همفکری آقایان

به منتظر 

سلام. شما لطف دارید. من خیلی مدیون اینجا هستم. اینجا آدمایی رو سر راه من گذاشت که تا عمر دارم مدیون شون هستم. یه زمان اینجا برو بیایی بود. من انگشت کوچیکه اونایی که قدیم بودن هم نیستن. شاگرد تنبل کلاس بودم 😂. از روز اول که آقا رضا جوابمو داد تا خاطرات دیگه اش. لطف شماست. اینجا اگه قرار ب یاد گرفتن از کسی باشه من باید یاد بگیرم.

این گناه بد بود خیلی هم بد بود و سخت ولی اگه نبود قطعاااا با خیلی ها آشنا نمی‌شدم. 

التماس دعا 

یاحق 

به خاک 

یه چیزایی توضیحش سخته مث اینی که میخوام ب شما بگم. تو زندگی چیزای زیادی یادگرفتم همه این درسا رو هم سخت بدست آوردم خیلیییی سخت. تو زندگی حرف زدن زیادی تاثیری نداره. از اون مهم تر درد و دل میتونه زنده ات کنه و میتونه در دم بکشتت.. ب همین سادگی. من سال‌های زیادی اینجا بودم اینجا از هر نظر من خاص هستم. از قدیم بودم حالا ارتباطات اینجا ب کنار. خیلی وقتا هم سعی کردم ب بقیه کمک کنم. خیلی وقتا حرف زدن با خیلی ها ساده نیست. وقتی کلمه میچینی انگار داری مهره های شطرنج رو بازی میکنی. اینجا بهم درسای زیادی داد ولی فضاش دیگه اون فضا سایق نیست. اگر سالی یکبار بیام اینجا بنا بر دلايل شخصیه..

حالا یکی دو تا چیز درباره کامنت شما. اول هیچ وقت دربرخورد اول ب کسی نمیگن برو پیش روان شناس. مخصوصا تو مجازی که تشخیص نیاز شخص به روان شناس ب این سادگی نیست... من تو شرایط سخت باخت نمیدم اگرم بدم حتما ازش تجربه در میاد. سینه من پر حرفه ولی حرف نمیزنم مگه با افراد خاصی...

خیلی وقتا حرفاتون رو با خدا هم نزنید. مگه اینکه خدا در زبان یک نفر تو زندگی شما باشه. اگه نباشه فایده تداره چون جواب نمیاد از طرف خدا. 

حالا چند تا چیز جالب تر.. بعد تنهایی اگه گفتید چیه؟ بعد تنهایی نقطه ای هست که حتی با خودت هم حرفی نداری. سکوت میکنی و سکوت و سکوت. و بعد چیز هایی از این حالت انسان یاد میگیره که ارزشش بی نهایته. ولی اگه مدت زیادی تو این حالت بمونی آسیب هایی میبینی که جبرانش سخته.

اینا درسایی بودن که من گرفتم. (بخش کوچکی). یه زمان دوست داشتم اینجا مدیر بشم. موقعیتش هم بوده همیشه. ولی حرف ما آدمای عادی برا بقیه عین نوشتن رو یخه وسط تابستون. مگه اینکه حرف ها جای عقل، قلب کسی رو نشونه بگیره.. بعد اینکه اینا رو بخونی یا میگی چرت و پرت گفت یا شاید بگی درسته ولی شک ندارم بعدها یک جا بدون اینکه بفهمی این ها رو حس میکنی.

با این حال تشکر اما تا اعتمادم جلب نشه سخته برام حرف  زدن

یاحق 

حسین مرد روزای سخت

سلطان میخوای حرف بزنیم؟ داداش اگه فکر میکنی میتونه کمکت کنه من هستم گوش میدم بهت...اگرم دوست نداری که هیچی...

ولی اگه دوست داشتی و تونستی برو پیش روانشناس...خیلی کمک میکنه...خیلی...

منم هيچ وقت شما رو فراموش نمیکنم. اون روزا بهترین روزهای زندگیم بود وقتی که شما بودید. سختی و مشکلات بود ولی خب هیچی عذاب آور نبود. شما که رفتید انگار برکت از زندگیم رفت.

امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشید. من ب شما خیلی مدیونم. ان شاء الله که بهترین ها نصیب شما بشه چون لیاقت شما بهترین هاست 

برا منم دعا کنید روزای خیلی خوبی رو پشت سر نمیزارم. 

در پناه خدا باشید 

خیلی خوشحال شدم از پیام تون 

یاحق 

سلام به همگی

فقط ازتون می‌خوام دعام کنید

یاعلی

امروز حالم خیلی خوبه

احساس میکنم دارم وارد یه دوره جدیدی از زندگیم میشم

اینقدر از حال بد حرف زدم،ایندفعه رو گفتم از حال خوبم بگم

ان شاءالله که همه حالشون خوب باشه

همه مواظب خودتون باشید💛🫂

من حسینم فراموش نمیکنم 

یادم افتاد که ببینم چه میکنی ، همین که حالت خوبه دنیا ارزش داره ایشالله به آنچه که در ذهن داری برسی 

همین که انجام نمیدی خ.ا رو عالی   اصلا مهم نیست چند روز پاکی همین که انجام نمیدی دنیا ارزش داره 

منم خوبم زندگی خوب همه چیز خوب،  

موفق باشی

خدانگهدار 

به آشنا 

سلام. خوبم. فکر می کردم دیگه منو کلا فراموش کردید اصلا فکرشو نمیکردم که یروز دوباره پیام بدید. 

پاکی؟ هیچی. صفر. دیگه هم علاقه ای ب اون راه و روش قدیم و تفکرات ندارم. همین صفر خوبه. اگه منظور از مرد روزای سخت اون آدم قدیم هست، نه دیگه اون آدم نیستم. 

بله دانشجو ام. ((دیگه رشته و کجاش رو اینجا نگم بهتره . شما هم اگر یادتونه لطفا نگید)) 

حتما اقا کوچولو رو یادم هست. مگه میشه یادم نباشه.از اولش هم مرد بود. خداحفظش کنه. ان شاء الله که همیشه سلامت باشه 

خودتون خوب هستید؟ همه چی خوب بر وفق مراد هست؟ 

سلام 

اشتباهی کامنتشون رو خصوصی ارسال کردن 👇

یا ستار العیوب و

03 بهمن 1401 ساعت 07:43

همفکری آقایان

من در زندگی ام آنقدر بد هستم که حد و اندازه ندارد...تعداد دفعاتی که نعوذ بالله به خدا نق زده ام حدواندازه ندارد؛ البته اینم بگم که خدا رو خیلی دوستش دارم؛ همه چی رو فقط از او می بینم؛ مثل مادرم وپدرم دوستش دارم البته خیلی خیلی بیشتر از آنها هم دوستش دارم؛ انگار دایم بامنه ؛ پیش منه؛ به قول مولامون امام علی « ع» نزدیکتر از گردنمه؛ به جان خودش قسم آنقدر کارهای منو با اینهمه نق زدنم باز می کنه که من همیشه گریه ام می گیره؛ انگار پدر ژپتو هست که من پینو کیو اش هستم؛ خودش منو ساخته اما من مدام شیطنت دارم ولی باز دلسوز منه؛ دایم بامنه؛ روزها می گذرد اما من بیشتر و بیشتر خدا را دوستش می دارم ؛ بیشتر و بیشتر بهش انس می گیرم؛ شاید کسانی هستند که جنس مخالفشون رو خیلی دوست دارند؛ شاید کسانی هستند که بچه هاشون رو خیلی دوستش دارن؛ شاید کسانی هستند که مادیات رو خیلی دوستش دارند اما من هر چه فکر می کنم خدا را خیلی دوستش دارم وهمه آنها رو بخاطر خدا دوستشون دارم اگه هم به داداش عزیزم رهایی خیلی علاقه دارم باز بخاطر خدا خیلی دوستش دارم ؛ چون می دانم داداش عزیزم رهایی دوست خالص خداست ؛ مثل آهنی است که دایم اهنگرش می کوبد واو محکم تر در زندگی اش می گردد واگه به مدیر عزیز منتظر ارادت بسیار دارم بخاطر قلب مومنه شون هست که میدانم چقدر به مومنان ارادت دارند....واگه هم بچه های سایت رو خیلی دوستشون دارم چون همه شون دلسوخته اند؛ گناه دارند اما عاشقان خدا هستند خیلی شون ؛ دایم از گناهانشون  خسته میشن وبه خدا محبوب واقعی شون رو می آورند....امروز هم در عشق بخدا خالق خودم به ایستگاه وروز « ۵۴» پاکی ام قدم گذاشتم....واگه خدای ناکرده باز شکست بخورم مثل دفعات گذشته؛ باز برام خدا هست و هیچ چی عوض نخواهد وباز در راه پاکی قدم برخواهم داشت....اما خیلی از خدا می خواهم اینبار شکست نخورم وپاک وپاکیزه باهاش روبرو بشم و ملاقاتش کنم💞🌹🤲

