# در این بخش میتونید از برنامه ها و اهداف آیندتون بگید، و با دوستانتون در این زمینه همفکری کنید.
# طرح مشکلات اخلاقی و رفتاری که با آنها مواجه هستید، بلا مانع است.
# این بخش جهت همفکری کاربران با همدیگه است. و چه بسا پیامها از سوی مدیران، بدون پاسخ بماند.
لذا با توجه به این مساله و نیز زیادی حجم پیامها، مواردی که نیاز به پاسخ مدیران دارند را در دیگر بخشهای مربوطه مطرح نمایید.
# مشکلات مربوط به خودارضایی رو در بخش «درخواست کمک» نیز میتونید مطرح کنید، و اونجا هم میتونید در کنار مدیران، به دوستانتون کمک کنید.
برگرفته شده از وبلاگ توبه 94 | همفکری بانوان
برای ثبت نظر خود وارد حساب خود شوید . ورود به سایت
مطهر
11 آذر 1403 ساعت 16:38سلام دوستان
دیروز ی اتفاق خفن افتاد
توی خونه تنها بودم برای چند ساعت و من از قبلش خیلی تحریک بودم بعدشم که تنها شدم صد برابر شد اما جذابیت ماجرا اینجاست که من تونستم با خودم مقابله کنم🥲✌
و این خیلییییی واسم قشنگ بود:)♡
البته اضافه کنم که تا سرحد این داشتم میرفتم که وی پی ان دانلود کنم و... اما به جای دانلود وی پی ان سرچ کردم کربلا و یک سری کلیپ های مداحی دیدم و خلاصه به خیر گذشت:))))))
به سوی هدف
11 آذر 1403 ساعت 23:15سلام
کارتون عالی بود و بسیار جای تحسین داره 👏👏🤩
البته دفعه بعد باید قبل از اینکه به این مرحله فراهم شدن شرایط برسه یجوری خنثی بشه شهوت یا اینکه تلاش کنید تو همچنین موقعیت هایی قرار نگیرید مثلاً اگه می دونید یا احتمال میدید که قرار تو خونه تنها بشید از قبل به یه بهانه ای یا اصلاً الکی برید بیرون از خونه پیش آشنایان ، دوستان یا برید خرید تو شهر و در کل در جمع قرار بگیرید .
البته درسته که کار خیلی بزرگی کردید اما نباید مغرور بشید و در ادامه هم حواستون باشه.
👏👏👌این کار خیلی خوبیه اما بازم حواستون باشه که فقط به این راهکار ها اکتفا نکنید و بهتره از قبل کاری کنید که شرایط فراهم نشه اصلاً و البته از راهکار های دیگه هم استفاده کنید در اون موقع شهوت ، مثلاً ضرر های اون کارو بیاد بیارید یا کلاً چیزایی رو بیاد بیارید که باعث نفرت شما از اون کار میشه و یا در شرایطی قرار بگیرید که باعث تداعی حس نفرت یا پشیمونی از اون کار به شما دست میده و خیلی راهکار های دیگه که با توجه به شناختی که خودتون نسبت خودتون دارید می تونید برای خودتون پیدا و مشخص کنید.
در ضمن به این راحتی ای که بعد این موفقیت دارید دل نبندید چون دیر یا زود دوباره این حالت شروع میشه و از قبل باید آماده باشید پس حواستون جمع باشه.
موفق باشید
سرو
01 آبان 1403 ساعت 00:00دستم خورد کامنت قبلیم تقریبا ناقص رسید.
محتواش کامل بود اما مشغول ویرایش بودم 😅
اگر ایرادی داره عذر میخوام و دلیلش اینه.
از وقتی وبلاگ می نوشتم تا الان فوبیای اینو دارم که هنوز متنم کامل نشده ارسال شه یا برعکس دستم بخوره صفحه برگرده عقب 🙄😁
همون طور که مشاهده می کنی منتظر جان من واقعا دیوانگی های خاصی دارم اما این دلیل نمی شه توی من دنبال اسم اختلالات روانی بگردن :))
امیدوارم نگرانی مادرم هم رفع بشه و دیگه تو دلشم به دارو برای من فکر نکنه. گاهی میشینم انقدر به حرفش میارم تا اعتراف کنه که به دارو فکر می کنه.خودآزاری دارم :))
دیشب کلی توی صفحات طب سنتی در مورد بیماری های روان خوندم. حتی شیزوفرنی و دوقطبی. اصلاً پیچیده نبودن و درمان های مزاجی داشتن و اینکه علل روحی واقعی و ماورایی رو هم لحاظ می کنن بهم آرامش خیلی زیادی داد. حالا من که اصلا خودمو جزوشون نمیدونم اما خیلی علامت هاشون هم که توی طب غربی میگن، جزو اعتقادات ماست. یا ممکنه برای هر کسی پیش بیاد. مثلا این که گاهی فکر کنی رادیو انگار داره برای تو پیغام میفرسته. خب قطعا من نوعی فکر نمی کنم رادیو اون پشت نشسته فقط با من حرف می زنه، بلکه همه ی دنیا رو تحت فرایند حکمت خدا می دونم و از نشونه های الهام بخش خوشحال میشم.
اما این بیچارگان متوجه نیستن :))
برم حرز خودم رو سفت بچسبم و آروم شم...
کاش همسری داشتم و با همسرم، مزرعه ای داشتیم و با مزرعه مون، روزگار خوشی! دریغ که مختصاتی که الان توش هستم چندان جور در نمیاد با این آرزوها. یه خواستگار به ما رسید اون هم مدام سوال داشت که چرا آهنگ شاد و پاپ گوش نمیدم و چرا اینکه دخترها رو فالو می کنه برام باعث حساسیته :))
به قول آقای همساده داغونم آقا، داغون 😁
+ حالا که فکر می کنم، مزرعه داری هم خیلی حال و توانایی میخواد. اما چرا که نه؟ کاش خدا قوّتی بهم بده اندازه ی اداره کردن یک مزرعه زیبا.
+ تنها جنونی که معترفم در من هست، جنون بعد از شنیدن صدای عطسه های بلند مامانمه. انگار امواجش مغزمو تخریب می کنه :/ خیلی زودرنجم. یعنی یه عطسه ی اینطوری می تونه باعث شه دست از کاری که مشغولش بودم بکشم و برم بخوابم! البته حساسیتم به مامانم دلیل مهمتری داره که شاید قبلا گفته باشم اما نمیخوام مرورش کنم....
+ امیدوارم این سایت خیلی فعال شه. و همفکری بانوان خیلی شلوغ شه. ولی اگرم نشه قدردان پرچمداری دوستانی مثل بانو منتظر هستم شخصاً 😊🍊 ولی خب بشه بهتره 😅 واقعا چرا سایت بروز نمیشه؟ خودمم با عرض روسیاهی، چهل روزه نمی شم که بیام درخواست همکاری بدم :( و فقط میتونم غرشو بزنم :(
منتظر
01 آبان 1403 ساعت 15:14ایراد داشته باشه اشکالش چیه؟؟ پیش میاد برا همه ، نیازی به عذرخواهی نیس جانم
یه کاری
یه مدت همچین کاری کن
ناقص بفرست تا اون ترس بره
همهی آدما یه سری دیوونگی خاص خودشون رو دارن😉
انشاءلله حل میشه جانم❤️
سعی کن اینکارو نکنی و لازمهاش بازم میگم اینه که در ابتدا بیکاری زیاد نداشته باشی و حتی واسه بودن کنار خونواده هم برنامه داشته باشی
درسته
هر وقت شد برو پیش یه متخصص طب سنتی البته بگرد خوبشو پیدا کن
احتمالا سردی بدنت غلبه داره
انشاءلله همه چی واست قشنگ شه
و به اهدافت برسی ولی لازمهش تلاشه و تلاشه و تلاش
انشاءلله حال دلت آروم شه🥲
منم امیدوارم
یکی از بزرگترین خواستهها و اهدافمه
عزیزمی ممنون❤️
چطور بروز نمیشه؟؟
انشاءلله جانم
سرو
30 مهر 1403 ساعت 23:43سلام به همگی 🌿
ممنون منتظر جان دوستِ خوبِ من 🩷 ( این قلب صورتیِ جدید براتون نمایش داده می شه؟! خیلی خوشگله *_* )
اگر بدونین برای من که تعداد دوست هام کمتر از انگشت های یک دسته، چه ذوقی داره حرف زدن با دوست های خوب و مومنِ مجازی! حس آن شرلی واری دارم.
باورم نمی شد که باورم کنی! با نگرانی اومدم جواب کامنتم رو چک کردم و قلبم آروم گرفت :) ممنونم. الحمدلله...
الان به تازگی از دانشگاه بیرون اومدم، و یه حالِ بی تمرکز و سرگردون و تهی ای دارم، حتی اون سرگرمی ها و مشغولیت های قبلی هم برام رنگ باختن. و احساس می کنم حداقل چند ماهی فقط باید کتاب بخونم و هنر کار کنم اونم بدون وابستگی به اینترنت...
تاکید می کنم بدونِ اینستاگرام و بدون دیدن کانال های جور واجور حتی مذهبی... تا ذهنم تمیز تمیز باشه از هر نظر و ظرفی باشه برای دانش و حال خوب و انتخاب و کشف های واقعی.
شاید بعدش قدم قدم بیام سمت کلاس های خوب اینترنتی...
مثل یه نوزاد باید قدم قدم راه برم. انگار ریست شدم. عجیب نیست؟ :(
حالا همه ی این قدم قدم ها از کجا و چه روزی قراره شروع بشن؟ خدا می دونه. فعلاً که شب ها آرامش و امید دارم و روزها که بیدار میشم وحشت و تنهایی و بیکاری احاطه ام می کنه.
❤️🩹🍊📚
یه چیزی بپرسم، به نظرتون مثل خیلی های دیگه که خواستن ازدواج کنن اما براشون پیش نیومد، ممکنه برای ما هم این اتفاق بیفته و ازدواج نکنیم؟
ما خانواده خاصی هستیم ( اصلا نمیگم پیش خدا عزیزتریم، صرفا از جهت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی میگم 🌸 ) و کفویت برای ما شاید سخت باشه. از اون طرف خودم به شدت آدمی ام که دیده شدن، شیطنت، جیغ و داد و این ها رو دوست ندارم و ارتباطم و ابراز عواطفم بیشتر چشمیه و کم حرفم. مثل بلاگر ها شوخ و بپر بپر نیستم. شاید از پس یه شوخی ساده هم برنیام!
