همفکری آقایان

Blog title

# در این بخش میتونید از برنامه ها و اهداف آیندتون بگید، و با دوستانتون در این زمینه همفکری کنید.

# طرح مشکلات اخلاقی و رفتاری که با آنها مواجه هستید، بلا مانع است.

# این بخش جهت همفکری کاربران با همدیگه است. و چه بسا پیامها از سوی مدیران، بدون پاسخ بماند.
لذا با توجه به این مساله و نیز زیادی حجم پیامها، مواردی که نیاز به پاسخ مدیران دارند را در دیگر بخشهای مربوطه مطرح نمایید.

# مشکلات مربوط به خودارضایی رو در بخش «درخواست کمک» نیز میتونید مطرح کنید، و اونجا هم میتونید در کنار مدیران، به دوستانتون کمک کنید.

 

برگرفته شده از وبلاگ توبه 94 :: همفکری آقایان

نظرات این مقاله

برای ثبت نظر خود وارد حساب خود شوید . ورود به سایت

neko

02 اسفند 1402 ساعت 21:26

به نوید🌱:

سلاااامممممممم

نمیدونی چقدر خوبه پیامای مثبت ازت میبینم🥹

خیلی خیلی خیلی خیلی خوشحالم میخوای ادامه بدی

درستش همینه که ادم کاری که میدونه درسته میکنه،بقیش مهم نیست،حرف بقیه که کلا مهم نیست[البته که نه همه جا]،خودتم اگر یهههه وقتی به هدقت کامل نرسیدی،حداقل اینو میدونی تلاش کردی،گرچه که مطمئنم وقتی راه بیوفتی،بقیه چیزا درست میشه،زندگیت بهتر میشه حتی اگر کامل به هدفت نرسی

من هم کامل مشکلاتم حل نشده،ولی هرچی تباش کردم یه چیز جدید حل شده

خیلی خوبه این تفکر رو پیدا کردی،خیلی خوشحالم برات🌼

همچتین ما بهت اهمیت میدیم🌱

مواظب خودت باششششش🫂💛

 

منتظر

02 اسفند 1402 ساعت 21:47

موفق باشین ان‌شاءلله🙏🌱😇

neko

02 اسفند 1402 ساعت 21:17

به پسری در مسیر آدم شدن!:

آفرین که تونستی خودتو نگه داری

احتمال داره خدا هواتو داشته،من خوام خیلی وقتا اینو احساس کردم خداروشکر،حالا یا خود خدا یا بقیه ائمه

در مودد گریه هم همونطور که گفتن به خاطر اتفاقات اخیر زندگیته،طبیعیه،درست میشه ان‌شاءالله

من که کلا احساسی هستم و خیلی سریع گریم در میومد،ولی الان بهتر میتونم کنترل کنم😅

مواظب خودت باش💛🫂

منتظر

02 اسفند 1402 ساعت 21:46

ممنون از محبت و توجهتون ، عاقبت‌بخیر بشین ان‌شاءلله😇🤲

پسری در مسیر آدم شدن!

02 اسفند 1402 ساعت 07:36

سلام آبجی مرضیه ۸۳

نه‌ خنده اصلا ندارم فقط سر هرچیزی اشکم در میاد:/

سر چیزای الکی الکی

مثلا وسط آزمون یه سوال نتونستم حل کنم، ناگهان اشکم در اومد🥺😥

یا کلا وقتی میرم توی فکر، ناخودآگاه اشک میریزم و سخت می‌تونم جلوشو بگیرم🙄

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

02 اسفند 1402 ساعت 10:28

سلام 

به علت سوگی که اخیرا دیدید یک مقدار ظرفیت روحی تون و آستانه صبرتون پایین اومده ، 

به مرور زمان برطرف میشه 

خودتون رو سرزنش نکنید 

🌹🌹🌹

پسری در مسیر آدم شدن!

01 اسفند 1402 ساعت 21:46

خدایا به خاک این راه منتقل کن، که ما عین برادر خودمون دوسش داریم و پای درد و دل هاش نشستیم و داریم گوش میدیم  و این یعنی برای ما مهمه!

الهی آمین...

 

غدیر خون

01 اسفند 1402 ساعت 22:30

🙏🙏🙏💐💐💐

خاک🌱

01 اسفند 1402 ساعت 18:40

🙃🙃

هنوز قلبم داره میتپه🙂

من هنوزم قلب دارم🙂

هنوزم احساس میکنم...هنوزم میفهمم..هنوزم درک میکنم🙂

درسته برای کسی مهم نیست🙂❤️‍🩹

ولی هنوزم قلب دارم🙂یه قلب مهربون ، که با اینهمه بدی که بهش شد بازم مهربونه🙂🤍 یه قلب ، که با اینکه اینهمه شکسته ولی بازم مهربونه🙂❤️‍🩹

من همیشه خواستم خوبی کنم...مهربون باشم...با تمام قلبم ، اگه کسی مشکلی داره تلاش کنم مشکلشو حل کنم...یا اگه کاری از دستم براش برنمیاد لااقل بهش "گوش" بدم🙂✨️

خودم باید قدر قلبی که خدا بهم داده رو بدونم...همه لیاقت مهربونی ندارن..همه لیاقت قلبمو ندارن🙂🫀

باید بیشتر حواسم به خودم باشه🙂 من همیشه سعی کردم خوب باشم ، مهربون باشم...ولی اینکه بقیه قدر نمیدونن مشکل اوناست نه مشکل قلب من🙂🫀✨️

خودم خودمو به بهترین جاها میرسونم...اگه هیچکس براش مهم نباشه ، هنوز یک نفر هست که رویاهای من براش مهمه...اونم خودمم🙂🤍✨️

خودمو میسپارم به مسیر ، به خدا...اون خودش نشونه هارو سر راهم میذاره...خودش هدایتم میکنه🙂❤️‍🩹

آدما همیشه دوست دارن بشنون ، ببینن...ولی چیزای واقعی و اصیل نه دیدنی‌ان نه شنیدنی‌...بعضی چیزا رو باید با قلبت حس کنی با قلبت ببینی با قلبت بشنوی🙂

قلبِ منم باید با قلبشون حس میکردن🙃 حالا اینکه حس نکردن مشکل قلب اوناست نه تقصیر قلبِ من😊❤️‍🩹✨️

چشمامو بستم...به صدای قلبم گوش دادم...این بار نشنیدم ، گوش دادم...بهم گفت مهم نیست کسی تورو میبینه یا نه ، مهم نیست رویاهات از دید بقیه چقدر مسخره یا دور از دسترس میاد ، مهم نیست دیگران در موردت چه فکری میکنن ، مهم نیست دیگران مسخرت کردن...

مهم ، من و قلب و صدای قلبمیم...حالا بگو هرکی هرچی میخواد بگه...

اون چیزی که بقیه نشونم دادن درست نیست...اون حسی که بقیه بهم دادن درست نیست...

قلبم ، رویاهام ، خودم ، چشمم ، روحم ، ما مهمیم نه اونا😊

قشنگ ترین نیستم ولی میخوام قشنگ باشم...خودم برای خودم...قشنگ ترین وقتیه که بری تو مقایسه...ولی الان ، اینجا ، فقط من و قلبم مهمیم🙂🤍 پس من قشنگم😊🫀✨️🌙

خدایا...میدونم میخونی...میدونم میبینی...خودت میدونی😊😇🤍

ابجی مرضیه83

01 اسفند 1402 ساعت 22:10

سلام خدمت کاربر خاک 

مهم اینه که انشان خودش رو باور داشته باشه 

میدونم حرفی که میزنم عمل کردنش سخته اما شاید بتونیم یکمش رو انجام بدیم 

وقتی به یکی خوبی کردیم منتظر باشیم خدا جواب خوبی رو بده نه خود اون شخص 

اینجوری اگر به کسی مهربونی کردیم ولی مهربونی ازش ندیدیم /بخشیدم و بخششی بهمون نکرد خیلی ناراحت و افسرده میشیم ولی اگر منتظر باشیم خدا جواب خوبی هامون رو بده هیچوقت نا امید نمیشیم چون خدا حتما جواب خوبی ها رو میده

و اینکه واقعا خوشحال باشید از اینکه قلب مهربونی دارین 

 

پسری در مسیر آدم شدن!