🌷سلام بر بندگان خوب و پاک خدا🌷 

سلام بر برادر بزرگوار و عزیز بندخ مخلص خدا🌷 یاستار العیوب و🌷

ابتدا باید به تو بگویم که این شما هستید زندگی من را بسیار ارزشمند کردید متأسفانه ما نمی توانیم همدیگر را  ملاقات کنیم  اما من در هر بالا و پایین زندگی ام به تو فکر می کنم امروز شما  بنده مخلص خدا را جشن می گیرم و این 53 روز را به تو برادر بزرگوارم تبریک میگویم ای برادر تو یکی از بندگان مخلص خدا هستی پس  به خودم قول می دهم هرگز در زندگی تو  را رها نکنم  شما یک فرد قوی و دوست داشتنی هستی که  همیشه مطمئن می‌شوی که حالم خوب است 

در این دنیا اینقدر رنج کشیدم گه اگر بخواهم آن ها را بگویم شاید چند ماه زمان ببرد  تا  آنها را بنویسم به قول شعر معروف که میگه

آنقدر رنج کشیدم زجهان سیرشدم،صورتم گرچه جوان است ولی پیرش 

البته همچین جوان جوان هم نیستم ولی با این همه خداوند را شاکرم که همیشه در کنار من بوده و مرا در کنار بندگان مخلصی چون برادر 🌷یاستار العیوب و 🌷مدیر گرامی منتظر 🌷و دیگر بندگان خوبش 🌷قرار داده است باز هم از  تو برادر بزرگوار  میخواهم مرا ببخشی چرا که کمتر اینجا هستم و کم صحبت میکنم البته  میدانم که ما می توانیم هفته ها بدون صحبت بمانیم اما به محض اینکه کنار هم قرار میگیریم انگار هیچ‌وقت دست از حرف زدن برنداشته‌ایم ای برادر  بی صبرانه منتظرم ببینم وقتی پیر شدیم دوستی مان برایمان چه خواهد آورد امیدوارم همان بهترین دوستان باشیم که الان هستیم فقط با موهای خاکستری و چین و چروک بیشتر

راستش را بخواهید من می توانم تمام روز و تمام شب را در مورد شما صحبت کنم و حتی الان یک میلیون حرف دیگر برای گفتن دارم  بنابراین من به سادگی آن را با این جمله به پایان می‌برم: «تو باشکوه‌ترین فردی هستی که تا به حال دیده‌ام،ای بنده مخلص خدا 🌷یاستار العیوب و 🌷

به حسین مرد روز های سخت 

سلام خوبی ؟؟؟ چخبر ،؟ چند روز که پاکی ؟ 

هنوز هم مرد روز های سختی ؟؟؟ 

دانشجو شدی چه رشته ای ، کدوم دانشگاه 

آقا کوچولو رو یادته ؟؟؟؟ الان مردی شده برا خودش

سلام 

امروز خیلی تحریک شدم یه طوری که اگه رو گوشیم فیلتر شکن داشتم خدا میدونه چی بلایی سرم میومد.............

