همفکری آقایان

Blog title

# در این بخش میتونید از برنامه ها و اهداف آیندتون بگید، و با دوستانتون در این زمینه همفکری کنید.

# طرح مشکلات اخلاقی و رفتاری که با آنها مواجه هستید، بلا مانع است.

# این بخش جهت همفکری کاربران با همدیگه است. و چه بسا پیامها از سوی مدیران، بدون پاسخ بماند.
لذا با توجه به این مساله و نیز زیادی حجم پیامها، مواردی که نیاز به پاسخ مدیران دارند را در دیگر بخشهای مربوطه مطرح نمایید.

# مشکلات مربوط به خودارضایی رو در بخش «درخواست کمک» نیز میتونید مطرح کنید، و اونجا هم میتونید در کنار مدیران، به دوستانتون کمک کنید.

 

برگرفته شده از وبلاگ توبه 94 :: همفکری آقایان

نظرات این مقاله

برای ثبت نظر خود وارد حساب خود شوید . ورود به سایت

IRI

06 بهمن 1402 ساعت 10:47

سلام غدیر خون

ممنونم از توصیه تون

من در اصل احساسی و عاطفی نیستم ولی مدتیه که اينجوری شدم مثلا قبلا به ندرت گریه میکردم ولی الان با کوچکترین تلنگری اشکم میریزه🥲

به طورکلی از نامحرم ها دوری می‌کنم حتی با خانم هایی که محرم هستم زیاد معاشرت نمی‌کنم

ولی الان نسبت به خاله ام اصلا یه حس عجیبی دارم 

انگار تمام خلأ هایی که دارم باهش پر میشه!

آرامشی که ازش میگیرم غیر قابل وصفه...

در مقابل خاله ام دقیقا چی رو باید رعایت کنم لطفا واضح تر بگید:)

 

و لطفا بگید منظورتون از اينکه خانم ها از چنین پسری خوششون نمیاد، یعنی حتی الان خاله ام دوست نداره این‌قدر باهش صمیمی باشم؟ ظاهرش که اينجوری نشون نمیده بعید میدونم باطنش هم یه جور دیگه باشه!

یا کلا منظورتون یه چیز دیگه بود که متوجه نشدم؟

غدیر خون

07 بهمن 1402 ساعت 22:18

سلام به شما برادر عزیزم،شب تون بخیر، اول اینکه از شما عذر خواهی میکنم که دیرتر پاسخ پیامتون رو مینویسم،چون این روزا کمی محدودیت وقت دارم،بخاطر این کمتر این 1-2 روز به سایت مجموعه وقت شده بود سر بزنم. 🙏💐

اما در مورد پاسخ این پیامتون هم به عنوان حسن ختام و نظر نهاییم نکاتی رو خیلی کوتاه مینویسم، ببیند برادر خوبم توضیحاتی که من دادم بصورت کلی بودش،و ممکنه مورد استثاء هم در این بین وجود داشته باشه، اما به کرارت این موضوع رو در زندگیم دیدم، که عموما بجز محارم درجه یک مثل همسر،خواهر و مادر به صلاح تر هستش که با بقیه خانم های فامیل بیشتر مراعات کنیم و اینطوری برای اقایون پسندیده تر هستش. حالا دیگه وارد جزئیات و مثال های بیشتر نمیشم،فقط در این حد بدونید که اگه اینطوری رفتار کنید همیشه محبت و احترام تون از این لحاظ داخل فامیل حفظ میشه و خانم های فامیل اعتماد خیلی بیشتری نسبت به شما پیدا میکنند. حالا در مورد شما که موضوع تون حساس تر هستش سعی کنید کم کم از وابستگی تون به خاله بزرگوار تون کم کنید و به هیچ وجه وابسته ایشون نشید و سعی کنید ان شاء الله همون ارتباط صمیمی کلی بین شما و خاله محترمتون باقی بمونه. موفق باشید. 💐😊🤲🌱😇

neko

05 بهمن 1402 ساعت 18:35

به نوید🌱:

             ‌ ‌‌" دوست داری راجع بهش باهم حرف بزنیم؟"

غدیر خون

05 بهمن 1402 ساعت 22:35

سلام به شما، آقا پسر دلسوز و کم نظیر سایت یعنی جناب نکوی عزیزم. ❤️️❤️️❤️️💐💐💐🙏🙏🙏

بله منم با شما  کاملا موافقم، اگه دادش نوید جانم پیام های ما رو در سایت نگاه میکنید، لطفا یه اطلاعی از خودتون بهمون بدید و بیاید با همدیگه صحبت کنیم، اینطوری خیلی نگراتون هستیم. ❤️️❤️️❤️️🙏🙏🙏💐💐💐

neko

05 بهمن 1402 ساعت 18:31

به IRI:

سلاممممم

فکر نمیکنم اتکا به خالت بد باشه،فقط باید مواظب باشی که وابسته جوری نشی

البته من متخصص نیستم

بنظرم هرچه زودتر با روانشاسی یا مشاوره ایی حرف بزنی بهتر باشه،کاملا میدونن چکار میکنن و یه جوری حرف میزنن که آدم خوب متوجه میشه

امیدوارم همبشه حالت خوب باشه

مواظب خودت باشه🫂💛

غدیر خون

05 بهمن 1402 ساعت 22:25

🙏🙏🙏❤️️❤️️❤️️

IRI

05 بهمن 1402 ساعت 14:50

واقعا خیلی وابسته شدم به خاله،  نمیتونم از خاله ام فاصله بگيرم باید همیشه کنارم باشه! بغلم که میکنه انگار مادرم منو در آغوش گرفته، دلتنگي هام کنارش کمتر میشه 🥲

به نظرتون این خوبه یا نباید این‌قدر بهش وابسته‌ بشم؟

غدیر خون

05 بهمن 1402 ساعت 22:14

سلام به شما دادشی با احساسم،امیدوارم که حالتون عالی باشه. بنظرم در کل خوبه که ارتباطمون با خاله ها، عمه ها و کلا همه افراد فامیل خوب باشه، اما بنظرم درسته که خاله آدم یجورایی حکم مادر دوم انسان رو داره، اما در این زمینه هم باید حد تعادل و  چارچوب ها رو رعایت کرد، و کلا بنظرم بهتر هستش اقا پسر ها در عین عاطفی و احساسی بودنشون اون ذات مردانه بودنشون رو هم در رفتار محترمانه با بانوان عزیز رعایت کنند،چون خودم اصولا در زندگی واقعیم دیدم که خانم های محترم  از اقا پسری که زیاد با خانم ها قاطی بشه معمولا خوششون نمیاد، بلکه بیشتر برای اقایی احترام قائل هستند که در عین جذبه داشتن،رفتار مودبانه و از جنبه احترام با خانم های مختلف داشته باشه، و بیشتر جذب اینطور ادمی میشند. امیدوارم برادر عزیزم متوجه دیده گاهم در این زمینه شده باشید،پس بصورت کلی عاطفی و احساسی باشید، اما در نهایت با بانوان عزیز ،هر شخص نزدیکی هم که باشه اصول کلی ارتباطی رو رعایت کنید. 😊💐❤️️🤲🌟🌱😇

IRI

05 بهمن 1402 ساعت 14:44

بابام اصرار کرد که برگردم خونه خودمون ولی من گفتم می‌خوام هنوز خونه خاله بمونم:)

خلاصه بعد از بحث و گفت‌وگوی فراوان نتيجه اين شد که خونه خودمون رو بفروشیم بیاییم نزديک خونه خاله بخریم!