01 اسفند 1402 ساعت 16:39

یه چیزی این روزا خیلی برام اتفاق میفته این‌که زود اشکم در میاد! سر هر چیزی...

شدم عین بچه ۵ ساله :/

فقط هم به خاطر دوری مادرم نیست؛ کلا هر اتفاقی که میفته چشمام خیس میشه🥺😭

ابجی مرضیه83

01 اسفند 1402 ساعت 22:05

سلام 

دلیل این گریه ها میتونه به چیزای مختلف بستگی داشته باشه 

مثل اظطراب؛تغییرات هورمونی؛استرس؛کمبود ویتامینB12/یا 

.تاثیر PBA یا ناخویشتن داری عاطفی

طبق گفته ی شما که گفتید قبلا اینطوری نبودین من فکر میکنم دچار ناخویشتن داری عاطفی شدید 

زود به گریه افتادن، این مشکل یک وضعیت عصبی است که روی احساسات فرد بعد از آسیب دیدیگی تاثیر می گذارد وباعث آشفتگی در مغز و کنترل احساسات او می شود. اگر قبلا عادت به گریه کردن نداشتید اما اکنون دم به دقیقه گریه می کنید و یا در خندیدن هم افراط دارید و روحیه شما در وضعیت ثابتی به سر نمی برد، احتمالا به این وضعیت مبتلا شده اید

 

 

پسری در مسیر آدم شدن!

01 اسفند 1402 ساعت 08:41

حدود یک سالی هست که دارم برخلاف جریان حرکت می‌کنم و تلاطم آب چندین بار تا حالا منو زمین زده ولی هرگز دست از تلاش نکشیدم...

 

خوشبختانه در خانواده ما خبری از پارتی و مهمونی  های آنچنانی نبود اما در همین مراسمات معمولی هم احکام اصلا رعایت نمیشد؛ خداروشکر حتی در دوران خریت محض لب به مشروب نزدم!!! الان که فکر می‌کنم حس می‌کنم یه کسی بوده هميشه مراقبم بوده تا خیلی آلوده نشم به کثافت....

گاها پيش آمده که حتی در عروسی ها کنارم داشتن زهرمار می‌خوردن و به منم تعارف کردن؛ ولی قبول نکردم و الان حداقل‌ از این بابت پاکم 🫠

از حدود یک سال پیش هم که کلا تغییر کردم دیگه توی اینجور مراسمات شرکت نکردم و فقط چند باری در دید و بازدید ساده فامیلی حضور داشتم که شدت گناهش به مراتب کمتر بود و تصمیم دارم از این به بعد دیگه حتی اينجا ها هم نرم و به نوعی گوشه گیر باشم 😑

 

تنها چیزی که خیلی منو زجر میده همین خودارضایی و پورنه 

نمیدونم چرا مثلا نگاهم رو راحت می‌تونم توی خیابون یا کلا درمقابل نامحرم کنترل کنم ولی پورن می‌بینم 😶😖

چون اخیرا دوباره مرتکب خ‌.ا شدم حتی میترسم برم ادامه جلسات مشاوره رو چون مطمئنم تا  ببینه منو متوجه‌ میشه چه گندی زدم و خیلی بده😓

لطفا خیلی برام دعا کنید تا از شر این دوتا گناه هم خلاص بشم 😇

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

01 اسفند 1402 ساعت 18:33

سلام به شما 😇

خیلی خوبه باز هم تا الان مدیریت کردین 👏

میدونین چرا میگم مدیریت 

چون مرحله اول پورن و خ.ا هست مرحله بعد میشه چشم چرانی به ناموس مردم 

یعنی مثل دانه های زنجیر هست هر کسی ممکنه به مرحله بعد بره 

خداروشکر شما ازین شرایطتتون بدتر نشده 

شهوت واقعا ی مسأله ای هست انگار مذهبی و غیر مذهبی نمی شناسه ، یعنی ی جوری شده که بچه مذهبیام گرفتارن چه برسه افراد غیر مذهبی که بساط فساد هم براشون جور تره ❌🔞😈☹️

این که حفره تون رو میدونین خیلی خوبه. بنظر من شما به پورن عادت کردید چون هورمون دوپامین لذت بخش رو اینطور دریافت میکنید حالا وقتشه که ی جایگزین مناسب تر بیارید مثل ورزش و ...

در پناه حق ✨🌹

neko

30 بهمن 1402 ساعت 12:34

به پسری در مسیر آدم شدن! :

سلام

من تو خانواده مذهبی بزرگ شدم ولی از اولش مذهبی نبودم،حقیقتش بدمم میومد از چیزای مذهبی

ولی خودمو تغییر دادم چون دیدم دین اسلام خیلی خوبه و کارایی که گفته باید انجام بدیم

مطمئنا تاثییر داشته ولیهمه چیز نیست

مطمئنا وضع تو اینطوری نیست و فقط برای مثال میگم اینو که شهید هایی داریم که از اول خوب نبودن،ولی متحول شدن و اینقدر این تحول عمق داشته که به شهادت هم رسیدن

نمونه تاریخیشم حضرت حر هست که قبل پیوستن به سپاه امام حسین در مقابلشون وایستاده بوده

همه چیز میشه درست بشه،فقط باید روی خودت کار کنی،تنها راه همینه

اونی که میگه نمیشه یا جسمته و نه روحت یا اینکه شیطکن اینارو میگه تا ناامید شی و میدونی که نا امیدی از بزرگترین گناهاست

مطمئنم میتونی،به خودن باور داشته باش🦾

مواظب خودت باش💛🫂

ابجی مرضیه83

30 بهمن 1402 ساعت 17:51

سلام 

ممنونم از پاسخگوییتون اجرتون با ضامن آهو 

دقیقا همینطور که شما گفتید انسان های زیادی بودن که متحول شدن و الان زندگیشون از این رو به اون رو شده 

مثل رضا داداشی و شهدای دیگه و حتی خیلی از بچه های سایت

پسری در مسیر آدم شدن!

30 بهمن 1402 ساعت 09:43

خوش به حال اکثر بچه های این سایت که در خانواده های نسبتا مذهبی بزرگ شدند و از اول بچه مثبت بودند:)

امثال من که تازه تغییر کردند و میخوان ادای بچه مثبتا رو در بیارن؛ خیلی کارشون سخته چون آثار تکوینی کارای اشتباه قبلی شون هنوز مونده و شاید اصلا همینا باعث میشه که مدام در جا بزنیم:(

مثلا شما از اول با اهل بیت و قرآن مانوس بودید و اگر گاهی اشتباهی می‌کردید فورا بهشون پناه می‌کردید و از خدا کمک میخواستید به همین دلیل خیلی غرق نشدید اما من چند سال اصلا این کارا رو ید نمیدونستم و راحت انجام می‌دادم بدون عذاب وجدان! بعد که یهو تغییر کردم فقط عقیده ام عوض شد ولی هنوز نتونستم خیلی از رفتارهای اشتباهم رو تغییر بدم چون فکر میکنم اونا دیگه توی ذات مم نهادينه شده و من اصلا امکان نداره بتونم ازشون خلاص بشم:(

نمیدونم واقعا شاید اینطوری نباشه ولی حس میکنم پاک کردن این پلیدی ها از زندگیم غیرممکنه چون در وجودم رسوب کردن و من هرگز نمی‌تونم پاک بشم🫠😔

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

30 بهمن 1402 ساعت 15:56

سلام به شما 

این و نمیشه انکارش کرد که نقش خانواده و محیط توی پاک بزرگ کردن خیلی مهمه 

ولی ازونطرف افرادی دیدم در خانواده های بی قید و بند که حلال حرام نمی دونن و درگیر پارتی و مشروب هستن کاملا مخالف عمل کردن و حتی درس طلبگی خوندن ! ازونطرف هم فردی در خانواده کاملا مذهبی به راه کج رفته !!

خب خیلی ریسکه و واقعا جرات بسیار میخواد برخلاف رودخونه رفتن 

می‌خوام بگم امکانش هست که شما از ی آدمی که بافت مذهبی داره ، ایمان قوی تری داشته باشی 

همه چیز ممکن هست در این جهان . 