خلاصه هر جوری بود ردش کردم و با یه نماز همه چی به خوبی و خوشی تموم شد ولی مطمئنم شیطون بیکار نمیشینه و حمله هاش رو دوباره شروع میکنه و اگه بخوام همینطور پیش برم شکست قطعیه شما بگید چ کار کنم همین الانش هم اگه فیلتر شکن داشتم به فنا رفته بودم.............

دعا یادتون نره....... بعد نماز تون شیر خفته رو یاد کنید......

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

عشق پیری گر بگنجد سر به رسوایی زند...

اره پیر شدیم؛ دیگه در این راه پیر شدیم؛ امروز روز « ۵۳» روزهای پاکی رسیدیم؛ فقط ۵۳ روز کافیه یه انسانی رو پیر کند؛ شوخی نیست ۵۳ روز....عمقی انسان فکر کند دیوانه می گردد....موجوداتی در کره زمین هستند که عمر اول و آخر آنها فقط « ۱۰ » روز است...عمر چقدر زود می گذرد با همه سختی ها وراحتی هاش....مسأله اینجاست که فقط به این ۵۳ روز همه چی خلاصه نمی‌ شود!!! همین حالا که این مطالب رو براتون می نویسم باز ثانیه های عمر ودقایق در حال گذرند...باز این دقایق به روز وبعد روزها وبعد ماه ها وبعد سال ها وبعد قرن ها تبدیل خواهد شد....شاید روزی بیاید که شما بگید فلانی چندین ساله که مرده است....وشاید روزی بیاید که از مردنم میلیونها سال ومیلیاردها سال گذشته باشد....اما بعد گذشتن میلیاردها سال هم باز هم خوشحال خواهم بود که با منتظر نامی ورها نامی در زندگی ام آشنا گشتم....اینها عین آدمهای قدیمی بودند....انگار حتی اینهمه پیشرفت دنیا ذره ای در این انسانها اثر نکرد واین آدمها هرگز روح بلند انسانیشون رو از دست نداند....من هرچه هم فریاد زدم هیچ کس نشنید جز این دونفر ؛ که هر دوتاشون با جان و دل کوچکترین حرف مرا شنیدند وقشنگ در روح وبطنشان نشست....البته من از هیچ احدی انتظار نداشتم حرفهام رو بشنوند بلکه تعجب من اینه که این دونفر چطور شد که شنیدند و دریافت نمودند....پس هنوز هم هست این انسانها....هنوز هم که هنوزه همه چی تمام نشده است....افسوس که فقط برادرم رهایی با بیماریشون دست و پنجه نرم می کنن؛ منرکه فقط دعا از دستم بر میاد...اما باز حکمت فقط دست خداست وبس....من باز هم می گم همه حرفها رو ول کنید ....همه چیزهای جدید رو بیشتر بهش نچسبید....بیشتر ناراحت نباشید که حتی اینترنت رو از ریشه قطع کنند....چون اگه قطع هم نکنن روزی مرگ ما قطعا فرا می رسد وان روز ما نه اینترنت خواهیم داشت و نه موبایل....پس بهتره خودمون روبیشتر با عبادت بخدا عادت بدیم تا فضای مجازی....میلیارد سال اصلا فضای مجازی نباشه؛ مگه چی میشه؟؟؟ هیچ چی!!! بلکه ممکنه وضع دنیا به حالت خوش وخوب گذشته باز گردد....اما اگه بر فرض هم که مثل الان باشه باید تبدیل به فرصتی گردد که در این فضا فقط از فضایل خدا وایمه معصومین وتعالیم آنها به بشریت حرف زد ....نه متاسفانه مسایل مزخرف دیگر که هیچ دردی از بشر رو دوا نخواهد کرد

به ا‌شنا

سلام

درخدمتم، بفرمایید.