اینجوری اگه بشه؛کنار بابام هستم و هر روز هم میام خونه خاله 🥰

 

به این میگن توافق برد _ برد😎

 

منتظر

05 بهمن 1402 ساعت 21:10

سلام

ان‌شاءلله اون اتفاقی براتون بیوفته که صلاحه🤲😇

لطفا سعی کنین مقداری هم عقلانی پیش برین و سماجت نکنین که حتما اینکارو انجام بدن یعنی با مشورت پیش برین🌱 

موفق باشین 

آخرین امید 🌱

05 بهمن 1402 ساعت 06:29

سلام 

راستش پیاما کاربر (خاک🌱)روخوندم و نخواستم سکوت کنم 

ونمتونم ببینم ک یک انسان حالش بد باشه و من سکوت کنم :)

ببینید من اصن نمخام از جملات و کلمات کلیشه ای صحبت کنم در واقع همون جملات انگیزشی 

ببینید مخام بگم درسته شاید ما انسانها نتوانیم ب وضوح شرایط همو درک کنیم و این ادعا رو نمیکنم ک درکتون میکنم خب همه مشکل دارن منم سختی زیاد کشیدم و ب طبع ب خودکشی فکر کردم 🙃ولی

 

خودکشی تنها گناههیه ک بعدش انسان زنده نیست ک بتونه توبه کنه 

حتی اگر خودکشی کنید ن چیزی از خدا کم میشه ن فرقی ب حال دیگران داره ببینید این فلسفه خودکشی‌ه 

و بلاخره اینم دل و جرات مخاد کار هر کسی نیس 

خب حالا می‌دونم ناراحتی !!!

 

ولی هر مشکلی ی راه حلی داره انقد ناامید نباش خب اگر نمیتونی ب تنهایی حلش کنی بیا و اینجا مطرحش کن شاید کمکت کردیم 

 

و اینکه توی پیاماتون خیلی حرف از تنهایی زده بودی خب می‌دونم ماانسانها نیاز داریم بلاخره ب یک نفر ولی متاسفانه باید بگم ما خیلی تنهاییم منم تنهام 

تنهایی اونقدرام بد نیس 😅

چرافک می‌کنی خوب بودن حالت وابسته ب وجود یک شخص دومه بابا نمیادد ....

اگر کسی بخواد حالش خوب کنه ....حال خودشو خوب می‌کنه 

زندگی اینجوریه دیگه 

تو هم ب فکر خودت باش 

و اینو بدون هرموقع خاستی حرف بزنی راحت باش باما حرف بزن 

و در آخر اینکه  در این شرایط خوبه ک به یک روانشناس یا روانپزشک خبره مراجعه کنید 

یا تلفن۱۲۳تماس بگیرید و از همیار بهزیستی کمک بگیرید

موفق باشی داداش 😘

 

___________________________________________

 

منتظر

05 بهمن 1402 ساعت 18:28

🙂👍🙏💐🌱

IRI

04 بهمن 1402 ساعت 22:35

امیدوارم خاک برای خودش عذاب ابدی ایجاد نکنه!

ایشون مثل اينکه تحت فشار شدید هستند و هیچ کس هم بهشون توجه نمیکنه و اهمیت نمیده

کاش بهش دسترسی داشتيم و می‌تونستیم کمکش کنیم

آخه  توی اینجور شرایط نیاز به یه نفر هست که آدم راحت باشه باهش و حرف دلش رو بگه :)

 

منتظر

05 بهمن 1402 ساعت 18:21

ان‌شاءلله که حالشون هر روز بهتر و بهتر بشه🤲🙂🌱

neko

04 بهمن 1402 ساعت 19:52

به نوید🌱:

سلام

پیام قبلیم قبل این پیام جدیدت بود

و خب،مثل همیشه میگم که من میفهممت،ما میفهمیمت

این راحش نیست

ما دوست داریم باهات حرف بزنیم،اصلا یه جلسه آنلاین میزاریم با هم حرف بزنیم،خوبه؟احتمال زیاد بشه درست کرد اینو

باش و حرف بزن

مواظب خودت باش🫂💛

neko

04 بهمن 1402 ساعت 17:49

به نوید🌱:

سلاااممممم

من میدونم میتونی

طبیعیه بدن هم به وضعیت روح و روان واکنش بده،مخصوصا معده

هرچی بیشتر دنبال حل کردن مسایل زندگیت باشی،بهتر میشی

ورزشم خیلی روی اینطور چیزا تاثییر داره

تو میتونی،مطمئنم،فقط باید روی خودت کار کنی،میتونی از مشاوره های رایگان پاسخگو هم کمک بگیری،حرف ها هم میمونه میشه بعدا توی یه جلسه دیگه ادامشون داد

مواظب خودت باش🫂💛

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

05 بهمن 1402 ساعت 17:12

داداش نوید کجایی ؟ 

ببین همه دغدغه این رو دارن حالتون چطوره 

کلی دوست خوب و با معرفت داری 

امیدوارم دلتون اروم‌تر باشه 

 و از دست امیرالمومنین عیدی بگیری ..

neko

04 بهمن 1402 ساعت 17:41

به IRI:

سلااامممم

مطمئنا همینطوره

مواظب خودت باش🫂💛

خاک🌱

04 بهمن 1402 ساعت 17:19

نمیخوام هِی بیام فاز منفی بدم..حال شماهارم بد کنم🥹😭

ولی من دیگه نمیتونم ادامه بدم🥺😭

همه جوره توی فشارم...نمیتونم خودمو از این‌اوضاع نجات بدم😭

تنهایی نمیتونم😭😭

شاید امشب...... دیگه نمیتونم...نمیتونم

من که نتونستم شما ها ولی تلاش کنید بهتر بشید..اگه کسی دوستتون داره قدرشو بدونید...بهش بی محلی نکنید...من میفهمم چه حسی داره...با آدما مهربون باشید شاید اونی که میخنده دردش از همه بیشتره...گریه نمیذاره راحت بنویسم ولی شما درون آدما رو نمیتونید ببینید...شاید یه مسخره کردن ساده یه حرف ساده یه اذیت کردن ساده دل آدمارو ساده بشکونه

همین..دیگه نمیتونم...۳ روزه سرم درد میکنه😞

دیگه تمومش میکنم امشب...

میدونم شاید تایید نکنید یا هرچی...

مراقب خودتون باشید...و با آدما مهربون باشید...با آدما مهربون باشید...با آدما مهربون باشید...همین 

قلب ساده میشکنه...ولی سخت میشه جمعش کرد...مهربون باشید!

آخرین پیاممه...

خدافظ همتون

منتظر

04 بهمن 1402 ساعت 18:15

سلام

لطفا آقا نوید لطفا

ازتون به عنوان کسی که دو ساله تو مجموعه‌ی مرکز نزدیکی به خدا بوده و بارها باهاتون تو پیام‌ها هم کلام شده

به عنوان یک خواهر کوچیکتر

به عنوان یه دوست

به عنوان یک انسان خواهش میکنم بیاین باهم حرف بزنیم

بیاین که کنار هم بگذریم ازین سیاهی‌ها

به خدا قسم درک میکنم که چه حالی دارین 

اما حق ندارین حرف از تموم شدن و تموم کردن بزنین

ذره‌ای براتون ارزش نداریم؟؟؟

ذره‌ای بهمون اعتماد ندارین؟؟؟

من فریاد میزنم که ما ها هستیم در کنارتون نه در مقابلتون 

آقا نوید لطفا

زخم خوردین میفهمم 

روحتون آسیب دیده میفهمم

اما جا زدنتون رو نمیفهمم

روایت داریم که اگر بلا ندیدین یعنی خدا رهاتون کرده

آقا نوید خواهش میکنم ازتون صدای ما رو بشنوید

 

 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

04 بهمن 1402 ساعت 22:45

میدونی داداش نوید 

افسردگی حالتیه که انگار ی عینک مشکی زدی . دنیا رو کاملا سیاه میبینی 

هیچ‌روزنه امیدی نمی‌بینی 

درصورتی که آدمای دور و برت شاید دارن بال بال می زنن که ما هستیم 

الان دقیقا همینطوره . دور خودت یه سنگر آهنی درست کردی 

فکر میکنی هیچ مهری عشقی وجود نداره 

شاید حق با شماست منم قبول دارم . بی مهری دیدی و توقع مهر دیگه نداری 

اما این بخاطر عینک افسردگیه‌ . توی نت سرچ کن سگ سیاه افسردگی ، انیمیشن معروفیه. اون موقع منظور من و میفهمی  .. 