از اون طرف خواستگار میاد میگه من میخوام همسرم بانشاط باشه و برای نشاط معیارهای خودشو داره.
خلاصه دو دو تا چهارتا که می کنم، تو جامعه که آمار آدمای ازدواج نکرده کم نیست، منم که آدمی نیستم با هر کسی جور شم و هر کسی با من جور بشه. این احتمال ازدواجم رو خیلی کم نمی کنه؟
یه جورایی می ترسم اون اتفاقی که برای خیلی بنده های خدا افتاده برای منم بیفته و ازدواج نصیبم نباشه. خب این خیلی تلخه. اما نباید هم فکر کنم که تافته ی جدا بافته از اون آدم هام!
من خودم یه خانم خیلی مومن و باسواد رو میشناسم که الان ۵۰، ۶۰ سال داره و ازدواج نکرده، اما من واقعا به ازدواج نیاز دارم.
طاقت چله ها و نمازهای سنگین رو هم ندارم. دوست دارم خدا به دلم نگاه کنه. ولی خب واقعیت رو چه کنم؟
💚🌿
لطفاً برای وسواس مذهبی منم دعا کنید. دلیلشم می دونما. چون رفتم پیش پیش حدیث و تفسیر و معراج و... خوندم و ذهنمو مشغول کردم. کاش به واجبات اکتفا می کردم.
+ بهتون حق میدم در برابر این کامنت هزار تکه شید از نظر ذهنی
منتظر
01 آبان 1403 ساعت 15:05سلام جانم
عزیزمی ممنون ازت❤️
آره خیلی خوشگله🥰
ای جانم
عزیزی جانم
ممنون ازت❤️
عجیبه در ظاهر ولی خیلیا تجربه میکنن
میدونم سخته ولی از نو بلند شدن و جنگیدن واقعا قشنگه
روز تحول آدما در حقیقت روز تولدشونه🌱
از این لحظه و از اینجایی که هستی باید شروع کنی و بجنگی
تو باید خودت به فکر خودت باشی و واسه خودت تلاش کنی هیچکس اینکارو واست انجام نمیده بخوادم نمیتونه
اون همسر با نشاط رو وقتی دوتایی کنار هم هستین میخواد نه که مثل بلاگرها واسه جلو دوربین بخواد
و مطمئن باش اگه تلاش کنی و زخماتو مرهم بزاری روحیهات هم بانشاط میشه
میدونی برا ازدواج اولا نباید سخت بگیری
و دوما باید تلاش کنی که خودتو رشد بدی و حالتو خوب کنی
انشاءلله که با یه پسر خوب ازدواج میکنی
سعی کن برنامه ریزی واسه زندگیت داشته باشی واسه هر روزت اونموقع سرگرم کارا شی بهتر میشه شرایط
سرو
27 مهر 1403 ساعت 19:17سلام 🌿
ممنون منتظر جان 💛
یه مسئله ای ذهنم رو خیلی درگیر کرده. من از ۱۶ سالگی به خاطر استرس دبیرستان و اینکه خیلی از درسام عقب مونده بودم، از طرفی اختلافات والدین، طرفی هم مدرسه گفته بود اگر روانشناس یا روانپزشک نری، برای سال جدید ثبت نامت نمی کنیم، خلاصه به اجبار رفتم روانپزشک. اون هم نه گذاشت نه برداشت یه سری داروی ضد روان پریشی داد که من خب بچه بودم اختیاری نداشتم و هم به خیال این که یه چیز عادیه میخوردم. تغییری هم نمی کردم فقط وزنم میرفت بالا و خواب آلود می شدم. تا ۶،۷ سال میخوردم و گاهی هم می دیدم فقط حالمو بد میکنن قطع می کردم. به خودشم میگفتم که مثلا من الان وسواس مذهبی دارم، می گفت مهم نیست. اون بین یه بار یه حالت تب چند روزه ای کردم و حالم دست خودم نبود. که قبلشم خیلی از سمت دانشگاه بهم فشار اومده بود تو کرونا بود حذف ترم کرده بودم به خاطرش آموزش داشت اخراجم میکرد و قشنگ از لحاظ روانی در آستانه فروپاشی بودم. یعنی کاملا دلیل داشت حال بدم همینجوری رو هوا نبود. دیگه بعد از ۶،۷ سال به دکتر گفتم خیلی جدی بگه تشخیصش چیه و اون گفت ترکیبی از شیزوفرنی و دوقطبی و پارانویا و OCD داری و فیلم ذهن زیبا رو ببین تا بدونی امثال تو می تونن موفق شن و 😂 حالا ذهن زیبا چیه؟ یه مرد دانشمند که همیشه یه دختر بچه خیالی رو کنار خودش می بینه 😐🙄 منم دیگه داروهاشو نخوردم. وقتی قطع کردم، یه مدت بعد دوباره تحت فشار یه خواستگاری نافرجام و حرفای خانواده که تو چاق بودی که رفت و حق بده و... یه بار دیگه یه چند روزی تو اون حالت تب و هذیون قرار گرفتم. این بار خانواده خودشون چند تا قرص و آمپول سرخود دادن از باقیمونده ی داروهای قبلی و بعدم رفتیم یه روانپزشک جدید و گفت دوقطبی داری. دوباره همون داروها و از نو. که دیگه من که اهل طب سنتی هم هستم و نشانه های سردی و گرفتگی مغز رو قبل از هر دوی این دوره های تب و فشار تو خودم دیده بودم، عصبانی شدم و گفتم یعنی چی ده ساله از سر یه استرس درسی ساده، منو بستین به داروهایی که فقط اضافه وزن و رخوت میارن و اسمشون هم برای ازدواج روم می مونه؟ من الان هیج ناراحتی روحی ای برام نمونده و فقط این سابقه ی ده ساله است که حالم رو گرفته می کنه و باعث میشه مثل جنین تو رختخوابم بخوابم و اشک بریزم.
بچه ها یه چیزایی برای دکتر و روانپزشک های این مدلی تفهیم کردنی نیست. مثلا این که من تو بچگی مورد تعرض برادرم بودم، با مسائل جنسی زود آشنا شدم و مغزم خیلی از این نظر درگیره، این که همین خ.ا چقدر می تونه اثر منفی گذاشته باشه، دوری از خدا و نماز من عین این ده سال تبدیل به تکه گوشتی شدم که نماز خوندنو با بی اعتنایی گذاشته کنار، اینکه امکان ازدواج فراهم نیست و نیازش هست و...
اونا میگن علایمت گوشه گیری و ترس و افت تحصیلی و فلانه؟ پس فلانی.
و اینکه واقعا رویکرد روانپزشکی رو قبول ندارم. مادرم میگه با دو تا سرچ خودت نمی تونی نظر بدی و اگه چیزیته باید بری دکتر.در حالی که من میدونم حال روحیم خوب نیست اما دو دلیل عمده داره یکی دوری از خدا و سوال ها و شبهات زیاد، یکی هم این ده سالی که از نوجوونیم تباه شد و اراده شو نداشتم وایسم بگم من چیزیم نیست. داروها مثل پتک تو سرم میخوردن و هر روز بیشتر و بیشتر به خودم میگفتم تو حتما یه چیزیته که بهت دارو دادن.
و حالا به یه بن بست رسیدم. این که من باور دارم بدون دارو خوبم و خیلی خوبتر از با دارو. باور دارم نه شیزوفرنی دارم نه دوقطبی. دکتر اولی میگفت نماز هم نخوندی نخون تو حالت خوب نیست برات جایز هست! خب این چه علمیه که نیاز و خلا های معنوی آدم رو نمی بینه و میذاره پای بیماری روانی طبق تعاریف غربی ها؟
بن بستم اینه که اگر یه زمان خواستگار خوبی برام اومد، باید بهش بگم زمانی دارو میخوردم و تشخیص دکترها این بیماری ها بوده؟ یا می تونم هم از ذهن خودم هم از آینده ام این موضوعو پاک کنم؟
این که به بقیه اطرافیان که سرسپرده ی طب مدرنن ثابت کنم من خوبم و ای کاش اون استرس ساده رو پیش روانپزشک مطرح نمی کردم، خیلی ازم انرژی گرفته. هر چقدر هم این موضوع بیشتر ناراحتم می کنه و بیشتر تو خودم فرو میرم، بیشتر میذارنش به پای علایم مشکل روانپزشکی!
من اصلا قبول ندارم اینو. خیلی علایمی که روانپزشکا برای بیماری های تعریفی شون میگن، اثر کمبودهای معنوی و حتی مادیه.
به نظرتون چیکار کنم؟ خواهشا نگید برو روانپزشک یا حتی روانشناس. من امتحانشون کردم حاضر نیستم یه دقیقه دیگه و یک هزار تومن دیگه براشون صرف کنم. درد من همینه که اطرافیان میگن چون روانپزشک رفتی باید ادامه بدی ولی من به سنی رسیدم که بتونم بگم این رویکرد رو قبول ندارم!
به واقع حس یه زندانی رو دارم. حس یه کوچه ی بن بست. یه خلافکار سابقه دار. این ده سال رو چطور پاک کنم؟ آیا باید برای راضی کردن اطرافیان، تند و تند فعالیت های فردی و اجتماعی و دستاورد نشون بدم تا باور کنن؟ حس می کنم داروها سنگینم کردن. اضافه وزن بیست کیلویی به کنار ( تازه مشاور سابقم میگفت خب پرخوری نکن چاق نشی! در حالی که ریسپریدون به چاق کنندگی معروفه. ) ، رخوت روحی هم بهم دادن. نسبت به همه چی بی اعتنا شدم به خصوص دین. به خاطر چند ماه استرس و گوشه گیری توی مدرسه، ده ساله با افسردگی و بی انگیزگی و بدبینی و اینا دست و پا زدم تا اخیرا فهمیدم دیگه این برچسب ها کافیه. همه اش اثر جلسات هر ماهه ای بود که با روانپزشک داشتم و باید بهش مشکلاتمو شرح میدادم حتی اگه مشکلی نبود!