از اهل بیت و شهدا کمک بگیرید .تا در این راه مصمم شوید 

😇🌹👏

neko

29 بهمن 1402 ساعت 23:00

به پسری در مسیر آدم شدن! :

سلام

پس دلیل ببشتری برای ترک داری

خودتو قوی تر کن،میتونی🦾

مواظب خودت باش💛🫂

پسری در مسیر آدم شدن!

29 بهمن 1402 ساعت 22:34

سلام غدیر خون

ممنونم از پاسختون، ان شاءالله حتما عامل به توصیه هاتون خواهم بود :)

امیدوارم همه مون عاقبت به خیر بشیم....

غدیر خون

29 بهمن 1402 ساعت 23:43

سلام ، احسنت به شما، ان شاء الله که موفق و سلامت باشید. 🙏😊💐🤲

پسری در مسیر آدم شدن!

29 بهمن 1402 ساعت 19:34

راستش من چون ظاهر مذهبی دارم و چندباری هم با بستگان نزدیک(به خصوص خاله) راجع به برخی مسائل مثل حجاب و عفاف بحث کردم که گاها خیلی جدی هم بوده! اگر آبروم بره و دیگران متوجه بشن مبتلا به چنین گناهی بودم(یا هستم) دیگه هیچ وقت حرفم رو راجع به موضوعات مذهبی و تذکراتی که بهشون میدم نمی‌پذیرند و شايد از افراد دیگه هم حتی نپذیرند چون با این کار من بدبین تر هم شدند...

مثلا فکر کنید من به خاله میگم وقتی میری بیرون با حجاب باش تا یه سری افراد مريض خیال بد نکنن؛  اونوقت بهم میگه خفه شو  تو که از همه مريض تری چون خودت اينجوری هستی فکر میکنی بقیه هم عین خودت...

ولی الان که نمیدونه حداقل اينجوری نمیگه، شاید تغییر نده رفتارش رو ولی نمی‌تونه با این استدلال نقض کنه اصل موضوع رو:)

معمولا میگه دوره و زمونه عوض شده این چیزا مال قدیماست، چرا ما باید مثل عقب مونده ها رفتار کنیم؟

منم هرچی که میگم قبول نمی‌کنه که اينجوری نیست، حالا اگر نکته ای ميدونيد لطفا بگید تا هر وقت دوباره بحثش پیش آمد جواب جدیدی بتونم بدم...:)

 

یه چیزی هم راجع به خودم بگم واقعا من از دیدن خانم های بی حجاب اصلا تحريک نمیشم (البته نگاه مستقیم هم نمی‌کنم به نامحرم، همین یه لحظه دیدن ناخواسته) نسبت به محارم هم اصلا هیچ جذابیتی برام نداره و انگار نه انگار! ولی از فیلم و عکس مستهجن خیلی تحريک میشم و فکر و خیال راجع به اونا:(

یعنی من قبلا فیلم دیدم بعد بهش فکر میکنم تحريک میشم و بعد میرم دوباره هم می‌بینم و خودارضایی می‌کنم:////

مخصوصا الان که تنهام و هیچ کس توی خونه نیست متاسفانه راحت میتونم برم....😑

منتظر

30 بهمن 1402 ساعت 07:50

سلام

خب فیلم نبینین یعنی شما باید همه‌ی راه‌هایی رو که به دیدن فیلم پورن منجر میشه از بین ببرین🙂

باید اراده‌ی خودتون رو بالا ببرین تا وقتی که هوس فیلم دیدن کردین یک نه قاطع بگین و گوشی رو خاموش کنین و خودتون رو با یک کار دیگه سرگرم کنین 😊✌️

درمان اعتیاد به پورنوگرافی:

🛑در ابتدا لازم اسـت با خود بیندیشید کـه چرا میخواهید عادت دیدن فیلمهای پورنوگرافی را کنار بگذارید ودر مسیر بهبودی قدم گذارید. این عادت چـه مشکلاتی برای شـما ایجاد کرده اسـت؟ درمان اعتیاد بـه پورنوگرافی و ترک انچه مزایایی برای شـما دارد؟ امیدوارید چـه تغییراتی در زندگی خود پس از درمان اعتیاد بـه پورنوگرافی بوجود بیاورید؟ زیرا در غیر اینصورت انگیزه کافی برای تغییر و طی این فرایند دشوار را نخواهید داشت.

🛑وقتی خودرا از چیزی منع میکنید، راه آسانتر آن اسـت کـه چیزی را جای گزین آن کنید. عمل کردن بـه منع تنها، بسیار دشوار اسـت. برای ترک دیدن پورنوگرافی فعالیت‌های جدیدی را شروع کنید. ورزش، مسافرت، هنر، یادگیری یک مهارت تازه، کار کردن، تفریح و گردش را جای گزین کنید. ببینید قبل از آنکه وقت زیادی برای پورنوگرافی بگذارید بـه چـه فعالیت‌هایی علاقه داشتید و مشغول بودید.



🛑برای سایت‌های پورنوگرافی فیلتر بگذارید و بلاکرها را فعال کنید. رمز بگذارید و بـه رمز آن کس دیگری غیر از شـما دسترسی داشته باشد. هرچه می توانید باید دسترسی بـه سایت‌های پورنوگرافی را برای خودتان دشوارتر بسازید. بهتر اسـت برای مدتی تا زمان ضرورت بـه کامپیوتر و اینترنت دسترسی نداشته باشید. راه دیگر غلبه و درمان اعتیاد بـه پورنوگرافی آن اسـت کـه شرایط محیطی خودرا تغییر دهید.

🛑مراقب سلامت فیزیکی خود باشید
طبق برنامه در زمان مشخص و بـه میزان کافی بخوابید. در زمان خستگی زودتر بـه دام می‌افتید. ورزش رابه‌طور منظم شروع کنید. رژیم غذایی سالم داشته باشید و غذای فست فودی نخورید. بـه طبیعت بروید. یوگا و مدیتیشن کنید. البته بیاد داشته باشید قرار نیست تمام عادت‌ها و تغییرات خوب را یکجا بـه‌وجود بیاورید. بـه‌خود فرصت دهید و کم کم آن ها را وارد زندگی خود کنید، در غیر اینصورت دست از تلاش خواهید کشید.

🛑روابط اجتماعی خود را گسترش دهید.

🛑بدانیم صنعت پورن ظلم به برده های جنسی و غیر اخلاقیه.‌بر اساس تحقیقات انجام شده درباره جامعه آماری افرادی کـه در صنعت پورنوگرافی فعالیت دارند، اکثر انها مورد سوءاستفاده جنسی هستند و از انها بـه‌عنوان برده‌های جنسی استفاده میشود، در حالی‌کـه انچه در فیلم‌ها مشاهده می شود آن اسـت کـه انها در حال لذت بردن از اجرای نقش خود هستند تا از یاد مـا ببرند کـه در تحت چـه ستمی هستند

🛑روان‌درمانی و روان‌شناسی بهترین درمان‌ها برای این اعتیاد هستند و شامل موارد زیر می شوند:مثل  رفتاردرمانی شناختی «CBT»
دراین روش دکتر با تمرکز بر حل مسئله و با روی آوردن بـه عمل گرایی، تلاش می کند تا بیمار را برای مواجهه با مشکل آماده کند و بر اساس شخصیت فرد بهترین استراتژی مقابله را در اختیار فرد بگذارد.

 

از خاله‌تون بپرسین که چی؟؟؟ بدحجابی چه فایده‌ای برات داره؟؟ جز اینه که داری التماس میکنی به آدما که بیاین منو ببینین؟؟‌ ببینین واقعيت واقعا اینه که کسی که واسه بیرون رفتن آرایش میکنه موهاشو درست میکنه لباس باز اسنفاده میکنه درواقع داره اینکارو برای آدمای بیرون ووبه ویژه مردها انجام میده و به نوعی داره بهشون میگه منو ببینین ، شاید بگن نه من واسه دل خودم اینکارو میکنم ، اگه واسه دل خودته چرا وقتی خودت تنهایی از اینکارا نمیکنی؟؟ چرا موقع خوابیدن از اینکارا نمیکنی؟؟

اگه زمانه به سمت این بره که خوردن لجن مد بشه شما اینکارو میکنی؟؟ 

 

پاکیتون ابدی 

پسری در مسیر آدم شدن!