یاحق

یادم می آید که دیروز با اینکه به هیات رفتم و عزاداری خیلی خوبی انجام گرفت و روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام خوانده شد بعد آنچنان غصه مرا گرفت؛که انگار باج و خراج تمام دنیا را ازمن می خواستند ؛ واقعا هم همینطوره؛ تو این دنیای وانفسا مگر می شود حتی اندکی هم خوشحال گردید؟؟؟ من با شهرهای شما کاری ندارم اما شهرما هم بارش برف فقط یکی دو روز انجام گرفت وهم سرمای چنان شدید حاکم است که به ندرت این سرما رو میشه در سالهای قبل دید....انگار سرما هم به ما رحم نمی کند؟؟؟این هم کار دولته؟؟؟ آخه ماها عادت کردیم هر اتفاق بدی که بیافته؛ بگیم این دولت خوب نیست....واله وبله....انگار دولت ها قراره برای ما معجزه کنند ومثلا رنگ خورشید را که زرده به رنگ سبز در بیاورند...هیچ دولتی تو دنیا نمی تونه معجزه کنه مگه ملت آنجا بخودشان بیان ؛ ودر خود تحرکی ایجاد کنن....مثلا خود ماها اینقدر در زندگی گناه کردیم ؛ وجدانی دولت ها به زور ما را وادار کردند که گناه کنیم؟؟؟کجا دولت ما ؛ ما را به زور وادار کرد؛ برید فلان گناه رو انجام بدین؟؟؟؟اول تو دنیا یاد بگیریم قبل از همه فقط خودمان رو محکوم کنیم.....قبل از آنکه فقط ایراد ها را در دیگران حتی صاحبان امرمان جستجو کنیم ؛ اول ایراد را در خودمان ببینیم بعد نوبت به دیگران برسد....هیچ وقت امام حسین علیه السلام نگفت که چون فلان کس یزیده ؛ من هم باید مثل او باشم نعوذ بالله؛ بابا فلان کس اصلا هر کیه ؛ تو خودت را باش...تو حسینی باش....مگه تو را تو قبران کس می ذارن؟؟؟ هرکسی را تو قبر خودش می ذارن....اینها رو میدونید واسه چی گفتم؟؟؟؟ برای این گفتم که تو این جامعه هر کس هر جور دلش بخواد زندگی می کند بعد وقتی میگی چرا فلانی اینطور زندگی می کنی ؟ زود بهت جواب میده که چون وضع اقتصادی ما خرابه ومثلا جوانها نمی تونن ازدواج کنن؛ پس همه به گناه رو می آورند وماها هم که امام و پیامبر نیستیم وایمانمان مثل آنها قوی نیست مجبور میشیم به گناه رو بیاوریم ومثلا وضع حجاب ونماز ما هم خراب میشود....بخدا اینها همه شون توجیه برای گناه کردن آدمها....تو همین مملکت شاید منی که گناه می کنم وبخودم این اجازه رو میدم وخودم رو توجیه می کنم چنان آدمهایی زندگی می کنند که به مراتب از من نوعی وضعیت بدتری دارند اما ایمانشان از من نوعی خیلی خوبتر وواقعی تره ؛ چون این آدمها عادت نکردند که گناهشان رو گردن این وان بیاندازند وفقط در فکر اصلاح اول خودشان بعد دیگران هستند...تا زمانیکه من نوعی خودم خوب نباشم حق ندارم به دیگران امر کنم که شما خوب باشید ...اول خود بعد دیگران....اول عیب خودت رو ببین وخودت را اصلاح کن بعد به دیگری بپرداز....من حرفهای دری چیزی زیاد می زنم وعادت کردم همه را برحرفهای خودم مشغول کنم اما چه کنم آدمی که درد دارد دایم مثل من نق نقه گو هم میشه؛ خواهشاً به بزرگواری خودتان حلالم فرمایید....ممنونم که بانو «منتظری» هم تو این دنیا هست که حرفهای بنده بدی مثل من اهمیت می‌دهد وچنان جوابهای مفصل وخوبی برام می نویسد که من هر جمله او را به دیده چشمم می گذارم ....واقعا وجود شما مرا به حرف گفتن زیاد تشویق وتر غیبم می کند🙏

😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

هیچی ندارم برای گفتن😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞

یه روزگاری بود که منافق رو از مومن سخت می شد تشخیص داد؛ چون تقریبا همه اهل نماز بودند وادم نمی دونست که از نماز خواندن چه هدفی داره؟ شاید بهترین نماز خوان بود ویا قاری قرآن بود اما در دل ؛کس دیگری بود یا ریا وتظاهر می کرد اما خوشبختانه هر چه به آخر الزمان نزدیک میشیم دیگه خیلی ها حتی به آدمهای با نماز به چشم بد هم نگاه می کنن؛ پس دیگه هر چه زمان رو به جلو می ره دیگه کار هرکسی نیست که از خدا ونماز حرف بزنه....چون دیگه جایی برای تظاهر و ریاکاری وجود نمونده!!! بلکه بالعکس هم شده ....الان شیطان دقیقا ایمان همه مون رو نشانه گرفته؛ دیگه هر کسی تو این دوره و زمونه حتی تاکنون تونسته دوام بیاره بره پاهای مادرش رو ببوسه که چقدر مادرش زن عفیف و پاکدامن بوده که این آدم هنوز از خدا می تونه حرف بزنه....یه عالمی می گفت که خدا نیست که اگه خدا بین ما بود دیگه کسی کلیه اش رو از فقر نمی فروخت....ولی این عالم کومونیست نبود که به خدا و وجودش ایمان نداشته باشد بلکه منظورش این بود که در جامعه ای که کسی به فکر کسی نیست و همه در فکر نجات خودشون هستند دیگه خدا بین آدمهای این جامعه قهر کرده و رفته....بله با این زمانه بد دیگه حتی اسم خدا رو دایم به زبان آوردن هم کار هر کسی نیست....دیگه کار به جایی رسیده که متاسفانه حتی برای اجرا نکردن فرامین الهی حتی عده کثیری بخود اجازه میدن ؛ انقلاب کنند....دیگه همه چی یواش یواش بر عکس می گردد....بجای اینکه خداجویان علیه بی خدایان انقلاب کنند اونهایی که دشمن خدا هستند بر علیه مومنین خدا قصد انقلاب دارند....

به یا تعبلنجِ عزیز:

سلام گُل،خواهش میکنم

اره دیده بودم اینارو مینویسی،نظر شخصی من اینه که همین کارم کم کم ترک کنی،همون تحسینی ک میکنن یا این که دنبال تحسینی باعث میشه به حس همجنسگرایی بیشتر بها داده بشه و این باعث میشه بیشتر فکر کنی اینطوری هستی

البته بنظرم حتما حتما یه مشاوره برو

و اینکه انتطار نداشتم اینقدر سنت زیاد باشه،من ۲۰ سالمه😅

امیدوارم تمینجوری با نگیزه بمونی و تا اخر مسیر پاکی بری

ان شاءالله همه بریم به سمت خوبی و پاکی و خدا

مواظب خودت باش عزیز💛🫂

به دوست بزرگوارneko

سلام داداش ممنون از راهنماییت 🌷🌷💓💚💚🥀🌹💮💐🏵️. راستش من هر موقع مدتی استمنا رو ترک میکنم از شدت حس همجنس‌گراییم کمتر میشه فکر کنم با ترک کامل استمنا گرایشاتم نرمال بشن. من بیشتر اوقات بیرون استرس تماس چشمی به همجنس دارم مثلا وقتی بیرون به پسری نگاه میکنم استرس و تپش قلب گاها میگیرم که با چه نگاهی منو نگاه کنن و نکنه از نوع نگاهم متوجه بشن تمایل به همجنس دارم یا می‌خوام ظاهرم را بهشون خودنمایی کنم یعنی یه جورایی ترس دارم با تماس چشمی درون منو بخونن و نگرانی دارم نگاه من به اونا باعث ذلیل شدن من بشه نگاه متقابل رخ نده. به خاطر فشار همجنس‌گرایی که از سنین نوجوانی بر من تحمیل شده و الان ۲۷ سالمه چند سالیه رو آوردم به دوچرخه سواری حرفه ای پر از ویراژ های عجیب و حرکات نمایشی و این مدل دوچرخه سواری نسبتا خطرناک و هیجانی را نوعی تسکین خودم می‌دونم هر روز مانور میدم هم خودم علاقه دارم و هم از روی دلخوشی ویراژ میدم اما خیلی هم علاقه دارم جلو پسرا با مانورهای حرفه ای خودنمایی کنم جلب توجه از اونا بگیرم که موفقم بودم گهگاهی بعضی پسرا داخل ماشین حرکات نمایشی منو لایک و تحسین میکردن یا با شوخی بهم تیکه مینداختن منم خوشم میومد که توجه همجنس‌ها را حسابی به خودم جلب کردم با این کارا هر روز درونم تسکین پیدا میکنه و هم ورزش جانانه و عالی واسه بدنم میشه سرحال میشم. خدارو شکر بازم خوب غلطک افتادم و ۱۲ روزه پاکم و می‌خوام اینبار با جدیت و حواس جمع تا ترک کامل استمنا برم