درکم می کنید؟
متاسفانه دوست های خوبی هم در زندگی نداشتم که هم صحبتم باشن. اونقدر آدم گوشه گیری شده بودم و خودمو بیمار می دیدم و عزت نفسم از بین رفته بود که همون چند تا رم از دست دادم.
نمی دونم برای شروع زندگی تازه از کجا شروع کنم.
خاطرات این ده سال و اینکه خانواده فکر می کنن روانپزشک پیامبر خداست، آزارم میده. حس می کنم آینده ای ندارم. به خواستگار خوب چی بگم از گذشته؟
نکنه واقعا شیزوفرنی دارم و بچه هام مبتلا شن؟ نه توهمی ام نه هیچی. فقط یه بار توی اون تب حس کردم صدای یه چیزی خیلی زشت و طوری که قلبمو خراش میداد مثل شیطان رو شنیدم که به خانواده ام می گفت آفرین حالشو گرفتین ادامه بدین. و چهره افرادو وقتی کار بدی میکردن، بدشکل می دیدم. از اون طرف حضور امام حسین و امام زمان و امام علی برام پررنگ تر شده بود. صداشون میزدم. حس میکردم بین خوبی و بدی گیر افتادم. خانواده ام درکم نمی کردن. فشارایی که روم میومد، طلاق عاطفی والدین، ترس از خیانتشون، دانشگاه، مشروطی، همه اش آزارم میداد و تلنبار شده بود. اینا دلیل نمیشد که من داروهایی رو بخورم که افرادی که توهم دارن مصرف می کنن.
می دونم شما هم اذیت میشین بخواین منو قضاوت کنین.
ولی یه جورایی تنها دوستای من شمایید.
بذارینش پای درددل.
فقط کاش زودتر ببینید، خیلی تنهام...
😔🌿💛
منتظر
28 مهر 1403 ساعت 18:21سلام جانم
اشتباه اول که باعث شده اینهمه مشکلات برات پیش بیاد تو همون کار مراجعه به روانپزشک بوده به جای روانشناس
روانشناس کارش میشه گفت گفتار درمانیه برخلاف روانپزشک که دارو میده
دارو هاهم که همگی شدیدا عوارض دارن و خب خودشون به مرور باعث ایجاد اختلالات میشن
اشتباه دوم هم این بوده که روانپزشک و روانشناسهایی که احیانا رفتی فقط بلد بودن طوطی وار حرف بزنن و غربگدا بودن
بگذریم از اینها که دیگه گذشته و نمیشه کاریش کرد
ببین جانم الان لازمه گذشته رو بریزی دور
هرچی شده دیگه گذشته
با فکر کردن به گذشته فقط لحظاتت رو هدر میدی
تو نیاز نداری خودتو به کسی اثبات کنی
تو فقط باید خودتو به خودت اثبات کنی ، تو فقط نسبت به خدا که اینهمه استعداد تو وجودت قرار داده و خالقته و خودت مسئولیت داری
ببین گل دختر میفهمم چی میگی
به خدا درکت میکنم
ولی میخوام اینو بدونی که تکرار این حرفا فقط آسیب میزنه بهت و دیگه هیچ ثمر و فایدهای نداره
یه نقطه بزار سر خط زندگی که تا الان داشتی و شروع کن به جنگیدن واسه ادامهی زندگیت
اضافه وزن داری پس سفت و سخت ورزش کن
میخوای معلوماتت بیشتر شه جدی مطالعه رو شروع کن
تو باید حرکت کنی که زندگیت تغییر کنه و بهتر شه عزیزم
بشین با خودت فکر کن
ببین از این زندگی که داری راضی؟؟ همین قانعت میکنه؟؟ میخوای اینطوری ادامه بدی؟؟
اگه آره که حرفی نیست ولی من مطمئنم میخوای رشد کنی میخوای به اهداف قشنگت برسی پس گذشته رو بریز دور و اهدافتو واسه زندگیت مشخص کن
چی میخوای از زندگیت؟؟ مادی و معنوی و ....
همشو مشخص کن
اولویتهاتم مشخص کن اونایی که لازمهی سایر آرزوهاته طبیعتا اولویت با اوناست
بعدشم ببین چطور باید بهشون برسی میتونی در موردشون از اینترنت اطلاعات به دست بیاری
و اینکه نیاز نیس به خواستگارت چیزی بگی
دروغ نگو یعنی کلا چیزی نگو چون تو میدونی که مشکلی نداری و سلامتی شکرخدا
به حرفای کسی هم توجه نکن
باهاشون بحث نکن ولی توجه هم نکن
بعدا که حالت بهترتر شد میتونی یه روانشناس خوب پیدا کنی و بری پیشش و تأکید میکنم باز روانشناس خوب و البته مذهبی
اما فعلا خودت برو جلو خودت بجنگ این واسه قدمای بعدیه
سرو
20 مهر 1403 ساعت 11:45سلام دخترا 🌸
خوبین؟
یه سوال، در واقع چند تا سوال.
اول اینکه دانشگاه نرفتن به نظرتون نشونه ی کم هوشیه و از مسلمون و انقلابی بودن به دوره؟ میشه بی دانشگاه نخبه شد و نخبگی فقط به درسه؟ با مطالعه آزاد و هنر و قوی شدن رخ نمیده؟
دوم اینکه برنامه های پیشنهادی تون برای کسی که دانشگاه نمیخواد بره و میخواد خودش پیشرفت کنه و سرگرم بشه چیه؟
سوم اینکه چطور اراده کنم و خودم کارامو پیش ببرم؟
بعد اینکه بچه ها مامان من هنوز فکر میکنه من در ۲۵ سالگی بچه کوچیکم و نیاز به راهنمایی ها و پیشنهادهای لحظه به لحظه اش دارم مثلا چطوری در قابلمه رو بردارم یا روسریامو چطوری ببندم ( کسی تیپمو نقد کنه خیلی دمغ میشم ) و از اون طرف میگه سخت نگیر و برنامه نریز و ... من هر چقدر بهش میگم به تصمیماتم و سنم احترام بذاره تغییری درش به وجود نمیاد. همین الان داره لباسایی که من تا کردم رو دوباره تا می کنه. احساس می کنم دچار بحران هویت شدم و دیگه خود مستقلی ندارم و اگر نسخه ی مشابه مادرم نباشم پوچم. حس می کنم مغزم زندانیه یا انگار دو شخصیت توم دارن میجنگن. حتی نمی تونم راحت و تنها آشپزی کنم. یا مثلا خواستگار میاد حرفای خودمو نمیتونم به خواستگار بزنم یا باید گزارش حرفامونو به مادرم بدم. و حتی لباسایی که تو جلسات می پوشم باید مادرم کنه. به مشاور هم اعتقادی ندارم چند بار امتحان کردم و دوست ندارم پول بابت یه مشت حرف بدیهی بدم. ترجیح میدم با دوستام بحث و مشورت کنم.
کسی راهکاری داره یا کسی شبیه من هست؟
منتظر
20 مهر 1403 ساعت 22:27سلام جانم
شکر تو خوبی؟؟
به هیچ وجه اینطور نیس
درسته که مردم دنیا و به خصوص مردم کشور ما مدرک گرا هستن ولی دانشگاه نرفتن ربطی به هوش نداره
باسواد بودن هم جدا از رفتن به دانشگاهه ، چه آدمایی که میرن دانشگاه ولی ذرهای سواد ندارن حتی تو رشتهی تحصیل خودشون
انقلاب و اسلام و کشور آدم باسواد میخواد نه آدم مدرک دار دانشگاهی و سوادم با مطالعه و تحقیق و آموزش دیدن (کلی دورههای رایگان و پولی آنلاین و آفلاین و حضوری که خارج از محیط دانشگاهه)
مطالعه کن
با قرآن و تفسیرش و روایات شروع کن
و هر سبک کتابی که دوس داری هم میتونی در کنارش بخونی
ورزش کن
روی زبانت کار کن (کلی برنامه و دوره هست که میتونی ببینی)
یه مهارت انتخاب کن مهارتی که بهش علاقه داری و خوبه و شروع کن به یاد گرفتنش ، برا اینم منابع رایگان تو اینترنت بسیاره
برای خودت هدف داشته ، هدفت هرچقدر برات مهم باشه همونقدر بیشتر براش تلاش میکنی
کتاب اثر مرکب رو هم بخون
همهی مامانا کم و بیش این رفتارارو دارن بعضیا یکم بیشتره خب
خودت رو بیتوجه نشون بده یعنی حساسیت نشون نده ، جواب نده ، پرخاشگری نکن
احتمالا به مرور زمان که ببینه که واکنش نشون نمیدی گیر نده یا حداقل کمتر کنه
تو مجبور نیستی اونیکه مامانت میگه بگی ، به مامانت بگو باشه ولی حرف خودتو بزن
وقتیم پرسید چی گفتین مفید و مختصر جواب بده
خیلی حساس نشو مامان منم هرکاری میکنم بالاسرمه و میگه این کارو کن و اون کارو کن
تا حدی طبیعیه
سعی کن کاری که میدونی درسته انجام بدی و تسلیم نشی هرچند اگه سخت باشه
nazanin83.....................
07 شهریور 1403 ساعت 20:01ب Ant
ایکاش همسن تو بودم
قدر بدون رو خودت تمرکز کن رو استقلال مالیت
ب موقعش ازدواج م میکنی
به سوی هدف
07 شهریور 1403 ساعت 20:50👏👏👌بله درسته ، با صبر و تمرکز روی دیگر اهداف باید عمل کرد.
ممنون از کمکتون تو سایت
به لطف خدا همه ما پاک بمانیم
Ant
06 شهریور 1403 ساعت 15:03سلام به همگی
من ۱۶ سالم هست و قاعدتا در حال حاضر اصلا امکان ازدواجم وجود نداره. ولی میل جنسیم به شدت بالاست و وقتی به این فکر میکنم که ممکنه تا ۵-۶ سال دیگه نیاز جنسیم از راه درست ارضا نشه خیلی ترغیب میشم به انجام خودارضایی 😞
چطور چند سال به این نیاز طبیعی بدنم بی توجه باشم؟؟🙁
به سوی هدف
06 شهریور 1403 ساعت 19:01سلام
خیلی از جوون های هم سن شما هم همین وضعیت رو دارن ، چه پسر باشه چه دختر ، اما شما مهم ترین کاری که باید انجام بدین اینه که فکرتون رو کنترل و مدیریت کنید که متوجه نیاز نشه ، وقتی افکار شما بره سمت موضوعات مهم زندگی یا علایقتون تو زمینه های مختلف دیگه دلیلی برای تحریک شدن وجود نداره ، مثل این می مونه که انسان بی حس باشه .