29 بهمن 1402 ساعت 17:53

سلام آبجی مرضیه ۸۳

حق با شماست، اما اون لحظات حساس متأسفانه همه چيزو فراموش می‌کنم و... :/

یه لحظه بعد پشیمون میشم ولی دیگه کار از کار گذشته:((((

 

غدیر خون

29 بهمن 1402 ساعت 21:14

سلام به شما، ان شاء الله که درست میشه و شما به پاکی بلند مدت دست پیدا میکنید. 🤲  و اینکه خواستم به شما اطلاع بدم که از طرف مجموعه امروز غروب برای شما ایمیل رو ارسال کردیم، لطفا با دقت مطالعه اش کنید و ان شاء الله سعی کنید که کاملا بهش عمل کنید. موفق باشید. 🙏🤲

پسری در مسیر آدم شدن!

29 بهمن 1402 ساعت 14:01

سلام دوستان عزیز

من وقتایی که تنهام خیلی اذیت میشم و تحت فشار قرار بگیرم و هنوز اونقدر قوی نشدم که بتونم این فشار رو تحمل کنم:(

فکر کنم دلیل اصلی این‌که جند هفته ای هم تونستم پاک بمونم چون همیشه افراد دیگری (خاله و...) دور و برم حضور داشتند و همین باعث شرم میشد و سمت گناه نمی‌رفتم اما الان که کلا تنهام دیگه...😔

میترسم آخه  تنهام و احتمالا بیفتم توی چرخه باطل روال قبل که هر دوسه روز یه بار مرتکب گناه میشدم و این مدت که پاک بودم کلا آثارش از بین بره، به نظرتون چه کار کنم که اينجوری نشه؟ 😑

ابجی مرضیه83

29 بهمن 1402 ساعت 16:26

سلام 

 

أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ

آیا او ندانست که خدا (اعمال زشتش را) می‌بیند 

از خاله و دایی و عمع حیا میکنی ولی از خدا نه؟

خاله اگر ببینه آبروت میره؟ولی خدا چون ستار العیوب هست نباید نگران باشیم؟

پس یعنی باید چیکار کنی؟باید وجود خدا رو احساس کنی ،بدونی که تو تنها نیستی ،الان کنارت یه فرشته هست اعمال خوب و یکی اعمال بدت رو ثبت میکنن و دوتا هم نگهبان ازت محافظت میکنن که اتفاق بدی برات نیفته 

خب الان یعنی چی؟یعنی وقتی فکر میکنی تنهایی؟تنها نیستی 

با خودت ۶نفر هستن که دارن تو رو میبینن 

خدا ،فرشته های نگهبان ،فرشته اعمال خوب ،فرشته اعمال بد ،خودت 

یادته بچه بودیم یه داستان بود میگفت برو این سیب رو یه جایی که هیچکس نبود بخورش 

فقط یه نفر سیب رو آورد و گفت خدا همه جا هست 

پس هر وقت فکر کردی تنها هستی ،به خدا و فرشته ها سلام کن 

بلند بگو من تو این مکان تنها نیستم و اینو باور کن که خدا میبینه تو رو و حواسش بهت هست

 

پسری در مسیر آدم شدن!

28 بهمن 1402 ساعت 17:37

راستی پيام خصوصی که خواسته بودید براتون فرستادم همون روز....

 

غدیر خون

28 بهمن 1402 ساعت 22:33

سلام به شما، خیلی ممنونم از ارسال پیام خصوصی تون، ما مشاهده اش کردیم و ان شاء الله فردا برای شما پاسخش رو در ایمیلتون ارسال خواهیم کرد. 🙏🙏🙏

پسری در مسیر آدم شدن!

27 بهمن 1402 ساعت 19:57

سلام به خاک(نوید)

یه چیزی به ذهنم رسید فکر کنم بهت خیلی کمک کنه...

برو با یکی از نزدیکانت که باهاش خیلی راحتی ( یا حداقل نسبت به بقیه راحت تری) و قابل اعتماده، درد ودل کن و از مشکلاتت بگو! حداقلش اینه که با حرفاش آرومت میکنه و حالت بهتر میشه:)

اگه هم بتونه راهکار بده بهت که چه بهتر

این حرفای مجازی خیلی اثری نداره و قابل مقايسه با شرايط حضوری نیست!

این مورد رو خودم تجربه کردم؛ کسی که هم‌خون آدم باشه حتی اگه ۱۸۰ درجه طرز فکر متفاوت داشته باشه بازم اگه دلسوز باشه از همه بهتر میتونه حالت رو خوب کنه...

 

 

 

 

پسری در مسیر آدم شدن!

27 بهمن 1402 ساعت 09:37

یکی از خصلت های بدی که من دارم اینه که فکر میکنم حرف منو هيچکس قبول نمیکنه و باید حتما براش دلیل و برهان و مصداق بيارم تا پذيرفته بشه!

مثلا یکی از دلایل طولانی بودن پیام هام توی همین سایت اینه که خیلی  مقدمه چینی میکنم بعد حرف اصلیم رو می‌زنم...

همیشه فکر می‌کنم باید نقل قول کنم یا از دیگران برای حرفم گواه بيارم تا ارزش پیدا کنه!

 

منتظر

27 بهمن 1402 ساعت 16:02

سلام

خودتونم میگین که خصلت بد !!!!

یعنی خودتونم متوجه هستین که این باور اشتباهه ، شما حقیقت رو حرفی که میدونین درسته کاری که درسته انجام بدین اینکه یکی قبول کرد یا نه دیگه مسئولیتش با شما نیس🙂👍

کسی که پذیرای حقیقت باشه قبول میکنه ولی کسی که آمادگی پذیرش حقیقت رو نداشته باشه هرچقدرم توضیح بدین نمیپذیره😶

موفق باشین 

پسری در مسیر آدم شدن!

26 بهمن 1402 ساعت 23:34

امروز حدود ۸ ساعت؛ ۳ ساعت کلاس فیزیک و ۵ ساعت تست ریاضی و زیست، حدود ۱۴۰ تست کلا:/

 

 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

27 بهمن 1402 ساعت 11:39

سلام به شما 

نخوایم کمال گرایانه ببینیم ، 

خیلی خوب و مطلوبه برای ی پشت کنکوری 👏

آفرین همینطور ادامه بدید .‌‌‌‌‌🏄

🌀🌀🌀🌀🌀

تصور ما از خودمان مرزهای موفقیتمان را تعیین می کند

 

 

پسری در مسیر آدم شدن!

26 بهمن 1402 ساعت 13:47

سلام خاک 

چرا نمیخوای بپذیری که برای ما مهمی و این همه پیامی که دوستان برات میذارن به خاطر اینه که دوست دارن و میخوان کمکت کنن!؟

حال بدت نتيجه تلقین منفیه و دامن زدن به افکار پوچ

این چیزا رو از ذهنت خارج کن و با یه عینک دیگه دنیا رو ببین:)

من ديگه چیزی بیشتر نميگم چون تکرار مکرراته فقط، بدون تا خودت نخوای وضع همينه پس بخواه و شرايط رو تغییر بده :)

بهترین ها رو برات آرزو دارم...

منتظر

26 بهمن 1402 ساعت 23:59

😊🌱🙏💐

neko

26 بهمن 1402 ساعت 12:29

این ویدیو رو دانلود کنید و ببینید،مخصوصا نوید🌱

نوید🌱،ما به تو اهمیت میدیم

منتظر

26 بهمن 1402 ساعت 23:58

خیلی ممنون عالییییی🌱

neko

25 بهمن 1402 ساعت 21:32

به نوید🌱:

سلام

من فکر نمیکنم دیوونه ایی،روانی ایی

جیمیلت رو خب نزاشتن،سایت قانونش اینطوریه،گرپه اونطوری فرقی با الان نداره،باید با هم همزمان حرف بزنیم

و از حرفات معلومه نمیخوای حرف بزنیم؛چی بگم،انتخاب خودته

من دفعه قبل که مینوشتم،از ته دل ناراحت بودم که تو ناراحتی،بهت اهمیت میدم

نمیدونم منظورت از ضریه زدم با حرف ها ماییم یا نه،امیدوارم ما نباشیم

به عنوان کسی که تجربه های خیلی مشابه تو داشته،میگم که این حرفایی که بقیه میزنن و من زدم،همش درسته و هیچکدوممون قصد احساس بد درست کردن نداشتیم،اگر شده من از طرف خودم عذر میخوام

لطفا نظرت رو عوض کن،بیا حرف بزنیم،ضرر که نداره،داره؟

اگر خواستی ساعتش رو بگو

مواظب خودت باش💛🫂

منتظر

25 بهمن 1402 ساعت 23:17

سلام

لطفا از طریق ربات بهم پیام بدین تا ایمیل رو براتون بفرستم🙏

خیلی ممنون🌱

پسری در مسیر آدم شدن!