می‌خوام بهت بگم تو این حالت تصمیم نگیر آقا نوید تو‌الان حالت طبیعی نیستی . دیدی ی کسی میزنه کسی رو می‌کشه دادگاه بررسی می‌کنه با روان شناس که چرا ؟ چون افسردگی  منطق ادمو کور می‌کنه ..

بیین ما رو می‌دونم حساب نمیکنی ولی شاید ما وسیله باشیم ، که پیامی رو‌بهت برسونیم. پیام امید رو 

امیدوارم امشب رو خوب بگذرونی و کار دست خودت ندی 

شیطون رو شادتر از این نکن 

خدا دوستت داره 

صبور باش و ببین آینده چی برات داره 

 

در پناه حق 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

04 بهمن 1402 ساعت 22:48

در آخر . 

از خودتون خبری بدید   منتظریم !

غدیر خون

05 بهمن 1402 ساعت 00:20

سلام دادش نوید ، ببین دادشی اقدام به خودکشی بدترین تجربه ای هستش که یک ادم میتونه در زندگیش داشته باشه،  شاید در ظاهر فقط یک کلمه باشه، اما من داخل زندگیم و در شهری که زندگی میکنم چنین تجربه دردناک و تلخی رو  از نزدیک دیدم، اخریش برای همین 3-4 ماه پیش بودش که یه پسر جوون چنین کاری رو انجام دادش،که همون لحظه اول بعد از خودکشی پشیمون شده بود، اما دیگه تا به بیمارستان برسه دووم نیاورد و متاسفانه شده اش یه جوون ناکام که برای همیشه رفت تو سینه قبرستون خوابید، هم جوونی خودش رو حیف کرد و هم خانواده اش رو نابود کرد و هم تا لحظه ای که از دنیا بره زجر کش شد و عذاب کشید، و مهمتر اینکه از چشم خدا خودش رو انداخت  و تا ابد دهر در جهنم باید منتظر نامه عملش بمونه 😥😔  شاید نوشته ام تلخ باشه دادشی جانم، اما خدا رو گواه میگیرم که کاملا حقیقت داره و این اتفاقات اگه دست از پا خطا کنی و خدایی نکرده در این زمینه اشتباه کنی، خود شما دور از جونتون میشید آینه عبرت بقیه ادم ها،پس از شما خواهش میکنم امشب هم اروم باشید، تا بازم  در روزای پیش رو با همفکری بچه های سایت برای مشکلات شما راه حل پیدا کنیم. 🙏🙏🙏❤️️❤️️❤️️

IRI

03 بهمن 1402 ساعت 21:44

سلام منتظر و neko

ممنونم از لطفتون 

امیدوارم واقعا همینطور باشه و ازم راضی باشه و باعث افتخارش بشم

 

منتظر

04 بهمن 1402 ساعت 13:28

سلام

سلامت باشین 

حتما به لطف خدا همینه😇🌱

خاک🌱

03 بهمن 1402 ساعت 21:07

این شبا خودم با خودم کاری نکنم..بعد این هیچی نمیتونه منو بکشه :)

همه جوره توی فشارم :)... از هر نظر🙂...مالی روانی روحی عاطفی جسمی‌و...🙃❤️‍🩹

از دیروز صبح حول و حوش ۴.۵ ۵ صبح قفسه سینم تیر میکشید و درد میکرد الانم درد دارم🥲 پرسیدم گفتن از معدست🥲

دارم به معنی واقعی کلمه سرویس میشم🫠

هر روز برام اندازه یه سال میگذره🥺🖤

تنهایی بسی سخت و طاقت فرساست🥲❤️‍🩹

میگم خودم خودمو نکشم بعد این چیزی نمیتونه منو بکشه🥲🫠

خدایا خودت بخیر کن🥲

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

04 بهمن 1402 ساعت 11:09

 

داداش نوید عزیز 

لطفا مقاومت کن‌ شما قوی تر از اینا هستی 

معده درد عصبی رو میتونی با قرص کلنیدیوم کنترل کنی بدون نسخه هم میدن 

با خودت مهربون باش . بزرگسال درونت باید کودک آسیب پذیر درونت رو‌بغل کنه محبت کنه. 

تنهایی کشیدی می‌دونم 

این ی تکنیک روان شناسیه امتحانش کن . اون حرفایی که نیاز داشتی بهت بزنن توی سختی ولی کسی نبوده رو تو باید به خودت بزنی 

باید برای کودک درونت نامه بنویسی و ارومش کنی 🫂

🙂✨✨✨✨✨✨

قلبتان شکسته است. شما فکر می‌کنید خواهید مرد، اما زندگی ادامه دارد. فردای آرام  بعد از یک روز وحشتناک خواهد آمد.

neko

03 بهمن 1402 ساعت 20:05

به IRI:

سلااممممم

کاری نمیکنم

اره بگو،ما اذیت نمیشیم،اصلا و ابدا

غم و عزاداری برای هرچیزی،اینطور نیست که تموم بشه،فقط بهتر میتونیم کنترل کنیم و کمتر میشه و خیلی باعث اختلال نمیشه

ابنو من یاد گرفتم،نمیدونم همه جا صدق کنه

تو خیلی قوی هستی

مواظب خودت باش عزیز💛🫂

IRI

03 بهمن 1402 ساعت 11:18

توصیه هایی دارم به دوستان عزیز 

اگه خاله مجرد دارید روی ازدواجش حساس باشید که شوهر خوب نصیبش بشه و زود بچه دار نشن!!!

برای  خودش که نمیدونم ولی برای خودتون خیلی خوبه 

 فردا روزی میرید خونه شون اگه شوهرش خوب باشه راحت ترید :)

اگر بچه نداشته باشه قطعا بیشتر تحویل تون میگیره و هواتونو کلا بیشتر داره...

اگه من الان اینقدر با این خاله راحتم دلیلش همسر خوبیه که داره و بچه هم نداره!

 اون یکی دوتا دختر داره و با شوهرش هم مثل  این یکی زیاد صمیمی نیستم و طبیعتا نمیتونم با خود خاله هم اونقدرا راحت باشم:(

البته این موضوعات درمورد دایی و عمو و عمه هم درسته!

 

 

IRI

02 بهمن 1402 ساعت 22:51

سلام neko

ممنونم از توجه و پیگیریت

بله هر زخمی که آدمو نکشه، قویترش میکنه!

جدیدا اینجا کمتر از خودم میگم تا ذهنتون رو درگیر نکنم

اما باشه هر ازگاهی از خودم میگم...

الآن ديگه مثل اوایل مدام گریه نمی‌کنم ولی گاهی اوقات که بغضم میگیره میرم کنار خاله و باهاش حرف میزنم و اونم باهام صحبت می‌کنه و آرومم می‌کنه🥲                        گرمای آغوشش خیلی شبیه مادرمه، وقتی بغلم میکنه واقعا آرامش میگیرم🤗

منتظر

03 بهمن 1402 ساعت 19:13

شما باعث افتخار و خوشحالی مامانتون هستین ، مطمئنم به خاطر داشتن پسری مثل شما به خودش میباله🥲🕊

ان‌شاءلله که خیلی خیلی موفق بشین🤲😇

neko

02 بهمن 1402 ساعت 20:10

به ادمین مستانه:

سلام علیکم

من کاری نمیکنم

مثل خاک بودم،هنوزم بعضی موقع ها همینطوری هستم،خسته میشم،میبُرم از آدمای اطرافم و چیزای دیگه

برای همین سعی دارم چیزایی که یاد گرفتم رو منتقل کنم،میدونم میتونه مشکلاتش رو برطرف کنه