از لحاظ جسمی هم اگر مواردی مثل تغذیه و فعالیت و خواب رو رعایت کنید مشکلی پیش نمیاد ، باید تا جایی که می تونین انرژی اضافی رو تخلیه کنید لزوما هم این نیست که یه ورزش یا فعالیت خیلی سنگین انجام بدید حتی با کتاب خواندن هم میشه
در کنار همه ی اینها سعی کنید تفریحات سالم و حلال رو جایگزین کنید
باید توجه داشته باشید که مهم ترین قسمت کنترل فکر هست 👉
و نکته بعدی اینکه نیازی نیست نگران آینده باشید به افکار هم اعتنا و توجه نکنید هر وقت صلاح باشه خدا خودش شرایط رو فراهم میکنه
موفق باشید
"گمنام"
07 مرداد 1403 ساعت 03:27سلام
اینجا همگی خانم هستن؟؟؟
یه سوال دارم برا همین میخام ببینم همه خانم یا اقایونم هستن
اگه اقایونم هستن میشه بگین این سوالمو کجا بپرسم لطفاا
منتظر
08 مرداد 1403 ساعت 11:04سلام جانم❤️
بله اینجا همگی خانومیم و میتونی بپرسی البته شاید ادمینهای آقا ببینن
میتونی پیام خصوصی بفرستی🌱
پاکیت ابدی
Hopeful
28 تیر 1403 ساعت 00:32به Ashkan.rus
سلام الان این لینکی که پایین میذارم رو میشه یعنی ببینین ؟ یا باز نمیشه ؟
https://t.me/sheykhramezani/509
Ashkan.rus
28 تیر 1403 ساعت 01:14سلام
به طور کلی اگه لینک رو سرچ کنن محتواش نمایش داده میشه
البته که من بررسی کردم و سایت بالا نیومد و خراب بود
موفق باشید
Hopeful
25 تیر 1403 ساعت 17:20سلام چجوری میشه فیلم یا صوت و اینا بارگذاری کرد ؟
Ashkan.rus
26 تیر 1403 ساعت 18:30سلام
تا جایی که من میدونم به صورت مستقیم این کار رو نمیتونید انجام بدید و باید لینک مطلب رو بزارید
موفق باشید
هدیه
21 تیر 1403 ساعت 20:14کلیک کنید
سلام منتظر جانم..
ان شاءالله الله..
++ علت باز نشدن لینک این بود من بعد اپلود کد فایل موسقی گزاشتم حواسم نبود قسمت نوار بالای
کامنت ها کامل نیست و اون قسمت نداره.
منتظر
23 تیر 1403 ساعت 08:14سلام جانم❤️
خوبی انشاءلله؟؟
آها درسته انشاءلله که خیر بوده جانم🌱
هدیه
19 تیر 1403 ساعت 19:45گوش کنید
دوستان لطفا برای رفع مشکلاتم یه یارقیه بگید...
منتظر
19 تیر 1403 ساعت 20:17سلام جانم❤️
انشاءلله خود حضرت خود بانو با دستای کوچیکش گرهگشای مشکلاتت باشن🌱
هرکی دست به دامان این خانواده بشه جواب رد نمیشنوه🥲
لینکی که گذاشتی هم باز نمیشه جانم
پاکیت ابدی
Hopeful
07 تیر 1403 ساعت 15:23بچه ها سلام
کسی هست ۲۵ سالش باشه ؟
من واقعا ناراحتم که به این سن رسیدم ولی فیلم بد میبینم
دوست دارم ازدواج کنم ولی واقعا گیج شدم ، حس میکنم این که دیر شده ازدواجم به خاطر گناهای خودمه
به عشق امام زمانم
09 تیر 1403 ساعت 11:21سلام خواهر گلم
نه. کی گفته دیر شده؟؟!!
فیلم بد دیدن رو هم باید کنار بگذارید. مخصوصا بعد از ازدواج خیلی بهتون لطمه میزنه.
فیلتر شکن اگر داری یا اگر فیلم و تصویر بد توی موبایلت داری پاکشون کن.
از چله ترک تصاویر مستهجن هم میتونید کمک بگیرید.
پایتون ابدی. یا علی
Zahra❤️🩹...
01 تیر 1403 ساعت 01:03سلام به همه .
من راستش یه مشکلی دارم دوست داشتم ببینم اگر کسی تاحالا تجربش کرده چیزی بگه تا منم یاد بگیرم چجوری باید باهاش مقابله کرد .
در واقع مشکل اینه که تازگی چندماهی میشه ادم استرسی ای شدم که سر کوچیکترین چیزها هم اضطراب میگیرم و فکر و خیال میکم . یعنی سر برنامه های ایندم ، مسئله های مالی ، مشکلات شخصی و خانوادگی و خلاصه اینجور چیزها . گاهی بشدت به همه چیز فکر میکنم و نمیتونم از دست اضطراب خلاص بشم بدترش اینه که این اضطراب اکثر اوقات باعث میشه احساس ناراحتی کنم و در نهایت بدجوری میرم توی خودم و غصه دار میشم . پدر مادر و خانواده هم که کلا درکم نمیکنن . در واقع بهتره بگیم اونا خودشون یه عامل ایجاد استرس برای من حساب میشن
فقط میخواستم بدونم
بنظرتون با استرسی که یکسره به ذهن ادم هجوم میاره باید چیکار کرد؟من ادمیم که خیلی الکی درگیر همه چیز میشم؟یا واقعا نگرانی داره؟
منتظر
04 تیر 1403 ساعت 12:43سلام جانم❤️
تمرکز کن و دلایل استرس خودت رو پیدا کن که ریشهیابی مهمترین قدمه
هرچی که موجب نگرانیت میشه بیار روی کاغذ
عواملی که میبینی بیخودن رو با اعتماد به خودت حذفشون کنین و برای بقیهی عوامل باید فکر کنی و راهکار پیدا کنی تا مدیریتش کنی
برنامهریزی داشته باش و حجمش رو اصلا سنگین نکن که بتونی بهش متعهد باشی
کارهای بزرگ رو به کارهای کوچیک تقسیم کن
خودت رو به بیخیالی بزن و یه عادت خوب برای خودت ایجاد کن و اگه یه فوری اومد تو ذهنت که بهت استرس میده فوری جهش فکری بزن
تو ذهنت برو سفر اونم جاییکه هیجانانگیزه و دوسش داری مثلا خودم تو ذهنم وقتی حالم ناخوشه حتی وقتی خیلی خوشه میرم بینالحرمین
نفس عمیق بکش و مدیتیشن انجام بده و بهترین نوع مدیتیشن نماز اول وقت خوندنه ، عبادت خدا آرامشبخشه
ورزش کن و تا میتونی بخند حتی بیدلیل
عزت نفس و اعتماد به نفس خودت رو بالا ببر و صوت قرآن زیاد گوش کن
دمنوشهای آرامشبخش بخور مثل بابونه و رازیانه
محیطی که توش هستی منظم کن ، مثبت فکر کن و با افرادی که دید مثبتی دارن بیشتر ارتباط برقرار کن
جملات مثبت رو با خودت تکرار کن مثل : من از پسش برمیام من میتونم و ...
به چیزهای الکی که بهت استرس میدن نه بگو مثل مقایسهی خودت با دیگران و نمره و ...
و تلاش کن که در لحظه زندگی کنی بهترین کاری که در اون لحظه میتونی رو انجام بده
و بدون که یکی از عوامل استرس همین خ.ا کردنه
اگه خونوادهات درکت نمیکنن ، خودت خودتو درک کن و با مهربونی به خودت حال خودت رو خوب کن
پاکیت ابدی
صامت
04 خرداد 1403 ساعت 01:51و یک مورد هم بگم در مورد لطف و عنایت و مرحمت و مغفرت خدا:
خدا خیلی خیلی خیلی خیلی بزرگتر و مهربونتر و بخشنده تر از تصور ما آدماس هیچ وقت ، تاکید میکنم هیچ وقت ازش ناامید نشید، من به عینه دیدم که با من گناهکار چطور کریمانه رفتار کرد چطور همه خواسته هامو بهم داد چطور وقتی از راه منحرف شدم حتی تو همون بی راهه باز نشانه فرستاد واسم و باز دستمو گرفت .