25 بهمن 1402 ساعت 21:30

سلام منتظر

ممنونم از لطف شما

والا من اصلا نمی‌خواستم از این سایت فاصله بگيرم ولی سو تفاهمات پیش آمد که ظاهرا برطرف شده...

*************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************************

 

غدیر خون

25 بهمن 1402 ساعت 23:02

سلام به شما،وقت تون بخیر، در پاسخ به پیام شما بصورت مختصر از جانب تیم مدیریت مجموعه نکاتی رو مینویسم که امیدوارم بهشون توجه کنید، ببیند دلیل محدود شدن اکانت قبلی شما ارتباط زیادی با فعالیت های جدید شما در سایت الزاما نداشت، بلکه به یکسری از فعالیت های قدیمی تر شما در سایت مجموعه بر میگرده، پس لطفا اگه شما دوست دارید که یکبار برای همیشه این سوتفاهمات در مورد شما و فعالیت هاتون در سایت ان شاء الله حل بشه ، لطفا یک ایمیل واقعی یا یک ایدی واقعی در تلگرام یا هر شبکه اجتماعی دیگه برای تیم مدیریت سایت بصورت خصوصی ارسال کنید تا در این زمینه با شما صحبت های لازمه رو در اونجا انجام بدیم و این موضوع ان شاء الله حل بشه و همچنین یکسری ماجراها شفاف بشه و حقیقت روشن بشه. و اینکه همکاری کردن شما دوست خوبم در این زمینه به منزله حسن نیت شما تلقی خواهد شد.  موفق باشید. 🙏🙏🙏

منتظر

25 بهمن 1402 ساعت 23:15

سلام 

سلامت باشین ان‌شاءلله😊🌱

ما خوشحالیم از فعالیت شما تو سایت اما یک سری مسائل پیش اومده که ان‌شاءلله درست میشه اوناهم🙂

منتظر پیامتون هستیم ان‌شاءلله✨️

خاک🌱

25 بهمن 1402 ساعت 16:17

علیرضا آذر یه جایی توی شعراش میگه...

اینها که گفتم از سکوت است و حرف نگاهم روی کاغذ ریخت🙂

من هیچ حرفی برای زدن ندارم...😄

ایناییم که اینجا نوشتم فقط دردِدلم بود...چون کسی نبود این حرفا رو بهش بزنم میومدم اینجا مینوشتم :)...همین

همیشه هرکسی که دور و برم بود فقط بهم‌حس بد داد...با کاراش با رفتاراش با حرفاش...

من دیگه از آدما خسته شدم :)

به هرکی میرسم باهام‌همونجوری رفتار میکنه...منم دیگه این موضوع رو فهمیدم و دور می‌مونم و توی تنهاییم حاضرم زجر بکشم ولی حتی یک لحظه هم کسی باهام اونجوری رفتار نکنه🙂

قبلا تلاش میکردم درست کنم...خوبش کنم....چسب زخم بزنم...

ولی الان دیگه نشستم فقط نگاه میکنم🙂🙂🙂🙂

بذار هرکی هرکار دوست داره بکنه باهام...بذار هرکی هرجور دوست داره بهم ضربه بزنه :) من دیگه نشستم با یه لبخند نگاه میکنم...

دیگه زور ندارم...تموم شد...هرچی زور داشتم تموم شد🙂 دیگه زور ندارم...ضعیف شدم🙂

من توی خونه هم حس اضافی بودن دارم...حتی توی بدنم حس اضافی بودن دارم🙂 بیچاره این جسمی که خدا داده به روح من...بیچاره خیلی درد کشید :) خیلی اذیت شد ، خیلی اذیتش کردم...کتکش زدم :)🖤 

حقش کتک خوردن از من نبود :)🖤

آره داری درست فکر میکنی...دیوونه‌م :) روانیم...قرصیِ روانی🙂

به قول هوشنگ ابتهاج که میگه...

آه..در خانه خود بیگانه‌ام🙂

این روزا خیلی راحت اشکم میاد :) مثه الان🥲😄 

من هیچ حرفی برای گفتن ندارم...پس به نظرم نیازی به حرف زدن من نیست🙂

******

این جیمیل منه...البته اگه خلاف قوانین سایت نباشه گذاشتنش🙂

اگه میخوای حرفی بزنی...چیزی بگی...وویس بگیری هرچی...بفرست به جیمیلم :)

اگرم دوست نداشتی که هیچی🙂....مهم نیست اصلا درگیرش نشو🙂 

اصلا چرا باید برای کسی مهم باشم؟🙂

چرا؟🙂

بیخیال :)

نظرات ادمین ها و بچه هارو خوندم و میخونم...

جواب ندادنم رو بذارید پای....نمیدونم...بذارید پای هرچی دوست دارید🙂

مراقب خودتون باشید🙂🖤✨️

Ashkan.rus

25 بهمن 1402 ساعت 21:15

سلام

چرا باید منتظر بمونیم تا یکی بیاد حالمونو خوب کنه؟

مگه خودمون چمونه!
اگه منتظر اینی که یکی بیاد و بهت بگه دیوونه وار عاشقتم و با این حرفش امید بگیری و حالت خوب شه با یه حرف دیگه ای هم میتونه حالتو بد کنه و از شدت ناراحتی داغون شی و ساعت ها تو فکر بری

اصلا چرا باید دورمون پر آدم باشه؟ اصلا چرا باید وقت بزاریم برا آدمای دورمون مگه ما هدف نداریم مگه ما هزارتا مشکل تو زندگیمون نداریم که وقت بزاریم مگه تنهایی چه مشکلی داره واقعا آرامشی که تنهایی داره هیچی نداره توی تنهایی هست که ایده ها به وجود میان 

پسری در مسیر آدم شدن!

25 بهمن 1402 ساعت 08:38

سلام به پاکی با ارزش

اولا که خیلی اشتباه‌ کردی بدون مطالعه و تقویت مبانی اعتقادی رفتی سراغ سایت های اون‌جوری :(

به هر حال بهتره الان دیگه اونجا ها نری و اگر شرایطش رو داری این کتاب ها رو تهیه کنی و بخری یا پی دی اف شون رو دانلود کنی و مطالعه‌ کنی.( آثار شهید مطهری هستن)

جهان بینی توحیدی 

انسان و ايمان 

انسان در قرآن 

عدل الهی

وحی و نبوت 

امامت و رهبری

و...

البته لازم نیست همه رو باهم بخونی یا حتی شاید لازم نباشه کلا همه رو بخونی 

فعلا یکی دوتا رو بخون:)

 

ضمنا اگه سوالی داشتی دقیق تر بپرس اگر ما بتونیم بهت کمک می‌کنیم 😇

 

 

 

 

 

منتظر

25 بهمن 1402 ساعت 17:03

سلام

خوشحالم مجدد شمارو در سایت میبینم🤗

ان‌شاءلله که شاهد موفقیت‌های روز افزون شما باشیم خداقوت🌱😇

neko

25 بهمن 1402 ساعت 00:27

به ادمین مرضیه:

سلام علیکم

من کاری نمیکنم،تشکر🙏🏼

neko

25 بهمن 1402 ساعت 00:21

یا حضرت ابوالفضل،خودت به هممون کمک کن

به هرکی هر مشکلی داره،هرجور هست،کمک کن،به هممون،به من

ولادتون مبارک💛

منتظر

25 بهمن 1402 ساعت 14:28

ماجرا از آنجا شروع شد که شدیم عاشق عباس♥️🙂

ولادت حضرت عباس مبارک🥰🎊

neko

25 بهمن 1402 ساعت 00:17

لطفا اگر میشه یه جلسه درست کنید توی هرجا که میخواین

اگر من و خاک با هم باشیم بهتره

اگر خواستین بقیه هم باشن،فقط درست کنید...