 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

03 بهمن 1402 ساعت 10:25

چرا دیگه .. همین همدلی و گوش دادن کار کمی نیست 

لازم نیست کار شاقی بکنیم در مقابل کسی که ناامیده 

همین هم تو جامعه امروزی کم شده 

آدمای همدل کم شدن 

ممنون از انتقال تجربتون 

در پناه حق 😇🙏

 

neko

02 بهمن 1402 ساعت 20:07

به IRI:

سلاممممم

عزیزم🫂

همیشه از احساساتت اینجا بگو

مطمئنم مادرت ازت خوشحال اینقدر قوی شدی

البته که یادت نره قوی بودن با گریه کردن و عزاداری منافاتی نداره،جلوی خودتو نگیری،ولی باید بتونی کنترل هم بکنی

البته من متخصص نیستم😅

اینا بنظرم اومد گفتم بگم،ادمین ها اگر اشتباه کردم تصحیح میکنن

مواظب خودت باش🫂💛

neko

02 بهمن 1402 ساعت 20:04

راستی

اصلا از نوشته هات اذیت نمیشیم،همیشه حرف بزن اینجا،راحت باش

نگران هم نباش،تو سیاهی نیستی،نوری💛

neko

02 بهمن 1402 ساعت 20:02

به نوید🌱 عزیز:

سلااامممم

شاید خوشت نیاد حرفای تیپیکال و حرفایی که همیشه زده میشن بگم یا بقیه بگن،ولی همینا راه حلن،حداقل من از تجربه ام اینارو فهمیدم،الان سال ۷امی هست که احساس منفور گرایش به همجنس رو دارم که خودم باعثش شدم😕

چی باعثش شد؟

تلقین!

عزیزم،لطفا لطفا لطفا اینقدر به خودت تلقین نکن بدی،اینقدر نگو ضعیفی و بدرد نمیخوری و هزارتا چیز دیگه که به خودت میگی🥲

من میبینم که تو اینطوری نیستی!بزرگی،بزرگگگگگگگگ

تو ایتقدر خوبی که تو حال الانت هم باز میخوای بقیه رو خوشحال کنی و به اونا فکر میکنی،این نشونه بزرگی روحی تو عه!!!!!!

لطفا همینطور که به فکر بقیه هستی،با خودتم مهربون باش،اینقدر بد حرف نزن🙇🏻‍♂️

تو میتونی،من بهت باور دارم،خیلی زیاد

مواظب خودت باش🫂💛

IRI

02 بهمن 1402 ساعت 10:27

راستی! خاک تو مادر داری و هنوز میپرسی چی آرومت میکنه؟

قدر داشته هات رو بدون...

IRI

02 بهمن 1402 ساعت 10:14

خاک عزیز

این‌قدر به خودت تلقین منفی کن دوست خوبم

مثبت فکر کن مطمئن باش اتفاقات مثبتی برات خواهد افتاد 

قدر خودتو بدون...:)

خاک🌱

01 بهمن 1402 ساعت 23:14

ولی چیزی که بقیه راجع به سن ۲۰ تا ۳۰ سالگی تعریف میکردن‌‌‌...با اینی که الان من دارم تجربه میکنم خیلی متفاوته😞

این آدم الان با اونی که توی ذهنم بود خیلی فرق میکنه :)

اگه گناه کبیره نبود و عذاب نداشت...و بخاطر مادرم نبود تا الان تمومش کرده بودم :) کاش میتونستم گریه کنم...گریم نمیاد🥺

کسی اینجا نیست بغلم کنه؟ :)

البته که قلبم سیاهه..خیلی هم سیاهه...آدم وقتی یکیو بغل میکنه ازش رنگ میگیره🙃🖤 پس بیخیال :)

نه بغل دارم ..نه گریه‌م میاد... هیچی :)

چی آرومم کنه پس؟ قرص و دارو؟ آره شاید🙂🖤✨️

بیخیال...نوشتن اینا حال منو بهتر نمیکنه فقط حال شماهارو بد میکنه :)

ولی خب آخه اینجا ننویسم کجا برم؟🥺

بیخیال...دیگه نمینویسم...

دیوونه شدم دیگه :)... دیوونه‌ی قرصی🙂😄🖤✨️

خودمم نمیدونم چه مرگمه چی میخوام :) فقط میدونم خستم و ضعیف🙃 

بیخیال :)

دیوونه‌ی روانی :)...

منتظر

02 بهمن 1402 ساعت 18:20

سلام مجدد 

همه چی درست میشه🙂

خورشید دقیقا اون زمانی طلوع میکنه که شب در سیاه‌ترین حالت خودشه☀️

خدا میبینه و مطمئنم هواتونو داره و حتما خودتونم حضورشو خیلی جاها حسش کردین🥲

شما یه دل خیلی روشن دارین ، یه دل که پر از نوره😇

آدما از خداشونم باشه که شما بغلشون کنین🖇

حال بد شما ، باعث ناراحتی ماست نه اینکه پیام‌هاتون باعث ناراحتی ما بشن🙃

شما روح بزرگی دارین و همین قدرتتونه🌱

لطفا بنویسین و خودتون رو خالی کنین و اجازه ندین که حرفاتون تو دلتون سنگینی کنه❤️‍🩹

اینجا رو خونه و مارو خونواده‌ی خودتون بدونین🙃

غدیر خون

02 بهمن 1402 ساعت 19:07

سلام به شما برادر نوید عزیزم، ان شاء الله که در این لحظات حالتون بهتر و قلبتون با ارامش تر باشه،واقعا هیچ فرق خیلی خاصی بین این سنین در انسان وجود نداره و این موارد بیشتر زائده افکار منفی ادم های مختلف میتونه باشه، چون خیلی انسان ها رو دیدم که در همین سنین دچار بحران های منفی میشند، اما بنظر من همشون غلط هستش، اگه خودمون بخوایم و دنبال بهتر کردن حالمون همواره باشیم و به زندگی امیدوار و خوش بین باشیم هیچ کدوم از این اعداد فرق زیادی با یکدیگه ندارنند،صرفا میتونم بگم با افزایش سن انسان کمی نسبت به مسائل مختلف با تجربه تر میشه و اینکه بنظر بنده و همچنین طبق تجربه ام از دوران 20 تا 30 سالگی و همچنین تا همین آذر ماه امسال که 31 ساله شدم، با قطعیت در این مورد صحبت کنم 😊 بخاطر این شخصا خیلی ناراحت میشم که اینهمه نوجوان و جوان خوب مثل شما بزرگوار داخل این سایت داریم اما در اوج جوونی اینهمه انرژی و حس و حال منفی احیانا احساس میکنید،به تموم اعتقاداتم قسم میخورم که دادش نوید یا بقیه برادر ها و خواهرهای بزرگوارم در سایت شما ها در بهترین سنین برای پیشرفت و رشد در زندگی هاتون هستید، فقط کافی هستش که از سیاه چاله تاریکی که برای خودتون و در ذهن هاتون درست کردید کمی خودتون رو خارج کنید و از فرصت های خوب زندگی نهایت بهره رو ببرید، بببیند شما عزیزان الان در این سنین میتونید زندگیتون رو بسازید و اینده خوبی برای خودتون رقم بزنید،پس لطفا با همه وجودتون شجاع باشید و جسورانه برای حل مشکلات تون تلاش کنید و مطمن باشید که این احساساتی که شما عزیزان دارید اگه باور داشته باشید قابل حل هستند، و اینکه لطفا یه وقت فکر نکنید که مثلا ادمی مثل من از مریخ امدم 😊😅 و هیچ مشکلی ندارم، نه طبیعتا منم یه انسان هستم و با مشکلات کوچیک و بزرگ مواجه هستم که راه حلش این هستش که ان شاء الله که تا جایی که میتونم تلاش کنم و حلشون کنم،دیگه نا امیدی معنایی نداره،مثلا همین هفته متوجه شدم که متاسفانه برای یکی از اعضای خانواده ام احتمال یک بیماری وجود داره و این طبعا باعث ناراحتیم شدش، اما به هر حال سعی کردم روحیه ام رو حفظ کنم و بجای غم و غصه خوردن بی جهت، با یاری و توکل به خداوند دنبال راه حل برای درمان از طریق علم پزشکی و همچنین مطمن شدن در این زمینه باشم،پس عزیزان من هر مشکلی بالاخره راه حلی داره که باید امتحان بشه و با دست روی دست گذاشتن و زانوی غم بغل گرفتن و در کنج عزلت نشستن پیشرفتی حاصل نمیشه، در نهایت حرف بسیار است و شاید مجال سخن گفتن و خواندن اندک، پس لطفا دادش نوید عزیزم مراقب خودتون باشید و ان شاء الله که با روحیه ای قوی تر به مصاف اینده زندگیتون بعد از این برید. 😊💐🙏🙏❤️️❤️️