منتظر
08 خرداد 1403 ساعت 09:27سلام مجدد جانم❤️
قطعا همینه
خدا خیلی دوستمون داره و همیشه و هرلحظه کمکمون میکنه که برگردیم و در راه درست باشیم، در راهی که مارو به سعادت در دنیا و آخرت میرسونه😇
درستترین کار اینه که تسلیمش باشیم و بهش توکل کنیم البته تلاش رو نباید فراموش کنیم که برای انسان چیزی جز به اندازهی تلاشش نیست
بهش اعتماد کنیم که خدا مارو بهتر از خودمون میشناسه و صلاح مارو بهتر از خودمون میدونه🌱
صامت
04 خرداد 1403 ساعت 01:45سلام شب همگی خوش
با این سایت نزدیک دو ساله آشنام عالیه اجر عوامل سایت با خدا
خدا رو شکر این گناه رو ترک کردم ولی هر موقع که تنهایی بهم فشار میاره میام این سایت پیام بقیه رو میخونم یه ذره آروم میشم ، تازگیا احساس تنهایی خیلی عذابم میده حس میکنم زندگیم خیلی بی معنا و به طور پوچی داره میگذره گاهی وسوسه میشم که منم مثل بقیه وارد رابطه های امروزی بشم مخصوصا موقعی که می بینم اونی که دوسش دارم اصلا من رو نمی بینه با وجود اینکه من پاکم ولی اون توجه و مهر و محبتش واسه دخترای دیگه اس دخترایی که باهاشون دوسته اما تا حالا سه چیز مانعم بوده یکی خانواده ام یکی عذاب وجدانم یکی ترس از آبرو
میخوام نظر شما رو هم در مورد این کار بدونم؟خوبه؟بده؟چیه؟
و در آخر اگه به نظرتون بده توصیه میکنین واسه اینکه از تنهایی دربیام چیکار کنم ، چطور مقابل این وسوسه وایسم؟اینم بگم که من هیچ دوست صمیمی ندارم چون خیلی سخت اعتماد میکنم.(و در آخر من ۱۹ سالمه)
غدیر خون
07 خرداد 1403 ساعت 21:40سلام به شما خواهر بزرگوارم، ببیند خواهر بنظرم همه چیز اگه در موقع خودش اتفاق بیفته خیلی شیرین تر و موندگار تر هستش، معمولا دختر خانم ها و اقا پسر ها داخل یه سن های خاصی احساس به ایجاد رابطه با نامحرم میکنند، اما بنظرم این روابط هیچ گونه اخر و عاقبتی نداره، و چه ارزشی داره که یه انسان نجابت خودش رو از دست بده تا مثلا چند وقتی وارد یک رابطه گناه الوده ، بیهوده و بی تعهد با جنس مخالف بشه و اخرشم کلی اسیب و صدمه روحی بخوره و در ازدواج هم دچار شک و تردید بشه، مثلا در همین موضوعی که شما مثال زدید ، بنظرم وقتی یه اقا پسر هیچ گونه خطوط قرمز اخلاقی در روابطش با خانم های دیگه نداره و به راحتی وارد روابط عاشقانه با دختر خانم های دیگه میشه، واقعا اگه صادقانه بگم اصلا ارزش فکر کردن یا وقت گذاشتن توسط شما رو نداره، میدونم خواهر این حرف شاید کمی تلخ باشه، اما واقعیت هستش و بهتر هستش از همین الان توانایی کنترل احساسات و افکارتون رو بدست بگیرین تا از این لحاظ خدایی نکرده صدمه نبنید. در این زمینه خیلی توضیحات مفصلی میشد براتون بنویسم، اما فعلا به همین موارد اکتفا میکنم، ان شاء الله که شما هم با تمرکز بر روی اینده و زندگی خودتون اینقدر پیشرفت و رشد میکنید که در وقت خودش و با ازدواجتون ، بهترین آقا پسری که قدر و لیاقت شما رو بدونه نصیب تون میشه،و چنین افرادی هم که دائما در پی ارتباط دوستی با دیگران هستند، هیچ وقت رنگ ارامش واقعی رو در ازدواج احساس نمیکنند، مگر اینکه هر چه زودتر هدایت شن و دست از رفتار اشتباهشون بردارنند و به سمت خدا و پاکی بر گردنند. موفق باشین. 😊💐🤲🌱🌟
منتظر
08 خرداد 1403 ساعت 09:22سلام جانم❤️
میدونم دیر دارم جواب میدم ولی امیدوارم ببینی
خواهر خوبم همچین پسری که با دخترا دوسته بهشون محبت میکنه ، هیچ چهارچوبی رو رعایت نمیکنه
خلاف خواست خدا پیش میره ارزش دوست داشته شدن از طرف تورو نداره
و خداروشکر خداروشکر که نیومده سمتت
هزاران بار خداروشکر
همچین آدمی تعهد نمیفهمه چیه و عادت داره به تنوع طلبی
هر دوست داشتنی قشنگ نیس
با کسی باش کسی رو دوست داشته باش که بهت وفادار بمونه ، متعهد باشه، اخلاق داشته باشه
خدا رو بشناسه و به دستوراتش پایبند باشه
کسی که خلاف دستور خدا عمل میکنه نمیتونه آدم خوبی باشه
خدا از این دوست داشتن نجات بده
شاید گارد بگیری و حرفام ناراحتت کنه ولی لطفا به خودت بد نکن
بهترینها انشاءلله برات اتفاق بیوفته🥰🌱
پاکیت ابدی
بنت المهدی
31 اردیبهشت 1403 ساعت 22:26قربونت برم من ❤️
عزیزمی🤗
منتظر
01 خرداد 1403 ساعت 19:08خدانکنه جانم❤️
بنت المهدی
30 اردیبهشت 1403 ساعت 21:31سلام جانم❤️
ممنون جانم ان شاءالله سلامت باشی❤️
از اینکه پیامتو جواب ندادم حس بدی داشتم البته منظور بدی نداشتم فقط نمیخاستم زیاد اذیتت کنم
ببخش عزیزم
منتظر
31 اردیبهشت 1403 ساعت 22:18سلام جانم❤️
ممنون همچنین انشاءلله🌱
نه بابا جانم مشکلی نیس راحت باش
پاکیت ابدی
بنت المهدی
29 اردیبهشت 1403 ساعت 12:57سلام جانم ❤️
ممنون عزیزم❤️
یه نگا ب این مقاله انداختم فهرست وار خوندم جالب بود مخصوصا برنامه هایی ک معرفی کرده باید امتحانش کنم
باشه چشم جانم از دیشب یه برنامه ریختم واسه محاسبه نفس میخام عادتهای بدمو ترک کنم ولی تا بخام اجراش کنم و عادت کنم بهش یکم وقت میبره
منتظر
29 اردیبهشت 1403 ساعت 22:56سلام جانم❤️
خواهش میکنم جانم
خوبه
چشمت روشن
انشاءلله به سلامتی بهش عمل کنی
پاکیت ابدی
بنت المهدی
28 اردیبهشت 1403 ساعت 04:17سلام آبجی❤️
چشم جانم ممنون مهربونم❤️
ولی گوشی رو خیلی عادت کردم بهش کاری هم نداشته باشم بازم دستمه
میخام استفاده از گوشی رو کم کنم ولی حوصلم سر میره میرم تو فکر و خیال
منتظر
28 اردیبهشت 1403 ساعت 22:03سلام جانم❤️
چشمت روشن جانم🥰
ولی و اما و اگر نداره......
لطفا این مقاله ترک اعتیاد به گوشی رو بخون
برای افکارتم لازمه که برای زمانت برنامه ریزی کنی و از بیکاری دوری کنی و از تکنیک جهش فکری استفاده کنی🌱
پاکیت ابدی
بنت المهدی
26 اردیبهشت 1403 ساعت 15:02سلام دوستان
یه سوال داشتم
بنظرتون خ.ا تاثیری داره روی سیستم ایمنی بدن؟
اگه اره چیکار کنم ک بدنم قوی بشه؟ خیلی زود خسته میشم سیستم ایمنی بدنم هم ضعیف شده
حس میکنم نسبت ب بقیه آدما خیلی خیلی ضعیف ترم
راهی هست برای بالا بردن سیستم دفاعی بدن؟
منتظر
27 اردیبهشت 1403 ساعت 22:17سلام جانم❤️
برو پیش یه دکتر و یه آزمایش بده ببین چه ویتامینی رو کم داره بدنت براشون مکمل بگیر استفاده کن
استفاده از گوشی رو کم کن که به شدت سیستم ایمنی رو ضعیف میکنه
میوه و خشکبار و کلا غذاهای مقوی زیاد بخور
خوابت رو هم تنظیم کن و شبا زود بخواب و بین الطلوعین رو هم بیدار باش
پاکیت ابدی
الاهه-
01 اردیبهشت 1403 ساعت 23:38سلام دخترا حالتون خوبه؟
خا چقدر رو پوستتون تاثیر گذاشته؟
من حس میکنم خیلی پوستم داغون شده کل اعتماد بنفسمو گرفته😢
یعنی ممکنه بعد ترک دوباره شادابی پوستم برگرده؟
خیلی وقته پاکی بالا نداشتم اصلا نمیدونم درست میشه عوارضش یا نه...
ابجی مرضیه83
02 اردیبهشت 1403 ساعت 18:23سلام گلم
وقتی یکی ازآثار خ ا گودی زیر چشم هست پس حتما میتونه روی پوست هم تاثیراتی داشته باشید
ولی تاثیرات خ ا در بعضی از افراد بعد از ۳ ماه ترک از بین رفته
احتمالش هست که برای شما هم همینطور باشه
در پناه حق 🌈🌱
حیات
21 فروردین 1403 ساعت 01:30به
B_nam
منم همسن تو ام
و قضیه تولد و سورپرایز بقیه رو خیلی درک می کنم
استوری آشناهامو می بینم دق میکنم از حس تنهایی
حتی فکر میکنم چقدر من آدم دوست نداشتنی ای ام
و حس می کنم سن ازدواجم چند وقته رسیده
و طوری شده میترسم که دخترای کوچیکتر از من هم تو فامیل ازدواج کنن به زودی و من مجرد بمونم
تا نزدیک ازدواج هم رفتم و برگشتم
و از سمت خانواده ام قضاوت شدم که به خاطر مو و وزن و چی و چی نتونستی ازدواج کنی...
به شدت احساس ناکافی بودن که چه عرض کنم، منفی دویست درصد بودن میکنم.
منتظر
21 فروردین 1403 ساعت 14:05جانم قرار نیس شکل زندگی همه یکی باشه همه تو یه سنی ازدواج کنن تو یه سنی بچهدار بشن و ... برای همه متفاوته🙂
دخترای ۱۵_۱۶ سالهی فامیلمون بعضیهاشون ازدواج کردن😅
باور کن همین بودن تو خیلی ارزشمنده ، خدا تورو اشرف مخلوقات خودش خلیفهی خودش روی زمین خلق کرده ، تو همینطوری کافی هستی و جز خدا نیاز به تأیید کسی نداری🌱
آره تو زندگیت باید تلاش کنی که رشد کنی پیشرفت کنی ولی بخاطر خودت و خدایی که کلی نعمت داده بهت و تلاش تو قدردانی از خداست😇
بیخیال حرفای منفی شو و رو خودت به ویژه عزت نفست کار کن🌱
حیات
21 فروردین 1403 ساعت 01:22به
منتظر:
سلام عزیزم
من یکی از دغدغه های بزرگم اینه که هدف ندارم. یعنی اون اهداف بزرگ زندگی که بعضیا میگن رو ندارم و نداشتم هیچوقت. حتی خواستگار هم ازم بپرسه برنامه ات برای ده سال و بیست سال بعد چیه، می مونم. میدونم که دوست دارم زندگی ساده و دینی داشته باشم. دوست دارم بچه های زیاد با قلبای آروم داشته باشم. ولی جز اینا تو بقیه چیزا سردرگمم. نمیدونم بقیه وقتی میگن هدف از زندگی، از چی میگن؟
البته بگما اصلا سمت روانشناس نمیخوام برم برای این مورد.