منتظر

25 بهمن 1402 ساعت 14:27

سلام مجدد

تو پیام پایین توضیح دادم ، اگر ایشونم مایل باشن مشکلی نیست 

زمانشم با خودتون دو نفری هماهنگ بشین و اطلاع بدین ، ان‌شاءلله که خیره🌱

neko

25 بهمن 1402 ساعت 00:16

به پاکی با ارزش:

سلام

پاسخگو رو نصب کن،کارشناس های مختلف داره

اونجا ازشون بپرس بسته به سنت کتاب پیشنهاد بدن

کتاب خیلی تاثییر زیادی داره

مواظب خودت باش🫂💛

منتظر

25 بهمن 1402 ساعت 14:29

😇👍

neko

25 بهمن 1402 ساعت 00:14

نوید🌱،پیام جدیدت رو الان دیدم

تو پیام قبلی هم فکر میکنم یادم رفت 🌱 رو بزارم،ببخشید

همه اینارو میخونم انگار دارم حالات خودم رو مرور میکنم

البته مثل تو تا این حد پیش نرفتم،ولی خیلی حالم بد بوده،تا حد زیادی مثل تو بودم

 

به ادمین ها:

نمیشه یه جلسه تو قرار یا هرجایی بزارید با هم جرف بزنیم؟؟؟؟

لطفا شرایطشو فراهم کنید،هرجه زودتر بهتر،بزارین من و نوید🌱 باهم حرف بزنیم

من بهت باور دارم،لطفا تو هم داشته باش

مواظب خودت باش🫂💛

منتظر

25 بهمن 1402 ساعت 13:53

سلام

میشه حتما البته اگه آقا نوید هم مایل باشن🌱

زمانشم شما خودتون باهم حرف بزنین و تعيين کنین ، فراهم کردن بستر با من🙂

neko

25 بهمن 1402 ساعت 00:08

به نوید:

سلام

میدونم تظاهر کردی،میدونم انجام دادی،میدونم چی کشیدی

درکت میکنم

گفتم شاید تاثییر داشته باشه...

وگرنه میدونم تا یه جایی جوابه،همیشه خوب نیست

هرچقدر هم من بگم اینجا متوجه ات هستم،کامل درکت میکنم،حرفم واقعا بهت نمیرسه،نمیتونم احساسم رو بهت برسونم

من میفهممت،من الان سال ۷امیه که حالم درست نیست،منم خیلی روز پاکی ندارم،چند وقت دیگه هم میشم۲۲

ولی میدونم میشه...

میدونم میتونم،دارم کم کم عادت برای خودم درست میکنم،داره خوب پیش میره تا حالا که،خداروشکر

میدونم تو هم میتونی،من و تو خیلی شبیه همیم،از نظر رنج و حالات،مطمینا تجربیاتمون یکی نیست ولی کلیتش بنظرم خیلی شبیه هست

من شکست عشقی نخوردم،ولی میتونم متوجه باشم چقدر دردناکه،گرچه چیزایی شبیه اونو تو زندگیم داشتم

لطفا از خودت نا امید نشو،لطفا

لطفا دارو هارو قطع نکن،شاید باید مدل هاشو عوض کنی؟نمیدونم

لطفا از خودت نا امید نشو،لطفا،ادامه بده

مواظب خودت باش،واقعا میگم،مثل بقیه وقت ها💛🫂

منتظر

25 بهمن 1402 ساعت 13:50

ان‌شاءلله که خیلی زود تک تک مشکلاتتون رفع بشه و حال دلتون عالیهههه عالییی🙃🤲

خاک🌱

24 بهمن 1402 ساعت 23:08

منشی: آقای.....(اسم و فامیلم)؟

من: بله؟

منشی: مریض اومد بیرون شما برید داخل

من: باشه ممنون

.

.

‌.

دکتر: خب آقا نوید🙂 این چند وقته چطور بوده؟ حالت خوب بوده؟ بهتر شده؟🙂 ( دکترم مهربونه)🙃

من: نه زیاد :)

دکتر:چطور؟ بیشتر توضیح بده...

من : خیلی فشار رومه...خیلی دارم به سختی روزامو میگذرونم...شبا راحت نمیخوابم :) یه شب هم رفتم لبه پشت بوم ولی برگشتم🙂💔

دکتر: لبه پشت بوم...یعنی میخواستی خودتو بکشی؟

من : 🙂🥺... تموم دست و پام میلرزید..نتونستم🥲

دکتر با لحن جدی‌ : خب...برات دارو بنویسم دارو هاتو میخوری تلاش میکنی که بهتر بشی یا نه؟ همین الان نامه بنویسم بری تیمارستان؟

من: (با لبخندی که میخواست کل دردامو بپوشونه و اشکی که توی چشمم جمع شده بود) نه...نه..میخورم..داروهامو میخورم..اونجا نمیرم

دکتر: مطمئن باشم؟؟

من با همون لبخند و اشک: بله...بله...حتما🙂🥲

دکتر: باشه...دارو برات مینویسم...حیف نیست جوونی مثل تو فکر خودکشی باشه؟ کلی استعداد داری...اول جوونیته و ....

شروع کرد نسخه رو نوشتن...همونجوری که نسخه رو مینوشت با لحن جدی گفت یه نامه هم برات مینویسم برای بیمارستان(.....) هر ساعتی از شبانه روز بری این نامه رو بدی بستریت میکنن یه شب...اگه هر موقه فکر خودکشی زد به سرت این نامه رو ببر اونجا پذیرشت میکنن

من با همون اشک و لبخند: باشه🙂

دکتر: البته که این نامه رو میدم که خیالم راحت باشه کاری با خودت نمیکنی

من با همون اشک و لبخند: باشه🙂

یه کاغذ کاربن گذاشت زیر برگه...شروع کرد به نوشتن برای بیمارستان...گفت بیا امضا کن زیرش بنویس نامه دریافت شد :)

امضا کردم..نوشتم نامه دریافت شد....نسخه اصلی رو داد بهم...نسخه کاربنی رو برداشت برای خودش🙃

 

مامانم میدونست دارو میخورم...هِی بهم میگفت برو بگو داروهاتو قطع کنه🙂💔 خب مامان بیا بشین حرف بزنیم چند کلمه ببین چه مرگمه...البته که هر وقت خواستیم حرف بزنیم بحثمون شد :) 

انقدر آدم پیچیده و بیخودی‌ام که هیچکس نمیتونه باهام حرف بزنه :)...میدونم تحملم برای همه سخته...ولی خب اون مادرمه🥺

اوایل بهمن هم که نوبت داشتم برای تراپیست به خاطر مشکلات مالی که پیش اومده نمیشد برم.. به منشیشون گفتم دیگه کلا نمیام...

فرداش به مامانم گفتم : مامان دیگه نمیرم پیش مشاورم...

مامانم: کار خوبی میکنی :)🙃💔

بدون اینکه حتی بپرسه چرا؟...🙂 چرا دیگه نمیخوای بری...

حداقل الکی میپرسیدی چرا نمیری :)

 

🙂🙂 بغضم گرفته...قرصم رو هم خوردم خوابم گرفته :) 

خدا رو صد هزار بار شکر که خواب رو بهمون داد...تنها جایی که آرومم موقع خوابه :)🖤 

نمیدونم چی شد اینارو نوشتم :) شاید چون برای هیچکس نگفتم خواستم یه کم برون ریزی کنم :))💔

نمیدونم...اگه میبینید وایب منفی داره یا بچه هارو اذیت میکنه تاییدش نکنید :) هیچ عیبی نداره🙂🫂

شبتون بخیر :)🖤✨️

منتظر

25 بهمن 1402 ساعت 13:39

سلام آقا نوید

لطفا تراپی رو ادامه بدین حتی اگه مجبور باشین تعداد جلسات رو کم کنین🙂
خودتون که میدونین براتون مفید و لازمه🌱

*************

اینو گفتم که بدونین خیلی از خونواده‌ها همینطورین وقتی اسم روانپزشک و روانشناس میاد سریع گارد میگیرن
فقط به حال جسم اهمیت میدن و روح رو در نظر نمیگیرن درحالیکه روح چه بسا مهمتر از جسمه🙃

میفهمم که عشق و محبت از طرف خونواده یک نیازه ولی حداقل شما خودتون عشق رو از طرف خودتون به خودتون دریغ نکنین🤍
تکه‌های قلبتون رو که جمع کردین با عشق خودتون و خدا بهم وصل کنین🥲❤️‍🩹

باور کنین همه چی یه روز که دیر نیس درست میشه ، کسی که لایق عشق پاکتونه میاد تو زندگیتون و مرهم زخمای همدیگه میشین🥰🌱

لطفا ، توروخدا مواظب خودتون باشین🙏🕊

 

پ‌ن: ویرایشش کردم چون هدفم این بود شما بخونین که خوندین

پسری در مسیر آدم شدن!