خاک🌱

01 بهمن 1402 ساعت 21:32

قرصی که باید قبل خواب بخورم رو الان خوردم که یه کم مغزم آروم و ساکت بشه🥲 بدنمم شل میکنه...کلا یه حس استند بای میده🥲❤️‍🩹

اگه نمیخوردم معلوم نبود امشب چه کاری دست خودم بدم😞

حالم اصلا خوب نیست :)

دلم خیلی چیزا میخواد که نمیشه اینجا گفت :).. خیلی خستم :) خیلی زیاد :)

52Hz🐋  :)

شاید منم توی آدما فرکانس صدام فرق میکنه که همیشه انقدر تنها موندم :) شاید نمیشنون بقیه :)

چقدر بهم حس بد بودن و کم بودن و کثیف بودن و اضافی بودن دادن :)🙂

شاید من همینم که آدما نشونم دادن :) همونقدر بد...شاید توهم داشتم که خوبم و مهربونم :)💔

خدایا...امشب شب‌تولد امام جواده :)... امام جواد هم مثل من جوون بودن...خدایا به حق امام جواد..به حق جوونی امام جواد...

این حسایی که من تجربه کردم رو نذار آدمای دیگه تجربه کنن خب؟🥹❤️‍🩹

میگن از امام جواد پول زیاد بخواین :) آقا شما که میبینی گره کارو...میبینی هر روزش برام قدر چند سال میگذره...برسون آقا🥹 شما این گره رو باز کن آقا🥺

پول برسون یا جواد الائمه🥲🤲🏻

آرزو میکنم یه روزی انقدر پولدار بشم که بدون حساب و کتاب به نیازمندا کمک کنم🥹 خدایا اگه میخوای خیری توی زمین جاری کنی از دستای من جاری کن بذار منم حسش کنم اون خوبی رو🥺 بذار منم بشم دست تو روی زمین🥺❤️‍🩹

ولی اگه قراره بدتر بشم..اگه قراره دل بشکونم...اگه قراره بدی کنم...منو همین امشب ببر😔

خیلی تنهام..لا اقل تو صدای منو بشنو خدا😞🥹

یا فتاح🥺💫این گره رو باز کن خدا🥺

منتظر

02 بهمن 1402 ساعت 16:49

سلام آقا نوید عزیز

هعیییییی❤️‍🩹
از خدا میخوام که فرشته‌ای خیلی زود بیاد تو زندگیتون و مرهم زخمای دلتون باشه🤲🥲

ان‌شاءلله که زودتر حال دلتون آروم و خدایی بشه🤲🕊

شما خیلی خوبین ، اینو دارم از صمیم قلبم ، از عمق باورهای خودم میگم بهتون
شما جزو بهترین آدمایی هستین که دیدم🌱

آمییییییییییین و ان‌شاءلله برای دعاهای قشنگتون🤲🖇

شما باور کنین که استعداد فوق‌العاده‌ای تو وجودتون دارین ، تجاربی تو زندگیتون دارین که میتونین با تکیه بر اون تجارب و اون استعداد بی نظیری که در وجودتونه ، جهان رو وادار به تفکر کنین🤝
غم از چهره و زخم رو از دل آدمها ببرین😊

آقا نوید حالتون خوب میشه قول میدم ، فقط خودتون هوای خودتون رو داشته باشین، بیخیال آدما🙃

یادتون نره که نسل این آدما حضرت علی رو تنها گذاشتن🖤

آدمای عادی رو که عادیه تنها بزارن🙂❤️‍🩹

neko

01 بهمن 1402 ساعت 18:10

به نوید🌱:

سلامممممم

مطمئن باش تو که اینقدر مهربونی،یکی پیدا میشه مثل خودت باهات خوب باشه،مطمئنم تو هم چصمای قشنگی داری👁👁

یکی از دوستام میگفت همیشه آدمایی مثل خودش بهش جذب میشن،میگفت همه کسایی که ارتعاششون مثل همه به همدیگه میرسن

تو هم هیمنطوری میشی،مطمئنم💛

فقط باید بیشتر از الانت مواظب خودت باشی و بهتر دنبال چطور در اومدن از سیاه چاله ذهنت باشی

دوست دارم یه روز توی بهترین حالت ببینمت🌼

مواظب خودت باش🫂💛

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

02 بهمن 1402 ساعت 09:53

نمونه یک گوش شنوا و بدون قضاوت و همدل 💫

خیلی متشکر ‌‌‌‌‌....

IRI

01 بهمن 1402 ساعت 15:41

داشتم به پرسشنامه جواب می‌دادم تا رسیدم به سوالات مادر 🥺

بقیه اش رو با اشک جواب دادم...😭

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

01 بهمن 1402 ساعت 22:47

شرمنده واقعا  😓🌹

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

01 بهمن 1402 ساعت 13:49

سلام به دوستان خوب و فعال مرکز نزدیکی به خدا 😇🌹

 

براتون یه زحمتی دارم ، ممنون میشم به تحقیقی که قراره انجام بشه کمک کنید . چطوری ؟ با جواب دادن به سوالاتش . ✍️

 

جواب این تحقیق کمک می‌کنه به اینکه والدین با فرزندان رابطه بهتری داشته باشن ، مشاورا بدونن که مشکلات پدر مادرا با فرزند سر چیه و بعد راهکاری پیدا بشه 

پس ممنون میشم که توی پر کردن پرسشنامه زیر مشارکت کنی.. اسم و مشخصاتی ازتون نمی‌خوایم و کاملا محرمانه ✅

در آخر بهت بگم بعد از اینکه ۲۵۰نفر پاسخ جور بشه به قید قرعه کشی ، به عنوان هدیه مبلغی داده میشه یا یک جلسه مشاوره تلفنی رایگان براتون گذاشته میشه

اینم لینکش 

👇👇👇👇

کلیک کن

👆👆👆👆👆👆

تشکر از شما ✨🤍

IRI

01 بهمن 1402 ساعت 06:41

سلام خاک عزیز 

سعی کن به دیگران وابسته نباشی که محتاج مهربونیشون باشی

اصلا به فرض هیچ کس به شما محبت نکنه، خدا که هست تا محبت او رو داری نباید ذره ای نااميد بشی:)

 

ضمنا مطمئن باش خیلی ها دوست دارند ولی خودت جوری فکر میکنی که انگار هيچ کس تو رو نمی‌خواد 

در هر شرايطی که هستی این افکار رو کنار بذار و برای ادامه زندگیت تلاش کن 

بعد از مدتی که حالت خوب شد و موفق شدی ؛ به این روزات می‌خندی که چرا الکی سر هيچ و پوچ فرصت‌ سوزی کردی:(

در پناه حق 

غدیر خون

01 بهمن 1402 ساعت 11:39

🙏🙏🙏❤️️❤️️❤️️💐💐💐

خاک🌱

30 دی 1402 ساعت 23:03

بچه تر که بودم وقتی توی فشار بودم موهام سفید میشدن🙂❤️‍🩹

سر کنکورم چند تا از موهام به خاطر فشار و مهدکودک و کوفت و زهرمار سفید شد :)

الان دیگه یه مرحله رفتیم جلو...موهام میریزن ریشم سفید میشه😄

به نظر من...