نکته بعد این که من خیلی تنهام. دوستای زیادی نداشتم ولی همونارم تصفیه کردم. الان یه دوست بیشتر ندارم.
کلا درد زیاده...
باعث شده زندگی رو رها کنم و برام بی مزه بشه...
هر چقدرم بیشتر به نظم و هدف فکر میکنم حالم بدتر میشه...
دلم یه استراحت طولانی میخواد :) تا وقتی روحم آروم بگیره.
منتظر
21 فروردین 1403 ساعت 11:25سلام جانم❤️
یعنی چیزی نیس که وقتی بهش فکر کنی ناخودآگاه یه لبخند بیاد رو لبت؟؟ حس کنی ذوق کردی براش؟؟ حسرتهای ما تو زندگی همون هدفامون هستن که نرفتیم به سمتشون🙃
البته داشتن یه زندگی آروم با بچههای زیاد خودش یه هدفه و اگه هدفت تربیت بچههای مهدوی باشه میشه یه هدف بزرگ و قشنگ🌱
میدونی هدف از خلقت انسان رسیدن به خدا بوده و قطعا بزرگترین هدف انسان هم همینه اگر بدونه و درک کنه و ما هرکاری در این دنیا میکنیم چه مادی چه معنوی باید در همین راستا باشه🥲
حضورتو تو جامعه بیشتر کن مثلا مساجد و پایگاههای بسیج جاهای خیلی خوبی هستن برای رفت و آمد و گسترده کردن روابط🌱
کارایی که دوس داری رو بیشتر انجام بده ، برو جاهایی که طبیعت قشنگی داره مثلا بوستانها و بگرد و پیادهروی کن خیلی تأثیر مثبتی داره برای بهتر شدن حالت😊
بنویس و خط خطی کن ، صوت قرآن گوش بده خیلی آرامش بخشه
با همچین کارایی میتونی اون روح آسیب دیدهی خودتو مرهم بزاری و امیدوارترش کنی به زندگی😇
میشه که درست بشه همه چی فقط باید از ته دل بخوای و براش تلاش کنی🌱
حیات
21 فروردین 1403 ساعت 01:15سلام
به B_nam
درکت می کنم
به همه:
حسی که ماه رمضون رو به اتمامه و یادت میاد تو این ماه که انقد گناه کردی، تازه شیطون در بند بوده 😔 خودمو میگم.
حیات
19 فروردین 1403 ساعت 23:05والا دیگه تایمر هم رو من جواب نمیده 😅
وقتی حوصله ام سر بره یا وسواس چک کردن بگیرم، میرم می بندمش 😐
ولی یه بار دیگه هم میذارم.
منتظر
20 فروردین 1403 ساعت 06:38سلام جانم❤️
یه سوال:
تا حالا فکر کردی چرا انقد از گوشی و مجازی استفاده میکنی؟؟ علتش واقعا چیه؟؟
آدما یا از مشکلات فرار میکنن و میرن سمت گوشی یا از بیهدفی یا از نداشتن تفریح و ...
تو واسه چی انقد از گوشی استفاده میکنی؟؟ شاید الان عادت کرده باشی ولی اون علت اصلیه چی بوده؟؟
هدف واسه زندگیت نداری؟؟ یا انگیزهای برای تلاش؟؟ یا چی؟؟
تها
19 فروردین 1403 ساعت 02:35ممنونم از مستانه و nazanin۸۳ ... (و راستی خیلی بهت تبریک میگم چهل روزگیتو )
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
19 فروردین 1403 ساعت 11:54💐خواهش میکنم عزیزم
حیات
19 فروردین 1403 ساعت 00:13بچه ها من اصلا اهل زندگی مدرن و عصر ارتباطات نیستم من آدم دهه ۶۰ به قبلم! موندم چرا خدا منو دهه هفتاد به دنیا اورد؟ 😭
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
19 فروردین 1403 ساعت 11:55هر چی دهه ها جلوتر میره پاکی سخت تر میشه منم دوست داشتم در گذشته باشم و صاف و بی ریا بودن آدما رو ببینم زندگی سنتی رو ببینم
البته زمان شاه خیلی فساد زیاد بوده و الان به برکت جمهوری اسلامی باز اوضاع بهتره و گناه علنی نیست قبلا فحشا خونه بوده روی بیلبورد های شهر تصاویر بد . یا.... هر زمانه ای چالش خودش رو داشته
ولی ارزش آدمایی که در آخر الزمان پاک میمونن بالاتر از یک شهید هست و پیش خدا خیلی ارزشمنده
در پناه حق 💐✨
حیات
18 فروردین 1403 ساعت 22:41سلام دوستان
خیلی ناراحت و کلافه و عصبانی ام.
یکی از حفره های اصلی برای من اینستاگرامه. وقتی هم میرم توش اصلا نمیتونم بیام بیرون تا خسته بشم. حداقل ۴،۵ ساعت پشت سر هم توش میگردم.
من نمی دونم بقیه چرا و چطور اینقدر مقاوم و پاکن که اونجا هیچیشون نمیشه. ولی من آدم ضعیفی ام و همینی ام که هستم! دلم نمیخواد حداقل تا وقتی ازدواج نکردم اینستا داشته باشم.
حالا این وسط چرا عصبانی ام؟ چون از اطرافیان تشویق میشم که برو اینستا ولی فقط پیجای خوبو ببین! چرا گوشه گیری؟!
نظرشون در مورد همه چی همینه. با همه بگرد حتی با اون به ظاهر دوست هایی که تحقیرت می کنن.
اسمشم میذارن تعادل!
من اصلا دلم میخواد غارنشین باشم. دلم میخواد مثل دخترای حبس شده تو خونه ی زمان کشف حجاب اجباری صد سال قبل زندگی کنم! اینجوری به من خوش میگذره!
منتظر
19 فروردین 1403 ساعت 11:32سلام جانم❤️
آروم باش عزیزم چرا عصبانی گلم؟؟🤕
هیچکسی نمیتونه تورو مجبور به کاری کنه که نمیخوای و از طرفی همچنین تو مجبور نیستی در مورد کارهات و تصمیمات تا زمانی که به کسی ممکنه باشه آسیب بزنه خدایی ناکرده یا خلاصه که به کسی یجوری مرتبط باشه توضیح بدی🙃
زندگی خودته و میتونی براش تصمیم بگیریم مخصوصا تو این زمینهها که کاملا آزادی
یه ذره باید رو عزت نفست کار کنی که در عین حال که به بقیه احترام میزاری ، نظراتشون حال تو رو بد نکنه ؛ هرکسی حالا یه دیدگاهی داره یه نظری داره و اونم بیانش میکنه و این تویی که باید خودتو از درون قوی کنی تا حرفاشون تو رو بهم نریزه🌱
و از طرفی اگه خودتو قوی کنی و نفس سرکش خودتو رام کرده باشی وقتی که تو اینستایی و فیلترشکنت روشنه اگه تحریک بشی سریع گوشی رو میزاری کنار و میری سراغ یه کار دیگه تا بگذره
نفس رو میتونی با نه گفتن تربیتش کنی ، در مقابل خواستههای وقت و بیوقتش خیلی وقتا نه بگو و بعضی وقتاهم به تاخیر بنداز مثلا هوس کردی فلان خوراکی رو بخوری؟؟ نه مثلا تا دو روز دیگه نمیخورم و واقعا بهش پایبند باش
نماز اول وقت و به خصوص روزه هم در تنبیه نفس خیلی تأثیر داره
از برنامههای قفل کنندهی گوشی استفاده کنین و مثلا بعد هر نیم ساعت استفاده ، یک ساعت گوشی رو قفل کنین
خود اینستاگرامم قابلیتی داره که میتونین فعالش کنین اینطوریه که یه تایمی بهش میدین وقتی اون مقدار استفاده کردین برنامه خود به خود بسته میشه
پاکیت ابدی
nazanin83....................
18 فروردین 1403 ساعت 20:10چند روز پیش توی چنل توی تلگرام یه پیامی دیدم یه خانم دکتری گفته بود اکثر کسای ک استرس بالا دارن pcoپی سی او (سندرم تخمدان پلی کیستیک تبلی تخمدان )دارن .و اکثر بیماری ها روحی منشأ جسمی دارن
منم سالهاس این مشکل دارم و مدت طولانی دیگ قاعدگی رو تجربه نمیکنم
چه خوبه ک مارو آگاه کردن ک به فکر درمان ریشه ای باشیم
ب تها
سلام عزیزم
شبت بخیر
خوبی❤️🌱🌹
این دوران هورمونا زیاد میشن ولی اگ ت روزا عادی کنترل کنی اونقد اراده داری ک از پسش بر بیای تفاوت آنچنانی ندارع بزرگش نکن
موفق باشی
✨🌱
منتظر
18 فروردین 1403 ساعت 23:36سلام جانم❤️
دم شماهم گرم که ما رو مطلع کردی🥰😘
انشاءلله که عاقبت بخیر بشی و موفق ببینمت همیشه🤗
پیگیری درمانش یادت نره جانم😇🙏
خادم الشهدا
18 فروردین 1403 ساعت 08:10به 18 تیر 150روز تا محرم باید به پاکی برسم
اینکه بعضی وقتا خلوتی پیش میاد که بتونی با خدا حرف بزنی... این توفیق خداست...
تها
17 فروردین 1403 ساعت 23:47****
هربار تا مرز ۲۰ روز میرم وارد دوران pms که میشم همهمه به فنا میره . این سه چهار روز خیلی جلو خودمو گرفتم تحمل کردم ... توبه شب قدرمو شکستم💔
حفره من اضطرابم بود که واقعا نمیتونم تو سال کنکور از بین ببرمش. نهایتا کمترش کردم.
ولی این چندبار و الان تنها چیزی که باعث تحریک شد نزدیک بودن این تایم و زیاد بودن هورمونام بود.
