البته نه هر کتابخونه آیی مخصوصا جایی که یکم شلوغ تر باشه و محیطش کاملا پسرانه باشه حتی اگر دور بود از خونتون چون هم باعث میشه نگاهت اوکی بشه و هم درس بخونی که استرست کمتر بشه و هم تا حدودی نگاه کنترل میشه (اما اگر فیلتر داخلی رو فعال نکنی این به هیچ دردی نمی خوده )

ببین من برای خودم یه جمله ساختم  و هر وقت ناامید میشم به خودمم می گم روش فکر کن...

من قابلیتشو دارم که تقریبا هر روز خ.ا کنم و مثل سگ بشینم فیلم ببینم ولی همینکه یک روز بشه ۷ یا ۱۰ روز عااالی .... نمی گم کافیه اما بهتر از اینکه هر روز خ.ا‌کنم پس شده با تمام قوا می جنگم که اینو برسونم به ۷ و ۱۰ روز حتی اگر بدونم بعد از ۱۰ روز لغزش دارم !!!! (چون همیشه بعد خ.ا فکر میکنم یه آدم بازنده ام اما اگر به این فکر کنی که وقتی ناامید میشیم بیشتر می زنیم و تعداد خ.ا‌ ها بیشتر میشه پس حتی اگر یک خ.ا کمتر هم بکنیم غنیمت )

داداش برای من و همه بچه های سایت دعا کن که ان شا ٔالله موفق بشیم ... یاعلی 

سلام آقا کسی هست بیاد  باهم ترک کنیم تاثیرش خیلی زیاده  آیدی تلگرامم اینه هر کی پایس پیام بده*******

سلام 

دو تا سوال داشتم میگم 

من امروز صبح داشتم برمی‌گشتم خونه متاسفانه یکیو دیدم خیلی بد بود لباسش یه خورده اذیت شدم وقتی که رفتم خونه رفتم ادرار کردم دیدم یه مایعی ازم خارج شد یکم کدر بود و شبیه منی بود نکنه الان....... 

دومین سوالم 

اگه یه پسر با یه دختر عادی چت کنه و اینکه خب اگه پسره اذیت نشه یعنی با چت کردن تحریک نشه 

آیا اون دختره واقعا با چت کردن با یه پسر تحریک میشه؟ 

سلام علیکم

به alone

 دوستان جواب رو دادند و نکته ای که باقی میمونه اینه که خودت رو رشد بدی و بعد ازدواج کنی ازدواج فقط این نیست که با یه شخصی ازدواج کنی که فقط نیاز جنسیت رو برطرف کنی نه تو وقتی زندگیت رو با اون تقسیم می کنی کلا مسئولیت زندگی اون رو هم به عهده می گیری سعی کن ویژگی ها و عادت هایی رو که برای یک زندگی لازمه مثل مسئولیت پذیری گذشت کنترل احساسات رو یاد بگیری و کلا اخلاقیات و ویژگی های خوب رو در خودت نهادینه کنی بعدا به ازدواج فکر کنی و ازدواج هم یه پیش نیازهایی داره اونارو سعی کن درخودت به وجود بیاری مثل بلوغ اقتصادی فرهنگی عاطفی و ... هر وقت این موارد در تو به وجود اومد اونوقت به خدا توکل کن و برای ازدواج اقدام کن 

تو این زمینه کتاب مطلع مهر می تونه برات مفید باشه

و یادت باشه که همین که تلاش می کنی برای پاکی خدا اینو می بینه و بی نتیجه نمی ذاره  به امید پاکیتون آمین

به alone

سلام داداش

ببین

اینکه می گی ازدواج کنم و نیاز جنسیم رو برطرف کنم یه خیال خامه

مشکل فقط پول نیست

مشکل خودتی

فک نکن زندگی زناشویی اینه که فقط یه نیاز برطرف بشه

وقتی ازدواج میکنی خود به خود داری خودت رو مسوول میکنی

زندگی همیشه رمانتیک و روی روال نیست

روزایی داره که حتی فراموش میکنی گرسنه ای

از بس که روت فشاره

حالا دیگه نیاز جنسی بماند

لحظه هایی داره که دلت می خواد اصلا نباشی

واقعا کم نیست

یه لحظه می بینی هیچی نداری

و اصلا افسار زندگی از دستت رها شده

باید مسلح ازدواج کنی

منطورم اینه که الان تو زخمی هستی

عزت نفست به شدت پایینه

باید خودت رو درمان کنی و به بلوغ های لازمه برسی تا ازدواج کنی

به خودت رحم نمی کنی

به بچه هایی که قراره داشته باشی رحم کن

مطمئن باش اونا یه بابایی می خوان که یه الگوی واقعی باشه

می دونم سخته این شرایط

منم توش گیر کردم

ولی پسر

کم نیار

نا امید نشو

ولله جز خودت هیچکی نمی تونه دستت رو بگیره

بلند شو

دوباره و دوباره...