قشنگ تر از دوست داشتن ، دوست داشته شدنه :)

یعنی اینکه یکی باشه که دوستت داشته باشه خیلی قشنگ تر از اینه که یکی باشه که تو دوستش داشته باشی :)🤍✨️

چیزی که هیچوقت احساس نکردم🙂🖤

بچه هایی که جواب دادین: 

مرسی از مهربونیتون :) قشنگ ترین چیز آدما به نظرم مهربونیه :) آدمای مهربون قلبِ قشنگی دارن...چشمای قشنگی هم دارن🙃🤍✨️

مهربونیه که باعث میشه قلب و چشم قشنگ میشن :)🤍✨️

من که چشماتونو ندیدم بچه ها...ولی حتما خیلی خوشگلن ، حتما خیلی قشنگن :)🥹🌙

مراقب چشمای قشنگتون و قلب مهربونتون باشید🙂🤍✨️...

خب؟🙂

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

01 بهمن 1402 ساعت 10:52

چه خوبه بالاخره حسن نیت ما رو باور کردین داداش نوید 

اینجا همیشه کلی آدم هستن که شنونده و بدون قضاوت هستن 

هروقت دوست داشتید به ما سر بزنید و مارو محرم درد ها بدونین 

 

امیدوارم پیگیری جدی برای حالتون کنید ، از متخصص کمک بگیرید 

کتاب معرفی میکنم اگر شرایط رجوع به مشاور رو نداری  خیلی مفیده 

 

از حال بد به حال خوب دیوید برنز ‌.  

انسان در جستجوی معنا،فرانکل 

زندانیان باور  

هر سه این کتاب به طور جدی امید وار می‌کنه شما رو به زندگی و افسردگیتو کم می‌کنه 

در پناه حق 😇🌹✨✨

IRI

30 دی 1402 ساعت 22:53

راستی پیامی که برای خاک فرستاده بودم کو؟🧐

چه ايرادی داشت که تایید نشد 🤔

 

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

01 بهمن 1402 ساعت 10:48

پیام تون که مخاطبش داداش نوید هستن  تایید شده در پیام‌های جدید .‌‌

پیام هایی که فاز سرزنشی و منفی داره روی روحیه مخاطب اثر داره این پیام جدیدتون مناسب هست ممنونم از اینکه هوای رفیق تون رو دارید  

 

neko

30 دی 1402 ساعت 16:21

به IRI:

سلاممممم

خداروشکر اونجا راحتی،خوشحالم حالت داره بهتر میشه

ان‌شاءالله همیشه خوب باشی و روح مادرت رو خوشحال کنی

مثل الان که مواظب خودت بودی،همیشه باش🫂💛

دمتگرم

IRI

30 دی 1402 ساعت 13:13

به منتظر

سلام خیلی ممنونم از توجهتون

تا به خاله گفتم که میشه اينجا بمونم گفت معلومه که میتونی و کلی تعارف که اینجا خونه خودته و...

تازه همون لحظه‌ به شوهرش زنگ زد بره کتابام رو بیاره تا اینجام درسام رو هم بخونم و عقب نیفتم.

البته تا همیشه که خونه خاله نمیمونم:)

ولی مدتی ( یکی دو هفته حدودا) احتمالا اينجا می‌مونم تا حال و هوام کاملا عوض بشه!

آخه فعلا سخته برام برم خونه خودمون و مادرم نباشه:(

راستش هنوز هم نتونستم قبول کنم که مادرم رفته و دیگه هيچ وقت نمی‌بینمش😥

 

 

منتظر

30 دی 1402 ساعت 20:10

سلام

سلامت باشین ان‌شاءلله🤲😇

الهیییی شکر ، ان‌شاءلله حالتون هر روز بهتر و بهتر بشه🤲🌱

ان‌شاءلله اونیکه خیره براتون اتفاق بیوفته🌙

درد بزرگیه متوجهم❤️‍🩹

خدا بهتون صبر بده و کمکتون کنه با سربلندی از امتحانات زندگیتون بیرون بیاین باعث افتخار پدر و شادی روح مادرتون بشین🤲🥲

موفق باشین 

IRI

30 دی 1402 ساعت 10:48

فکر کنم خدا خاله رو آفریده که در نبود مادر تا حدی جاشو پر کنه😍

تا اطلاع ثانوی همین‌جا خونه خاله می‌مونم 

خونه خاله هم که معروفه دیگه به راحتی...🙃

امروز بعد از مدت ها کمی حس خوبی دارم 🙂

 چون هم کنار خاله هستم و هم مجبور به گناه دیگه نیستم 😇

 

غدیر خون

30 دی 1402 ساعت 19:21

😊💐🌱🤲

neko

29 دی 1402 ساعت 23:49

به IRI:

سلاامممم

خوشحالم که رفتی آزمون دادی و داری بهتر میشی

کاشکی میشد کنار تو هم باشم،با هم میشستیم حرف میزدیم💛

امیدوارم همیشه حالت خوب باشه

مواظب خودت باش عزیز🫂💛

neko

29 دی 1402 ساعت 23:47

به نوید🌱 عزیز:

سلاااااامممم

همه متنتو خوندم

خیلی قشنگ مینویسی💛

همه یا این حسی که تو داری رو داشتن،یا خواهند داشت

احساس طرد شدن،احساس بودن توی یه ساهچاله که هرچی میره جلوتر بیشتر داخلش کشیده میشی،سخته برگشتن

اما

اما میشه برگردی،مطمئنم تواناییش رو داری،تو خیلی قوی هستی که تا همینجا اومدی،تو آدم فوقالعاده ایی هستی،تو خیلی چیزا رو تحمل کردی،خیلی کارا میتونستی بکنی ولی نکردی،میتونستی بد باشی ولی نیستی،با اینکه حالت خوب نیست بازم به فکر بقیه هستی

این نشون میده چقدر تو قوی هستی،چقدر آدم خوبی هستی🫂

من تجربه خودمو از زمانی که احساس طرد شدن میکردم رو میخوام بگم برات

میدونی بعد کلی اینطوری بودن چی فهمیدم؟

اینکه من کسایی که دوستم داشتن رو درست ندیدم،حال بد ها نزاشته بودن

شاید[چون نمیتونم بگم تو هم قطعا اینطوری هستی] اون دوستت که میگی هم همینه،شاید حال بد ها نمیزارن خوب ببینی،که طبیعیه؛شایدم نه،اینطور نیست

ولی میدونی،اگر خودت رو پیدا کنی،بهتر خودت رو بشناسی،با خودت رفیق بشی،خیلی حالت بهتر میشه،نیاز به دوست خواهی داشت،ولی مثل قبل نیستی

کم کم هی میری جلو،بهتر میتونی با مشکلات کنار بیای،بهتر میتونی دنبال راه حل بگردی،بهتر میشی🌼

نمیدونی چقدر دلم میخوهد پیشت باشم،تا جایی که میتونم کنارت باشم،محکم بغلت کنم و زیر ستاره ها،تا خود صبح خیابونارو بگردیم و با هم حرف بزنیم

نمیدونی چقدر دوست دارم از نزدیک ببینمت🙃

ازت میخوام همینطور که تا الان اینقدر خوب مواظب خودت بودی،از این به بعد هم مواظب خودت باشی💛🫂

و در آخر اینکه

         ‌   ‌‌" دوست داری راجع بهش باهم حرف بزنیم؟"

 

IRI

29 دی 1402 ساعت 22:10

نگاه خاله ام که میکنم انگار دارم مادرم رو می‌بینم 

خیلی شبیه همن، خاله انگار دوران جوانی مادرمه🙃

بهش گفتم همینو، گفت چون خیلی دلتنگ مامانمم اينجوری فکر میکنم:(

 

به هر حال اصلا دوست ندارم به خونه خودمون برگردم اخه اونجا خلا مادرم رو حس میکنم ولی اینجا نه

امشب که همین‌جا میخوابم ولی دوست دارم چند روزی حداقل‌ ( حتی بيشتر اگه بشه) خونه خاله بمونم:)