سری قبلی گفتید راهش همون چیزاییه که قبلا گفتید و .. اما نشد ... دخترا شماهم این مشکل رو داشتید؟ راهی دارید براش؟
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
18 فروردین 1403 ساعت 13:33متاسفانه این دوران برای خیلی از ما حفره حساب میشه
مخصوصا اگر در دوران نوجوانی باشید ترشحات و هورمون ها زیاده و حتی اخلاقیات هم منفی میشه پرخاشگری و زودرنجی و افسردگی
راهکارش مشغول کردن خودتون با فعالیت های سرگرم کننده مثل نقاشی ورزش و ملاقات با دوستان هست که معمولا جواب میده ولی آدم تا آدم فرق داره
ی راه دیگه ش مصرف دارو هست قبل از دوران pms روان پزشک یا دکتر زنان براتون قرصی می نویسه که استرس تون کم بشه خیلی ها این قرص رومصرف می کنند و حالشون بهترع . میل جنسی هم کم میکنه
بنظرم ضرری نداره ی سری به پزشک بزنید و دارو بخورید . این داروها موقته و فقط چند روز قبل ماهانه تجویز میشه
البته توی پرانتز بگم شما که سابقه اضطراب بالا دارید باید سریعا رواندرمانی بشید تا روی کنکور تون اثر نزاره
18 تیر 150روز تا محرم باید به پاکی برسم
17 فروردین 1403 ساعت 09:15سلام به همگی روز 53 پاکی
نمیدونم گفتن مشکلم اینجا درسته یا نه ولی نمیدونم چکارکنم من خیلی احساس تنهایی میکنم و بشدت خلا عاطفی رو تو وجودم احساس میکنم شرایط زندگی من جوریه که اجازه ندارم پامو بیرون از خونه بزارم و هیچ دوستی ندارم کاملا تنهای تنها جو خانواده من جوریه که همش تنش و دعواس پدرم شاید سرهم تو ماه 3 یا 4 بار اسممو صدا بزنه اصلا با من حرف نمیزنه و مادرم فقط یهسری وقتا خوبه کافیه کوچیک ترین حرفی بزنم که خوشش نیاد با من قهر میکنه تنها آدمی که تو اون خونه دارم مادرمه که اونم اصلا زیاد بهم توجه نمیکنه از این وضعیت زندگیم خسته شدم دلم میخواد زندگی کنم برم بیرون برم باشگاه دوستای مختلفی داشته باشم ازشدت تنهایی فقط گریه میکنم انگار یه وزنه صدکیلویی رو سینم گذاشته باشن ماه رمضان خیلی سعی کردم عبادت کنم وقتمو پر کنم ولی واقعا انسان تا کی میتونه تنها بمونه بدون محبت عاطفه نمیتونم به مشاوری یا کسی هم بگم وقتی ناراحت میشم کاملا خودمو فراموش میکنم احساس میکنم توان اینکه دستمو حتی بلند کنم رو ندارم شاید به یه هفته بکشه یه برس روی موهام نکشم احساس میکنم از درون متلاشی شدم نمیدونم چکار باید کنم برا خودم و زندگیم چطور میشه خلا محبت رو پر کرد کاش میشد ازدواج کنم اما واقعا مورد مناسب پیدا نمیشه با مشکلاتی که از بچگی باهاشون بزرگ شدم با اميدی که نیست و نابود شد من 21 سالم شد باورم نمیشه کی 21سالم شد من واقعا زندگی نکردم شاید کسی که از بیرون منو ببینه کاملا منو یک فرد خوشحال و خوشبخت تصور میکنه دانشجو معلمی که یه چندر غاز حقوق داره و موفق موفقه ولی خودم میدونم چه زندگی وحشتناکی دارم 🥺🥺
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
18 فروردین 1403 ساعت 13:18سلام عزیزم 😇
از صحبتات متوجه شدم که توی محیطی بزرگ نشدی که از محبت و عشق خانواده اشباع بشی
و همین خلا ما رو به کارهای اشتباه و تصمیمات اشتباه میندازه 😈
من فکر میکنم شما نیاز به مشاوره داری که طرحواره درمانی بشی
چون توی صحبتت حس کردم آسیب هایی بهت وارد شده بخاطر عدم درک اطرافیان که بهترین درمان براش طرحواره هست
حالت های افسردگی هم هست که حتی حوصله شانه زدن نداری
راستی تو الان ۲۱سال داری آغاز جوانی هستی کلی وقت داری تا با آدم های امن رفت و آمد کنی دوستان هم جنس خوب داشته باشی و در نهایت ازدواج کنی . فعلا بخاطر کمبود عاطفی اصلا ازدواج نکن چون یه تله هست و نمیشه این طور بی گدار به آب زد
هر وقت این احساس تنهاییت برطرف شد و تونستی با این افسردگی ت غلبه کنی اون موقع تصمیم بگیر در کنار زوجت باشی
عزیزم صحبت من رو جدی بگیرید شما مشاور براتون واجب هست چه آنلاین چه حضوری و چه تلفنی. تاخیر نندازید
در پناه حق 💐💐
حیات
13 فروردین 1403 ساعت 04:15بچه ها من اصلا حس دعا خوندن و حتی ذکر گفتن ندارم چیکار کنم :( خیلی تنبل شدم خییییییییییییییییییییییییلی.
ابجی مرضیه83
13 فروردین 1403 ساعت 21:36سلام بزار امام علی خودش جواب سوالت رو بده
فقط اینکه متن رو با دقت و تا آخر بخون
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
إنّ للقُلوبِ شَهوَةً وإقبالاً وإدباراً، فَأْتوها مِن قِبَلِ شَهوَتِها وإقبالِها ؛ فَإنّ القَلبَ إذا أُكرِهَ عَمِيَ (نهج البلاغة : حكمت ۱۹۳)
ترجمه: دل انسان فراز و نشیب دارد؛ گاه میل و اشتیاق دارد و گاه قهر میکند و بیحال است. هنگامی که میل و اشتیاق دارد، آن را به کار بگیرید و از آن کار بکشید ولی وقتی بیحال است، آن را به کاری وادار نکنید؛ که اگر دل انسان با اکراه، به کاری واداشته شود، کور میشود.
لازم نیست وقتی حس و حال ندارید، خودتان را به عبادت مجبور کنید. این کار غلط است. زمانی که قرار است حال انسان با نماز و قرآن و دعا خوب شود، او خودش احساس میکند و دلش برای اینها تنگ میشود؛ ولی وقتی شما خودتان چنین احساسی نداشتید و دلتان تنگ نماز و قرآن و دعا و زیارت نبود، معلوم نیست این کارها نتیجه بدهد و ممکن است تأثیر معکوس داشته باشد.
البته نباید دل و روح و روان را تنبل و تنپرور بار آورد. گاهی وقتها آدم احساس میکند که این بیحسوحالی واقعی نیست، بلکه از سر تنبلی است؛ در این صورت خوب است انسان کمی به خودش سخت بگیر تا حال نفس تنپرورش گرفته شود و تنبلی از سرش بپرد و سرحال بیاید؛ اما وقتی که بیحسی و بیحالی واقعی بود، باید با دل مدارا کرد و به او فرصت داد.
در پناه حق
🌱مهپاک🌱
06 فروردین 1403 ساعت 13:52سلام دوستان. ۲۳ سالمه. من ۱۷ روز پاک بودم و امروز هم روزه بودم. صبح که از خواب بیدار شدم افکار عاطفی و جنسی اومدن تو ذهنم و من اون افکار رو ادامه دادم تا جایی که به شدت تحریک شدم و تمایل به خ.ا داشتم. به خودم دست نزدم اصلا اما اون احساس به ارگاسم رسیدن و برونریزی اتفاق افتاد. من الان به شددددددت ناراحتم. نمیدونم چجوری تونستم پاکیمو خراب کنم اونم وقتی روزه بودم😔. احساس گناه دارم از صبح دارم میگم خدایا منو ببخش. بنظرتون روزه من باطل شده؟ خدا منو میبخشه؟😔
منتظر
06 فروردین 1403 ساعت 22:46سلام جانم❤️
حتی اگه دستورزی هم نکرده باشی کاری که کردی خ.ا محسوب میشه
یعنی هر فکر عمدی یا هر دیدن تصویر جنسی که منجر به تحریک و ارضا بشه خ.ا محسوب میشه
و چون در حين روزه خ.ا کردی متاسفانه روزه هم باطله
البته اگر ارضا شدی
من هیچی نمیگم ، خدا خودش جوابتو داده
آیه 53 سوره مبارکه زمر:
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ🥲
بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است
مشکل ماها اینه که خدا رو با متر خودمون اندازه میگیریم ، این من و شمای بندهایم که نمیتونیم اشتباهات آدما رو ببخشیم ، خداوند ارحم الراحمینه
ازش طلب بخشش داشته باشی میبخشه و بغلت میکنه تا آروم بشی
خدا عاشق بندههاشه نه که بخواد نابودشون کنه
پاکیت ابدی
حیات
23 اسفند 1402 ساعت 02:10سلام
دوستان می خواستم به یه عاملی اشاره کنم که ممکنه باعث تحریک ما آدم ها بشه اما این روزها خیلی رایجه حتی در کانال ها وسایت های مذهبی. و نیتم از بیانش اینه که اگه بشه توی گروه های فرهنگی مثل گروه شما یه کاری برای جلوگیری از این جریان کرد. حداقل روشنگری کرد.
حرف من در مورد مطالبیه که در سایت ها، کانال ها و رسانه ها، تحت عنوان آموزش مسائل زناشویی، ترفندهای زندگی مشترک، چگونه جذاب باشیم، چگونه همسر خوبی باشیم و... منتشر میشه.
حالا من از کجا به این نتیجه رسیدم که این مطالب تحریک آمیزن؟
۱_ باعث شرمندگیه اما اولا از تجربه ی شخصی خودم که خوندن این مطالب برام نقش دیدن یه فیلم ناجور رو ایفا کرد و می کنه و کشش داره... و حاضرم قسم بخورم فقط من نیستم که این حس رو پیدا می کنم.
۲_ دوم اینکه شاید یکم بدبینانه به نظر بیاد اما از طریق آمار بیشترین سرچ هایی که در یک سایت پرسش و پاسخ دینی خیلی مورد رجوع و مشهور صورت گرفته بود. یعنی همون ستونِ " پربیننده ترین مطالب سایت ". پربیننده ترین مطالب این سایت، اونهایی بودن که موضوعات زناشویی خاص داشتن. در بین هزاران عنوان علمی، دینی، تاریخی، سیاسی، روانشناسی و ... یعنی این مطالب پربازدید جذابیت خاصی برای مخاطبین این سایت داشته، در حالی که محتوای علمی خاص و جدیدی نداشتن. ولی حدس می زنم صرفِ خوندنشون، مثل رویاپردازی عمل می کنه.