به کاربر AlOne 

ببین تنها کسی که میتونه اوضاع رو تغییر بده خودتی بنظرم کار اشتباهی کردی اومدی اینجا حرف دلتو زدی باید این حرفای دلو به خدا بزنی اگه واقعا پشیمون شدی و قصد توبه داری این حرفا به خدا بگو نه بنده خدا چون جوابی نمیگری من خودم 14 ساله معتادم داداش چندین بار خواستم ترک کنم نشد چون همش به فکر یه منجی بودم که بیاد نجاتم بده یا از کسی کمک بگیرم اما کاملا در اشتباه بودم منجی کسی جز خودت نیستی  خدا جون هم کمک نمیکنه  چون همه چی دست خودمونه   

امیدوارم بتونی از پسش بربیای . 

این سخن هم از امام علی که خیلی کیلیده : 

کسی که نفس خودشو سرگرم یه کاری نمیکنه نفس اونو سرگرم خودش میکنه .

دلم میخواد با یه نفر درد و دل کنم واسه همین درد دلامو اینجا می نویسم..اگه طولانی شد من و ببخشید 

راستش من یه پسرم که تقریبا ۱۸ سالمه 

از ۵ سال پیش دارم به صورت شدیدی خودارضایی میکنم و ساده بگم خیلی وقت ها به صورت کاملا غیر عمد این کارو انجام میدادم مثلا یه روز مثل دیوونه ها با شدت ضربان قلب از خواب بیدار شدم و مغزم هیچ فرمانی نداد جز اینکه بخوام خودارضایی کنم.. خیلی داغون شدم اون لحظه گفتم خدایا شهوت حتی وقتی خوابم هم دست از سرم بر نمیداره.. 

اینطوری بهتون بگم که من وقتی ۳؛۴ روز خودارضایی نمیکنم احساس میکنم خیلی پر انرژی هستم.. 

تقریبا تمامی عوارض خودارضایی رو دارم 

وقتی ۱۵ سالم بود عاشق یه دختری شدم که از فامیل های دورمون بود  ولی چون از یه خانواده خیلی خیلی پولدار بود و هیچ جوره نمیشد باهاش ارتباط برقرار کرد من هر روز ذهنم بیشتر و بیشتر درگیرش میشد نه میتونستم درس بخونم و نه هیچ کار دیگه ای ۲۴ ساعته فقط برای رسیدن به اون فکر میکردم.. 

تو این دوره زمونه که همه تو فضای مجازی فعالن من خودم و میکشتم ولی نمیتونستم یه عکس ازش گیر بیارم و این حس نرسیدن و ناامیدی هی بیشتر ذهنم رو درگیر میکرد و من هی بیشتر مجبور میشدم خودارضایی کنم.. 

بگذریم الان که کلا بیخیالش شدم...

الان تو ۱۸ سالگی در حالی که سال دیگه کنکور تجربی دارم.. و الان به شدت به خودارضایی اعتیاد دارم دیگه خسته شدم من خیلی مریضم خیلی.. 

تو جمع خیلی خوب میتونم خودم رو کنترل کنم خیلی خوب میتونم نگاهم رو کنترل کنم و چه حرف هایی رو بزنم و چه حرف هایی رو نزنم اینطوری بهتون بگم که تو جمع مخصوصا تو جمع دوستام من خیلی خجالتی هستم تو دوران راهنمایی **************************************ولی من همش تسبیح دستم بود و از همشون دوری می کردم به طوری که کل مدرسه من و بخاطر تسبیحی که دستم بود مسخرم میکردن...

الان احساس میکنم اگه من تو همون سن مثل همونا نیاز جنسیم رو برطرف میکردم الان اینقدر تو گل گیر نمیکردم اینقدر فشار جنسیم روم فشار نمیاورد ...

 تو جمع همیشه پسر پاک و باحیایی بودم ولی برعکس وقتی تنها میشم اصلا نمیتونم خودم رو کنترل کنم اصلا نمیتونم نگاهم رو کنترل کنم نمیتونم فکرم رو کنترل کنم..من خیلی مریضم.. شده حتی وقتایی********************

خدا من و لعنت کنه... 

خدایا تو که همه ی جوونا رو تشویق به ازدواج کردی خب پول ازدواج رو هم برسون نمیگم فقریما نه صدهزار مرتبه شکرت اون قدر هست که دستمون به دهنمون برسه ولی خدا دوماد شدن خرج داره تو این دوره زمونه با این همه هزینه.. الان تا خونه و ماشین نداشته باشیم که کسی به ادم دختر نمیده.. طرف نگاه به ایمان و اخلاقمون نمیکنه نگاه میکنه ببینه ماشین زیرپامون چیه..خدایا تو که حس غریزه جنسی رو دادی شرایط ازدواج رو هم فراهم کن دیگه.. 

منه بدبخت از ۱۳ سالگی دارم با خودارضایی دست و پنجه نرم میکنم حتی اگه بخوام تو ۲۳ سالگی هم ازدواج کنم دیگه تا اون موقع که چیزی ازم نمی مونه.. همین الانش هم از ۲۰ تا عوارض خودارضایی ۱۸ تاشو دورم و اون دوتای دیگه هم عوارض مربوط به دختراست.. 