روم نمیشه به خاله بگم که می‌خوام خونه اش بمونم🥲

ولی خيلی دوست دارم هر لحظه به جای عکس مادرم نگاه خاله کنم😇

به نظرتون بگم اینو یا پررویه؟

 

 

 

منتظر

30 دی 1402 ساعت 12:51

سلام

میگن خاله همون مادره ، خیلی اين حرف درسته😇

اینکه همیشه پیششون بمونین فکر نکنم کار درستی باشه به هرحال پدرتونم خیلی دلش میخواد شما کنارش باشین اما میتونین زیاد باهاشون رفت و آمد داشته باشین🤗

ان‌شاءلله که حال دلتون هر روز بهتر بشه🤲🌱

خادم توابین

29 دی 1402 ساعت 20:51

خاک🌱

سلام

من که گوش دادم و هم خودت هم نفس کشیدن و وجودت هم حرفات رو دوست دارم💛💛💛

یا صاحب الزمان ادرکنی(عج)

29 دی 1402 ساعت 23:21

سلام 🖐🌸

دمتون گرم

🙏

خاک🌱

29 دی 1402 ساعت 19:12

نمیدونم از کجا شروع کنم...به کجا تمومش کنم🥺🙂

همیشه دوست داشتم‌ولی دوست داشته نشدم...

همیشه هر وقت کسی به کمک نیاز داشت تا جایی که تونستم و در توانم بود کنارش موندم و کمکش کردم ولی وقتی به یکی نیاز داشتم که صداشو بشنوم چشماشو ببینم و گوششو بده بهم‌تا به حرفام گوش بده..نه اینکه بشنوه فقط ، گوش بده...هیچکس نبود😔🖤

فکر میکردم فقط توی جمع پسرا طرد میشم‌ و از بودنم اذیت میشن..ولی وقتی با دو تا دختر به صورت کاملا اتفاقی آشنا شدم و حرف زدم دیدم نه🙂...فقط پسرا نیستن که باهام حال نمیکنن و منو توی جمعشون راه نمیدن...که حتی دخترا هم نمیتونن راهم بدن‌توی فضای خودشون :)

آره میدونم...الان داری سرزنشم میکنی که واااای با دختر حرف زدی گناه کردی و فلان...ولی من هیجوقت دنبال دختر نبودم و نیستم :) هر دو تاشون هم به صورت کاملا اتفاقی اومدن🙃 نیازی هم به دروغ گفتن نیست...اصلا هم مهم‌نیست که علاوه بر سرزنش بخوای قضاوت کنی🙂...قضاوت کن نوش جونت😊🖤

دروغ چرا...دوست داشتم‌که حرف بزنم...دوست داشتم که ارتباط بگیرم...دوست داشتم از این تنهاییم فاصله بگیرم :)🖤...

دوست داشتم که اگه حسی هست بهش بگم...اگه کاری یا رفتاری یا حرفی یا هرچیزی که بهم حس خوب میداد رو بهش بگم...چرا؟ چون خودم همیشه حس خوب دادم و هیچی نگرفتم..یه جوری باهام رفتار شد که اصلا انگار نیستم🙂 ولی خواستم یه انسان دیگه فارغ از جنسیتش اون حسی که من تجربه کردم رو تجربه نکنه :) چون میدونستم چقدر قلبش خرد میشه و میشکنه :) چون میدونستم چقدر این رفتار بقیه درد داره...

پس تلاش کردم چیزی که بقیه برام بودن برعکسشو برای یکی دیگه بشم...یا یه جور دیگه اگه بخوام بگم چیزی‌که بقیه برام‌نبودن رو من برای بقیه باشم :)🖤

هیجوقت هم از نزدیک ندیدمشون...همش مجازی بود :)

ولی خب توی همون مجازی هم سعی میکردم کمک کنم...اگه حس میکردم حالش بده بهش میگفتم " دوست داری راجع بهش باهم حرف بزنیم؟" خدا میدونه که همین یه جمله چقدر دل آدمو آروم میکنه...چیزی که هیجوقت نشنیدمش..از هیچکس🙂🖤...چرا؟ چون دوستم نداشتن :)... آدم برا کسی که دوستش داره یه کارایی میکنه دیگه..کسیو که دوستش نداری که اصلا برات مهم نیست بگو بره بمیره اصن...برای من همین بود :)🖤

شاید با خودت بگی نوید چرا داری راجع به دختر حرف میزنی؟مگه نمیدونی حرومه گناهه و...

آخه میدونی من هیچ دوست صمیمی و نزدیکی نداشتم :) تا دوره دانشگاهم حتی یک بار هم‌ همکلاسیام بهم نگفتن ما داریم میریم بیرون دور بزنیم...تو هم میای؟ توی مدرسه میفهمیدم که رفتن بیرون و دور زدن و.... بعد که نوبت به تکالیف میرسید میومدن سراغم :)🖤

ولی خب یه دوست صمیمی الان دارم که همکلاسی دانشگاهمه :)... بهش حرفامو میزنم...با یکی آشنا شده عکساشونو دیدم..دختره هم‌خیلی خوب و با حجابه :)...

اون یه بار برام عکس فرستاد ولی من صد بار عکساشونو دیدم و از ته دلم براش ذوق کردم🙂🥹🤍✨️ 

میخواستم اینو بگم که ما پسرا اصلا احساساتمون رو نمیتونیم بروز بدیم...پیش دوستامون که البته من نداشتم یا پیش خانواده... تنها جایی که یه پسر میتونه احساساتشو بروز بده و ضعف هاشو نشون بده پیش یه دختره :) پیش کسی که دوستش داره :)

به دوستم همیشه میگم... میگم همه آدما به یه آدم دیگه نیاز دارن که پیشش ضعیف ترین آدم دنیا باشن :)🙂

حالا اگه باشه میتونی پیشش ضعیف ترین آدم دنیا باشی و حرفاتو بهش بزنی و اگه نباشه شب به جاش هست :)))) گریه های زیر پتو بدون صدا...گریه های پشت بوم..حرف زدن با آسمون و ماه🙃🖤✨️

ما پسرا وقتی از چیزی خوشمون بیاد نمیگیم...ولی من به دوستم گفتم...داداش هربار عکساتونو باهم میبینم عشق میکنم :) وقتی میبینم تو دوستش داری اونم دوستت داره حالم خوب میشه🥹

چرا؟

آدم یه سری چیزا رو از بودنش درک میکنه...مثل داشتن یه وسیله یا یه خوردنی یا یه آدم...ولی یه سری چیزا رو از نبودنش درک میکنه... مثلا من میتونم درک کنم که اگه یکی باشه که دوستش داشته باشی...و در مقابل اون هم تورو دوستت داشته باشه خیلی قشنگه :)))) من همیشه دوست داشتم‌ولی دوست داشته نشدم...خیلی حس بدیه..خیلی :)‌ پس میتونم درک کنم که اگه یکی باشه که واقعا و از ته دل دوستت داشته باشه چقدر حس قشنگی داره :)))🙂🖤✨️

گفتم هیجوقت دنبال دختر نبودم و نیستم :) اون دو مورد هم کاملا اتفاقی بود :) ولی خب بهم ثابت کرد که نه تنها پسرا بلکه دخترا هم همین‌حس رو به من دارن :)))

میدونی...اصلا انگار جزو آدما حساب نیستم😄💔😊🖤

هیچکس کنارم نبود...همیشه هروقت به کمک کسی نیاز داشتم به جای اینکه بیاد کنارم وایسته روبروم وایستاد و سرزنش کرد :) هرچقدر خواستم نشون بدم که بابا منم قلب دارم‌منم دل دارم...منم احساس میکنم منم دلم میشکنه...فقط بیشتر درک نشدم‌و بیشتر تنها شدم :)))🙂🖤✨️