در آخر اینکه این دست مطالب همگی با مقداری کم و بیش، شبیه و کپی ان و اصولا کمک کننده هم نیستن. بیشتر از اینکه جنبه ی علمی و روانشناسی داشته باشن، به محتواهای زرد شبیهن.
اگر قصد ما حل مشکلات زناشویی و کسب آگاهیه، میشه به یه مشاور رجوع کرد یا یه کتاب خرید که کم هزینه تر از مشاور بشه.
من روم نمیشه از محتوای این مطالب، مثال بزنم. ولی اگه خودتونم مطالعه کنید می بینید که چیز خاصی نیست که بگیم اگه گفته نشه، مردم معطل و بی سواد می مونن یا زندگی زناشویی شون به موفقیت نمیرسه!
وجود این نوع مطالب در دسترس همه ی اقشار جامعه خودش می تونه باعث بی حیایی بشه و حتی اینکه با یه سرچ ساده یا حتی به طور اتفاقی یا در قالب تبلیغات بالای پیام رسان ها میشه دیدشون، میتونه باعث بشه یه کودک یا نوجوون که اصلا تو این وادی ها نیست، با این چیزا آشنا یا آشناتر بشه.
خود ما اولین بار که از طریق اینترنت به این مسائل برخوردیم، چطوری بود؟ ممکنه خیلی اتفاقی و از چنین طریقی به این دام افتاده باشیم. به شخصه هزاران هزار بار در زندگی آرزو کردم کاش اینترنتی با همه ی مزیت ها و دستاوردهای علمی و ارتباطاتی اش، وجود نداشت. علم رو میشه بدون اینترنت از راه پر زحمت تری به دست آورد اما حیا و خلوص و پاکی وقتی خدشه دار میشه... :((((
مایلم یه بار هم در مورد جوک ها و تیکه ها و شوخی های ج.ن.س.ی که بین مذهبی ها هم می بینم و خیلی عادی شده، حرف بزنم. هر چند برام تلخه و شاید این کار رو نکنم. برادر خودم کلی پست های این شکلی از اینستاگرام بهم نشون میده که مثلا بخندیم. بعضی چیزا نه شوخیش قشنگه، نه حتی آدم به دشمنش اینطور فحش میده که ملت ما از بعضی کلمات جنسیتی در مکالمه هاشون استفاده می کنن!
حتی شاید یه بار در مورد کانال های فت و فراوونی حرف بزنم که دختر پسرای جوون مذهبی تو تلگرام میزنن و فکر می کنن شوخی و خنده از طریق مجازی و توی جو انقلابی و با لینک پیام ناشناس، حلاله!
خیلی چیزا هست که پله پله و ذره ذره عادی میشه و صداش سال ها بعد در میاد... و از این مثال ها در دنیای مجازی فراوونه... من فقط میخوام به این چیزا توجه بشه. امشب دیگه تحملم تموم شد. دویدم اومدم اینجا که باهاتون درددل کنم، مشورت کنم و همفکری...
امیدوارم با این کامنتم به عنوان یه فرد افراطی دیده نشم البته چنین تصوری هم از خواهران پذیرا و خوش فکرِ ادمین ندارم.
منتظر نظرتون می مونم
:)
همین
یا علی
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
23 اسفند 1402 ساعت 11:53سلام به شما
موافقیم با شما 👏
دیدم تحت عنوان آموزش یا حتی نداشتن فقر جنسی به گفته خودشون این کانال ها زده میشه و با تصاویر محرک یا حتی نشون دادن مسایل ریز زناشویی میخوان باعث یادگیری بشن از طرفی هم ی سری اطلاعات درست داره از طرفی تحریک آمیزه و به قول شما دسترسی آزاد 😪🫣
بنظرم باید مذهبی ها روی محتواهای خودشون نظارت بیشتری داشته باشن به نظرم بخاطر جذب مخاطب باشه تخت عنوان رموز همسر داری و...😥
لذا اگر کار برای خدا باشه این طور نمیشه . بنظرم در بین مذهبی ها هم داره جذب مخاطب ایجاد میشه به روش غلط . چون واقعا با معرفی کتب هم میشه مسایل جنسی آموزش داده بشه 📕
در آخر اینکه اینا همه علایم آخر الزمانه. خودم رو عرض میکنم من مذهبی واقعی نبودم که ، اگر بودم الان ۳۱۳یار جمع شده بود ، لذا ناراحت نشید این جزوعلایم آخر الزمانه که شیعیان واقعی غربال میشن
شما هر کسی رو دیدید به اندازه خودتون براش تحلیل کنید یک نفرم یک نفره این وظیفه ماست که امر به معروف کنیم در حد وسع .
🌹🌹🌹
nazanin83................
19 اسفند 1402 ساعت 18:19بی نام
سلام عزیزم اینجا که کسی منو نمیشناسه یا پدر مادرم
نه عزیزم چرابربخوره درس میگی
زیاده روی کردم
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
20 اسفند 1402 ساعت 10:13نازنین جان واکنش دوستان ناراحتت نکنه ها
فقط بچه ها یادآوری کردن که در راستای اهداف سایت پیش بریم همین
🌱🌹🌹🌹
nazanin83................
19 اسفند 1402 ساعت 08:47امروز تا وسط راه رفتم حاحالم بد شد بابام گفت برگرد خونه
مامانم درو قفل کرد گفت خاک برسرت ت ک حالت بد میشه هرجا میری برو
من زیادی تنهام گناه دارم
این بود همون خدا بخشنده مهربان اینه کمکاش چقد ی آدم نمیتون فشار تحمل کنه
*** ترسوم دل و جراتش ندارم من لیاقت مرگم ندارم
چقدر این دنیا و ادماش کثیفن چقدر من تنهام و ناراحت
شماتیک شرایطم باشید چکار میکنید
نوکر امام زمان
15 اسفند 1402 ساعت 14:59سلام
نمیدونم چرا دارم اینا رو اینجا میگم ولی واقعا نمیتونم به کس دیگه ای بگم. واقعا سخته گفتنش ولی میخواستم ببینم کسی راه حلی داره برای این؟
من یه برادر کوچیکتر دارم که تازه به سن بلوغ رسیده و همش میره تو دستشویی و حموم خ.ا میکنه و اتاق منم چسبیده به اینا و صداش میاد🚶🏻♀️حتی اگه چیزی هم نباشه افکار بد بهم حمله میکنن و همین باعث شد پاکی طولانی مدتم گرفته بشه و الان نمیدونم باید چجوری هم اون و هم خودمو از این وضع نجات بدم، چون تا وقتی که وضع اینطوریه برای من واقعا سخته که پاکیمو حفظ کنم.
وای خدا از زندگیم متنفرم😭
غدیر خون
15 اسفند 1402 ساعت 19:50سلام به شما خواهر گرامی،بنظرم بهترین کاری که شما میتونید در این زمینه انجام بدید اولا تمرکز روی پاکی خودتون هستش،یعنی در وهله اول بنظرم بهتر هستش با پوشش دادن حفره هاتون روی پاکی و بالا بردن کیفیت پاکیتون تمرکز کنید. و ثانیا سعی کنید تا جایی که میتونید ارتباط صمیمی تون رو با برادرتون بعد از این افزایش بدید،مخصوصا اگه شما بزرگ تر باشید میشه تا حدی با صمیمیت در طول زمان کاری کنید که برادرتون بیشتر به شما اعتماد داشته باشه، اون موقع میشه بصورت غیر مستقیم به ایشون تذکر بدید که کاری رو که داره انجام میده چقدر اشتباه هستش و میتونه چه اسیب هایی رو بهش بزنه و در واقع راهنمایش کنید که برای ترک این عادت رفتاری تلاش کنه. اما بنظرم شاید اگه ارتباطتون در حال حاضر با برادرتون خوب نباشه شاید صلاح باشه که در این زمینه بخاطر حفظ حرمت های خواهر و برادری بصورت مستقیم چیزی به ایشون نگید.👍😊💐
و راه اخر هم این هستش که از یه شخص معتمد و سوم بین خودتون و برادرتون کمک بگیرید،حالا این شخص میتونه یکی از اعضای خانواده تون باشه که با برادرتون ارتباطش خوب هستش یا اینکه مثلا یک شخصی مثل مشاور باشه که به برادرتون کمک کنه،معمولا داخل خانواده ها متاسفانه در این زمینه خیلی نمیشه از والدین مون کمک بگیریم،پس یا باید شما اصلا به این موضوع توجهی نداشته باشید تا اینکه خود برادرتون بالاخره به خودش بیاد و دنبال ترک کردن باشه، یا اینکه بعد از مدت ها ارتباط صمیمانه باهاش بصورت غیر مستقیم این موضوع رو به ایشون منتقل کنید که متاسفانه انجام عادت رفتاری خ.ا باعث اذیت شدن شما و همچنین اسیب زدن به زندگیش میشه، و در نهایت هم اگه راهی نبودش از همون فرد مورد اعتماد مثل مشاور بدون اینکه برادرتون متوجه بشه بخواید که به برادرتون کمک کنه. 👍😊💐
حالا در نهایت هم اگه تونستید محل خواب یا استراحتون رو کمی تغییر بدید تا موقتا چنین موضوعی روی شما تاثیر منفی کمتری بذاره تا سر فرصت برای حل کردن این موضوع قدم های جدی بردارید. 👍😊💐🤲🌱
منتظر
07 اسفند 1402 ساعت 15:36سلام
میشه لطفا چن دقیقهای وقت بزاری و کمکم کنی؟؟🤝
کادر مدیریت سایت ، یک نظرسنجی آماده کردن برای ارزیابی سایت که انشاءلله در آینده فعالیت بهتری داشته باشن🌱
این پرسشنامه برامون خیلی اهمیت داره چرا که انشاءلله به زودی خبرهایی در راهه😉
ممنون میشم پرش کنی🤍
https://survey.porsline.ir/s/DkIIF8iP