خدایا خودت کمکمون کن... 

سلام من تا صبح خوب بود با دوست پسرم ارتباط نداشتم اما بعدش دوباره وسوسه شدم خراب کردم😭😭😭😭تا صبح دل کندن واسم راحت شده بود اما دوباره میگم اگه ازش جدا بشم نکنه حالش بد بشه یا خودکشی کنه و نابود بشه موندم چه کنم خودمو تو چاله انداختم 😭😭😭😭😭😭دلم میخواد ازش جدا بشم اما نمیتونم 

الان تقریبا 28 روز ترک کردم 

ولی بعضی وقتا انقد برات اتفاق بد میوفته که واقعا هدفتو فراموش میکنی فردا امتحان دارم از یه طرف استرس اونو دارم از یه طرفم هروقت میخوام بخونم وسوسه میشم خداروشکر ایندفعه هم تونستم کنترلش کنم ولی حس میکنم همینجور بخواد ادامه پیدا کنه کلا نا امید میشم از زندگیو همچی لطفا بگید چیکار کنم

سلام

به کاربر یا صاحب الزمان 

تبریک میگم به دو دلیل 

یک اینکه نصف راهو اومدی چون خودت بدت از این کار میاد و دیگه لذت قبل رو نمیبری 

دو الان خدا از همیشه بیشتر دلت رو خریداره چون دلت شکسته چون خودت خسته شدی چون دیگه فقط به خدا امید داری حتی به خودت هم امید نداری 

این خستگی ها طبیعیه بخشی از سختی مسیره نمیخوام خیلی ناراحت کنم ولی مسیریه که خودت شروعش کردی و خودت زودتر تمومش نکردی ولی اگه الان شروع نکنی الان بلند نشی و خودت رو نتکونی فردا دوباره باید بیشتر ناراحت بشی 

پس الان بلند شو و با خودت بگو هیچی نشد نداره 

بلند شو تا خدا هم کمکت کنه شدید هم به امام حسین و حضرت زهرا متوسل شو کمکت میکنن زیاد 

اول اینکه کسی که شرایط تو رو داره فقط بیشتر تو گناه غرق میشه و بی خیال همه خط قرمز ها میشه  ولی تو فرق میکنی چون تو میخوای تغییر کنی پس انتظار آنچنان از خودت نداشته باش شاید فقط باید وقت تلف کنی تا سمتش نری و به یه تعادل نسبی برسی انتظارت رو یواش یواش ببر بالا قدم قدم پیش برو اگه هم شکست خوردی فقط یه چی از شکستت درس بگیر اگه درس نگیری باز آش همون آش و کاسه همون کاسه است وقتت رو هم با چیزایی که علاقه داری پر کن یواش یواش سمت درس هم میری ان شالله ❤️

امیدوارم بتونی از پسش بر بیای و بعد بشینی خوب درس هاتو بخونی چون این دو تا با هم جور نمیشن 

در آخر هم بگم خودتو شدید به خدا وصل کن که همه گناهاتو ثواب میکنه

شکست...

دیگه خسته کننده شد...

درسته خودم باعث عواملش شدم،(از عمد بود )

ولی بازم با اینکه مرتکب گناه ش شدم ،تقریبا هیچ حسی نداشتم،

نه شهوتی ،نه چیزی...انگار شدم ربات

نمی دونم،ناراحتم ولی حتی نمی تونم ناراحتی مو خالی کنم...

انگیزه ای ندارم،

اگه درس میخونم فقط برا حواس پرت کردنم میرم طرفش،

وگرنه دیگه هدفم برام مهم نیست،

شدم عین مرده ها...

نمی دونم چرا اینطوری میکنم،ولی دیگه نمی تونم زندگی کردن رو بفهمم،

هیچوقت فک نمیکردم به اینجا برسم.که انقد داغون بشم

خسته شدم بخدا،

هرچی هم بخندم،ولی باز تو فکر اینم که چیکار کنم تا قبل دانشگاه نمونم،

نمی تونم تحمل کنم،

از شوخی های زشتی که تو جمع خانوادگی گرفته،(قبلا نمیفهمیدم)ولی الان که میگیرم ،چندشم میشه ،

یه طوری ام،همه اینکارارو ،کارای حیوونی میدونم،حتی شوخی کردنشو،

ولی از یه طرف تلاشی نمیکنم که ترک کنم،

نمی دونم،

وقتی دیگه هدفی ندارم،چه اهمیتی داره...

وقتی همه چیزو ناممکن میبینم...

چرا انقد به من سخت گرفته میشه...

از خودم بیزارم...

لذت کارای روزمره مو حس نمیکنم،

خسته شدم،خسته ی خسته...

جالب اینه که هیچکی حالمو نمیفهمه،انقد خوب بازی میکنم؟!

از همه نظر داره بهم فشار میاد،جسمی ،روحی ،ذهنی ،درسی و.‌..

یا کل روز خوابم ،یا اصن خوابم نمی‌بره...

همه چی برام بی معنیه،هر کاری میکنم فقط میخوام وقت بگذرونم...

ببخشید برا همه چی