کسایی که به پیامام جواب میدادن...مثل نکو...منتظر...مستانه... میگفتن بیا حرف بزن ما گوش میدیم بهت :)‌...‌ ولی من دیگه باور ندارم :) به هیچیِ آدما باور ندارم...آره...میترسم...من میترسم از اینکه بخوام حرف بزنم و بعدش سرزنش بشم یا مقابلم وایستن :) چون دیگه خسته شدم...نمیتونم :) تحملم تموم شده...من صبورم..خیلی هم صبورم ولی دیگه نمیتونم تحمل کنم...اگه کسی باهام بد رفتار کنه شاید قبلا هیچی نمیگفتم و میریختم‌ تو خودم‌و بعدا با گریه کردن خالیش میکردم ولی الان دیگه واقعا نمیتونم🙂🖤

اگه اینجوری بشه مثل بچه ها میشینم همونجا گریه میکنم :)... آره درست داری با خودت فکر میکنی...من ضعیفم...خیلی هم ضعیفم :)

قوی بودنم تموم شده...😄🖤

داشتم میگفتم :)...به دوست صمیمیم که الان باهم دانشگاهیم گفتم...گفتم که واقعا خوشحالم که اینجوری میبینمش :)... بهشم گفتم اگه از حسادت بود بهت نمیگفتم که چقدر خوشحالم برات🙃✨️

چقدر خوشحالم که یکی هست که دوستت داره...آخه من اصلا نمیدونم دوست داشته شدن چه شکلیه ولی هرچی هست خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگه🙂🤍✨️ پس برات خوشحالم :)🤍✨️

اولشم گفتم نمیدونم از کجا شروع کنم به کجا تمومش کنم...حرف زیاده :) خیلی هم زیاده :) توی تموم طول نوشتن این متن گلوم پر بغض بود :) ولی خب اشکم نیومد...آخه امروز یه بار گریه کردم..شاید شب بازم گریم اومد :)))

بذار اینجوری تمومش کنم که...

شاید یه شب که آسمون خیلی قشنگ بود...ماه کامل داشت نور میداد به شبِ تیره و روشنش میکرد :) شاید یه شب که ستاره ها خیلی قشنگ بودن...قشنگ تر از همیشه :)🖤✨️

یه شب واسه همیشه رفتم😊...همه چیزو گذاشتم و بی سر و صدا رفتم :) رفتم یه جای دور..شاید پیش خدا :) اونجا بشینم کنارش براش تعریف کنم همه چیزو :)🙂 بهش بگم که بنده های تو چقدر بی رحمن :)

اشکم اومد😄🖤✨️ خوبه :) یعنی هنوز اونقدر دلم سنگ نشده :)

همین :) حرف تو دلم‌زیاده :) خیلی زیاد :)

ولی خب این متن باید یه جایی تموم بشه دیگه🙂🖤

من فقط خواستم مهربون باشم..دل نشکنم..اذیت نکنم..آزار نرسونم...ولی خب نمیدونستم وجود و نفس کشیدن و بودنم خودش باعث همه آزار و اذیت هاست😊🖤 

میگه..

خواب نمیبرد مرا...یار نمیخرد مرا

مرگ نمیدرد مرا...آه ، چه بی بها شدم :)

همین :)...

 

نوید :)

یا صاحب الزمان ادرکنی(عج)

29 دی 1402 ساعت 23:19

سلام🖐🌻

داداش ما اینجا سرتا پا گوشیم برای شنیدن حرفاتون 

اگه این وسط کمکی هم از دستمون بر بیاد دریغ نمی کنیم اگر هم نه خوشحال  می شیم که ما رو قابل بدونید و باهامون حرف بزنید 

دمتون گرم🙏

منتظر

30 دی 1402 ساعت 11:47

سلام آقا نوید عزیز

آقا نوید نه تنها قضاوتتون نمیکنیم بلکه به اندازه‌ای درکتون میکنیم که با کلمه به کلمه‌ی حرفاتون گریه کردم...🙃

شما نه تنها ضعیف نیستین اتفاقا خیلیم قوی هستین ، قوی هستین که شکستین اما دلتون نمیاد یکی دیگه بشکنه🕊
قوی هستین که خودتون زخم خوردین ولی میخواین مرهم زخمای آدما باشین🌱
بله آقا نوید شما خیلی قوی‌تر از خیلیا هستین ولی متأسفانه خودتون رو دست کم میگیرین همش🥀

باور کنین میفهمیمتون و قصد و نیتی جز رفاقت با شما نداریم
یه بارم به ما اعتماد کنین قول میدم پشیمون نشین به لطف خدا🙃❤️‍🩹

آقا نوید بودن شما رحمت و نعمت خداست و هرکسی دیدگاهش غیر این باشه احتمالا خودش بیماره حتی اگر تعدادشون هزاران هزار نفر باشه🖤
من که در وجود شما یه نویدی میبینم که خیلی خاصه خیلی بااستعداده و مطمئنم اگه بخواد چنان میدرخشه که نورش به لطف خدا روشن کننده‌ی تاریکی‌ها باشه 🌙🥰

آقا نوید لطفا یه بار هم با خودتون دوستی کنین به جای همه❤️‍🩹

ܩܢܚࡅ߳ߊ‌ࡅ߭ܘ

30 دی 1402 ساعت 13:20

سلام داداش نوید 

باور کنید دوست ندارم حرف تکراری بزنم 

چون می‌دونم براتون خسته کننده ست و باور ندارین 

اما ما با کسی تعارف نداریم اگر نخواهیم گوش بدیم تایید نمی‌کنیم یا بی تفاوت عمل میکنیم. ما مجبور نیستیم پاسخت رو بدیم پس کاملا دلی هست. این بی اعتمادی که داری ماحصل اتفاقاییه که برات افتاده ولی منطقی که نگاه کنی نباید تعمیم بدی . یعنی صد نفر هم بهت بد کرده باشند باز امیدی هست صد و یکمین نفر متفاوت باشه :) 

خلاصه برای ما عزیز هستید همین که این سایت رو قابل میدونی پیام میزاری خودت رو تخلیه می‌کنی خیال ما رو راحت میکنه 

 

تمرکزت رو روی نقاط مثبت بزار هر چند کم. بهانه برای ناامیدی زیاده 

اگر روی عزت نفست کار کنی خوبه 

معلومه که نیت بدی نداری ولی شما الان احتمال وابستگیت به ی جنس مخالف زیاده ولی نگران هستیم آسیب بخورید .ادما چند رو دارن. ممکنه وابسته ت کنن بعد بزارن برن . مراقب خودت باش ...

IRI

29 دی 1402 ساعت 14:00

امروز یهویی یه فکری به سرم زد که خودمو نجات بدم!

پدرم که آمد دنبالم بعد آزمون، گفتم منو ببره خونه اون خاله ام که بچه نداره.

اولش مخالفت کرد و گفت خونه خودمون بمون بهتره و...

ولی اصرار کردم و قبول کرد و الان خونه خاله هستم:)

اينجا می‌مونم تا دختر دایی و زندایی از خونه مون برن، اونموقع برمیگردم خونه خودمون. چون اصلا اونا آمده بودن کنار من تا تنها نباشم و... به نظرم همین امروز یا فردا میرن خونه خودشون!

اینجوری دیگه مجبور به گناه نیستم و هم کنار خاله هستم. تا اینجام باهم درد ودل میکنیم و حرف دلمون رو بهم ميگيم تا غصه هامون کمتر بشن و حالمون بهتر بشه:)

 

یا صاحب الزمان ادرکنی(عج)

29 دی 1402 ساعت 22:48

سلام🖐🌻

دمت گرم 👏👏

neko

29 دی 1402 ساعت 12:14

به IRI:

سلاامممم

مارو که اصلا ناراحت نکردی،اینطور فکر نکن💛

برایاون مسئله دیگه هم،فک  میکنم چون هگحواست نبوده مشکلی نداره،ولی حتما از مرجعت بپرس

اگر بازم خواستی حرف بزنی بیا حتما،اصلا باعث ناراحتی نیستی و دوست داریم تو و هرکسی که نیاز به حرف زدن داره اینجا پیام بزاره🌼

مواظب خودت باش💛🫂