24 بهمن 1402 ساعت 20:21

سلام 

******************************************************************************

 لطفا هرچه زودتر پاسخ این پیام خصوصی بنده رو بدید...

غدیر خون

24 بهمن 1402 ساعت 22:32

سلام به شما، در ابتدا ما قصد داشتیم که پاسخ پیام های شما رو در ایمیلتون ارسال کنیم، اما بنده سعی میکنم در همین پیام بصورت مختصر دیده گاه مدیریت سایت رو، بعد از خوندن پیام های خصوصی چند روز اخیر شما براتون در اینجا ارسال کنم،فعالیت شما از این لحظه تا اطلاع ثانوی در سایت بلامانع است، اما لازم به ذکر است که این نکته را حتما به یاد داشته باشیم که رعایت قوانین سایت برای همه کاربران و ادمین های عزیز سایت ضروری میباشد و دیگر جای اغماض نمی باشد، همچنین امیدوارم که اینبار شاهد فعالیت مفید و در حد ضرورت کاربران عزیزی همچون شما در سایت باشیم، چون بدین شکل فعالیت شما دوستم خوبم در سایت سبب عاقبت به خیری شما خواهد شد، امیدوارم که پیام بنده حقیر برای شما دوست خوبم در این زمینه گویا بوده باشد. موفق باشید. 🙏🙏🙏  

پاكي باارزش

24 بهمن 1402 ساعت 18:51

سلام دوستان

چندوقته كه اعتقادات من بدليل گشتن تو سايت  هاي مخالف اسلام خيلي ضعيف شدن

به وجود خدا شكي ندارم ولي درمورد اسلام جديدا شك كردم اساسي اصن انگار شدم صفر صفر

ميتونيد من رو راهنمايي كنيد؟

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

25 بهمن 1402 ساعت 10:13

سلام به شما 🌹🌹🌹

اولا شما باید این رو بدونید که این سایت ها و شبکه های اجتماعی تغذیه مالی میشن و هدفشون همینه که بچه شیعه ها رو شک دار کنن. و متاسفانه تا حدودی موفق بودن ☹️😑

ولی ازونطرف ببینین چه آدم های بی دین که اون سر دنیا مسلمان شدن 🏆

همین نشون میده اثر تبلیغات چه قدر مهمه 

چند کتاب خیلی خوب در این زمینه معرفی میکنم 

 کتاب های خوبی در رابطه با شناخت صحیح و استدلالی دین اسلام نگاشته شده 

1- شناخت اسلام اثر دکتر شهید بهشتی

2- چرا دین چرا اسلام چرا تشیع اثر استاد حمید رضا شاکرین

3- اسلام شناسی برای نوجوانان اثر استاد قرائتی

4- تعالیم اسلام علامه طباطبایی

5- اصول عقاید آیه الله مصباح یزدی

6- شیعه در اسلام اثر علامه طباطبایی 

 

در پناه حق 🌱🌹

 

 

 

امید خدا

24 بهمن 1402 ساعت 18:16

امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش.

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

25 بهمن 1402 ساعت 10:09

امید همچون پرنده‌ای است که بال و پر دارد، در روح ما لانه می‌گزیند، بدون گفتن هیچ کلمه‌ای، آواز می‌خواند و هرگز متوقف نمی‌شود

🌱✨💎

خاک🌱

24 بهمن 1402 ساعت 16:48

neko

تو چه میدونی شاید من تظاهر کردم...ولی الان دیگه نمیتونم تظاهر کنم :)

۵ ۶ سال...هرموقع گریه کردم..هرموقع دلم گرفته بود...هر موقع دلتنگ میشدم..هرموقع داشتم زجر میکشیدم...

ولی نذاشتم بفهمن...هیچکس..تو اتاقم گریه میکردم صدام زدن برای نهار...اشکامو پاک کردم رفتم نشستم سر سفره کسی هم نفهمید :)

خم به ابروم نیاوردم :)❤️‍🩹

تظاهر کردم...فایدش چی بود؟ فقط یه عقده شد...یه بغض شد :)

با اینکه مادر و آبجیم میدونن دارو میخورم ولی.... :)😄💔

هرجایی این زندگی تموم بشه...حرفی ندارم🙂

هرکی رسید فقط آزار رسوند :)...

قبلا بهش گفتم حاضرم هر کاری کنم حال تو خوب باشه...وقتی یه هفته نبودم فهمیدم داره با یکی دیگه حرف میزنه🙂

من دوستش داشتم...خیلی زیااااد :)... ولی نمیدونستم اونجا هستم ، باهاش حرف میزنم که فقط با یکی حرف بزنه...یکی باشه که تنها نباشه :) دیر فهمیدم اینو :) هرکاری از دستم براومد برای خوب شدن حالش کردم ولی...🙃 حرف زیاده بخوام راجع به این موضوع بگم :) بگذریم

هیچکس پیش من حالش خوب نیست🙂🖤✨️..من نباشم برای همه بهتره🙂🖤

مامانم بهم گفت یه دختره هست با حجابه خانوادش خوبن و....

ولی من گفتم نه :)...بیاد پیش من چی بشه؟🙂..حتما یکی پیدا میشه که برای اون دخترخانم هم خوب باشه🙂...حتی اصلا عکسشم ندیدم ولی خب خودمو که میشناسم🙃🖤✨️

تنها می‌مونم..میچسبم به کار و درس و ورزش و چیزای دیگه🙂

۳۰ ام این ماه پیش روانپزشکم نوبت دارم...فکر کنم دیگه داروهامو قطع کنه🙂❤️‍🩹

تنهایی میسازم :)...یه جوری میشه دیگه :)

وقتایی که خیلی فشار رومه گریه میکنم...بعدا هم اگه فشار اومد روم گریه میکنم سبک میشم دیگه🙂✨️🖤

از ۱۸ سالگیم اینجام ولی بیشترین روزای پاکیم ۲۷ روز بوده :)

بیخیال :)... درست میشه یه جوری بالاخره🙂

 

🙂🖤✨️

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

25 بهمن 1402 ساعت 10:07

خیلی حس بدیه وقتی آدم عشق و علاقه رو از خانواده خودش احساس نکنه 

درک نشه . 

اما خیلی وقتا والدینی که نمی‌بینن، خودشون دیده نشدن !

این درک نشدن و عشق ندیدن آدم رو به هر راهی میکشونه از رابطه اشتباهی تا خدای نکرده اقدام به نابودی خود 

اما بدون که عشق حقیقی رو باید از خودمون دریافت کنیم. از خدای خودمون . خدا سرچشمه عشقه . اگر احادیث قدسی رو بخونی میبینی که چه قدر عشق بازی فشنگی با واژه ها کرده 

شما فکر میکنید بقیه تنها نیستن درصورتی که ظاهر زندگی رو نبین. دور آدما شلوغه ولی حس تنهایی رو دارن 

خودت رو متفاوت ندون .‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تراپیست رو‌ ادامه بده .. 

کار خوبی کردی فعلا آمادگی ازدواج رو اصلا نداری . مبادا تن به ازدواج بدی برای تنهایی.. 

براتون دعا میکنم 

neko

24 بهمن 1402 ساعت 15:35

به نوید🌱:

سلامممم

یه حدیث هست فکر کنم که گفته شده اگد میخوای شبیه گروهی باشی،تطاهر کن مثل اونایی

تو هم اگر تطاهر به خوب بودن کنی،مطمینا تا یه جایی کمک میکنه،البته تظار ته صرف یه نقاب،واقعا کارایی که اوما برای خوب بودن انجام میدن،انجام بدی

از اونور هرچی بیشتر توی حالت بدت بمونی،سخت تر میشه برات

حالت بده،سخته زندگی و درس و همه چی،احساس تنهایی میکنی،ولی حداقل میتونی تظاهر کنی که خوبی؟میتونی که تظاهر کنی مثل کسایی که حالشون خوبه کارایی بکنی که حال آدم رو خوب میکنه؟

تو که حالت بده،حداقل اینکارو بکن،اگر فرق کرد وضعیت روحیت که خیلی خوبه،اگر تغییری ایجاد نشد ضرر که نمیکنی

با وجود همه اینایی که گفتم،میدونم میتونی،تواناییش رو داری

مواظب خودت باش💛🫂

ابجی مرضیه83

24 بهمن 1402 ساعت 15:54

ممنونم از اینکه تجربیاتتون رو در اختیار دوستان میزارید 🌈

از طرف شما یه صلوات هدیه میدم به امام حسین 

انشالله که امام حسین اون دنیا شفاعتمون کنه 🥰💗

امیرعلی ۵۲۶۸

24 بهمن 1402 ساعت 02:39

سلام درسته سخته ولی انجامش میدم 

ابجی مرضیه83

24 بهمن 1402 ساعت 15:09

سلام 

اول از همه براتون خوشحالم که تصمیم به ترک گناه گرفتید و میخواید روحتون رو درمان کنید 

چون با گناه حال اونو خراب کردید 

ترک گناه سخته ولی باید ادامه بدید و باید تلاش کنید 

این سختی هاست که کربن رو به الماس تبدیل میکنه 

امیدوارم شما هم بتونید از کربن وجودتون الماس بسازید

امیرعلی ۵۲۶۸

24 بهمن 1402 ساعت 02:26

سلام دوستان سخته ولی انجامش میدیم 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

24 بهمن 1402 ساعت 12:41

سلام 

همواره به خودتون یادآوری کنید 

سخته ولی من آدم سخت تری هستم . من ی انسانم اراده دارم اختیار دارم فرقم با سایر موجودات اینه . میتونم نیازمو به تعویق بندازم 🌹🌹🌹

امید خدا

24 بهمن 1402 ساعت 00:18

نوید🌱

ای جان ❤️ ولی چرا استیکر پوکر فرستادی؟ توهم رشته تو دوست نداری؟

ولی شغلش واقعاً شغل شریفیه 🙂

راستش منم از رشته ای که توش هستم زیاد راضی نیستم..نه به این خاطر که از پزشکی سطحش پایین تره و صرفا یه نگاه ظاهر بین. نه. پرستاری و رشته های پیرا پزشکی هم سختی خودشونو دارن و واقعاً شغل های شریفین. ولی مشکل من با خودمه... هرچند دارم مزایای این رشته رو میبینم اما از تلاشم تو گذشته راضی نبودم، وجدانم راضی نیست ازم.. از طرفی از نظر روحی حال انصراف دادن و صرفا برای کنکور خوندن هم ندارم هنوز. برای همین از درون انگار بهم الهام شد که حتی شده روزی یکساعت برای کنکور بخونم و در کنارش برای حال روحیم وقت بذارم و خودمو پیدا کنم و بیشتر تمرکزم فعلا رو پیدا کردن و ساختن خودم و دروس دانشگاه باشه. منم گفتم باشه 🙂

فعلاً هیچی...ذهنم پر از راهه و نمیدونم دقیقاً چه تصمیمی باید بگیرم و کدوم هدفمو برم پی اش... واسه همین فقط به صدای درونم که گام اول رو بهم گفت دارم گوش میدم. درونم بهم گفت با روزی ۵دقیقه خوندن دروس دانشگاه و کنکور و ورزش شروع کنم. درونم بهم گفت هرروز صبح یکم زودتر ساعت بذارم که بیدار شم... دید کلی ای از کل مسیری که باید طی کنم ندارم راستش...فقط دارم به اون صدا گوش میدم. دیروز بعد اینکه برنامه ریختم که با ترسهام روبه رو شم و فقط ۵ دقیقه درس بخونم ، دقیقا بعد پیامم رفتم کتاب باز کردم و ۵دقیفه واسه کنکور خوندم ، بعد زیستو بستم گذاشتم کنار، بعد یکی از دروس ترم قبل دانشگاهو ۵ دقیقه بار کردم خوندم بعد که تایمرو دیدم که ۵ دقیقه شد گذاشتم کنار ، بعد ۵دقیقه تو اتاقم راه رفتم، بعد ۱۰تا دراز نشست رفتم. دیدم به همه برنامم عمل کردم و ساعت هنوز ۱۲شب نشده بود.

بعد برای امروز برنامه ریختم. دوباره نوشتم ۵دقیقه ورزش و ده دراز نشست، ۵ دقیقاً خوندن دروس دانشگاه ، ۵ دقیقه خوندن کنکور و...

و وقتی امروز رفتم سرشون دلم نیومد ۵ دقیقه سرشون باشم... تقریباً هر برنامه رو سه برابرش اجرا کردم... یعنی حدود ۱۵ دقیقه ورزش کردم ، یع ربع درس دانشگاه خوندم ، یه ربع ورزش کردم و...

یه حس عجیب و زیبایی دارم

دوست داشتم با نوشتنش این حال رو باهات قسمت کنم 🙂😊

و میدونم توهم همینجور که من ذره ذره دارم گام برمیدارم برای اهداف بزرگم شما هم میتونی 

خاک🌱

23 بهمن 1402 ساعت 22:56

به neko

ظاهریه داداش :)

من دیگه حالم‌خوب نمیشه :)... به چی دلخوش باشم؟

اونموقع که میرفتم پیش روانشناس ازم پرسید الان چی خوشحالت میکنه؟ 

گفتم هیچی :)... چون واقعا هیچی خوشحالم نمیکنه :)

ولی خب‌ اگه یکی بود بغلم میکرد شاید یه کم آروم میشدم...یکی منظور یک انسانه جنسیت مهم نیست :)😄

برادرزاده و خواهر زادمو تا جایی که میتونم و اونا دوست داشته باشن بغلشون میکنم...البته خواهرزادم هنوز یکسالش نشده‌...چون دور هم هستن کمتر میبینمش...ولی برادرزادم رو بغلش میکنم تا جایی که دوست داشته باشه :) بذار حس کنه :) بذار بعدا که بزرگ شد منو رفیق خودش بدونه :)

البته اگه زنده بودم تا اونموقع😄

بگذریم...🙃😄

کاش میشد بغل رو با پول خرید ولی خب خریدنی نیست :)

همین چند روز پیش بود بیدار شدم از خواب دست و صورتمو نشسته رفتم مامانمو بغل کردم...ولی خب انگار خوشش نیومد :)

 

دیگه با این حقیقت دارم کنار میام که آدم دوست داشتنی ای نیستم و تحملم برای آدمای اطرافم سخته :) من لیاقت تنهایی رو دارم🙂😊

کاش هیچوقت به دنیا نمیومدم :) شاید اگه خدا به یکی دیگه جای من جون میداد و میومد توی این دنیا...میتونست خیلی کارا بکنه :)

بیخیال :)

نوشته بود...

شکوفه نداد ، فکر کنم خاکِ مناسبی براش نبودم :))))🙃🖤

شب حکایت غریبی داره...من ، پشت بوم ، آسمون ، ستاره ها ، ماه...

چی میگم😄🫠 قرص خوردم گیجم :)

یه بار یکی که میدونست دارو میخورم..برگشت با طعنه بهم گفت : قرصاتو خوردی؟؟!! من:🙂💔

شبتون آروم بچه ها :) بیشتر از این سردرد نمیدم :)

شب بخیر🙂🤍✨️

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

24 بهمن 1402 ساعت 12:31

سلام آقا نوید. 

درسته که هر چی بگیم بازم همه جا رو تیره و تار میبینید 

ولی اعتقاد دارم وجود ما در این دنیا ی حکمتی داشته . ی رسالتی داریم 

چرا از بین میلیون ها سلول ما به وجود اومدیم و قرعه به نام ما افتاد ؟!

کتاب انسان در جست و جوی معنا رو بخون جواب سوالای ذهنیت او تو‌ هست ..:)