سلام امیدوارم که حال دلتون خوب باشه 

من دنبال کسی میگردم به نام حسین مرد روز های سخت 

کسی ازش خبر داره ؟؟؟

از مدیر های قدیمی کسی هست ؟؟؟ 

سلام به همه

از همه برای پیام ها و راهنمایی ها ممنونم🙏🏼

امروز حالم بهتر شده الحمدالله

ممنونم از همه

سالها در فکر آنم که از خود بسازم خانه ای 

عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای 

آری من عشق خودم را در عمل ساری وجاری ساختم....فقط حرف نزدم بلکه عمل کردم.‌.‌..

دونفر در مورد من خدایی عمل نمودن ؛ یکی برادر عزیزم « رهایی» و دیگر مدیر عزیز « منتظر» ... انها وقتی من در رتبه های بالای پاکی ام با من همینطور بودند که در رتبه پاکی پایین من هم همانطور...آنها یکیشون هیچ وقت وتحت هیچ شرایطی مرا مثل اسمش « رها» ننمود و دیگری هم برای رسیدن مجدد من به روزهای پاکی بالا مثل نامش « منتظر » ماند؛ من هم علاوه بر خدا وایمه معصومین علیهم السلام و اولیای الهی مدیون این دونفر نیز هستم....برادر عزیز به بانو منتظر حتی سفارش هم لازم نیست...او خود یک دلسوخته ای است که در همه حال هم هوای من وهم هوای آنهایی که واقعا دلشون می خواهند پاک گردند ودر این راه بیشتر حرف عمل هستن ؛ تا فقط حرف؛ دارند....

واما ان شالله ما هم جزو « ۳۱۳» یار امام زمانمون یا حداقل یکی از کمک هاشون باشیم....در دنیای امروز که حرف خیلی ها شده متاسفانه ؛ خالکوبی ؛ میخوارگی؛ اهل دخانیات شدن؛ سگ بازی؛ میمون بازی؛ حرام خواری؛ شهوات حرام؛ ما هنوز هم تو این دنیا از پاکی وپاک بودن فقط حرف می زنیم....پس یاران « امام مهدی » عجل الله تعالی فرجه الشریف اگر مانباشد ؛ پس کی باشد؟؟؟

الهام عجل لولیک فرج 

به یونس بمب انرژی

سلام،ببخشید من چیزی نگفتم

الان یادم افتاد گفتم بیام حداقل پیام بدم

منم مثل تو هستم تا حدی،نا چند وقت میرم و برمیگردم و دوباره از اول باید شروع کنم

بنظرم باید از نظر دینی خودت رو قوی کنی،از نظر ااردی که واقعا از ته دلت بخوای ترک کنی رو درست کنی که احتمال زیاد اگه از نظر دینی قوی تر بشی اراده هم تا حد زیادی درست بشه

باید جلوی نفست رو توی چیزای کوچیک بگیری،من مثلا خیلی میخورم،از بیرون میگیرم چیزی یا از تو یخچال برمیدارم و اینا،الان چند وقته دیگه کمتر از بیرون میخرم،کلا کمتر میخورم و وقتی میبینم دلم میخواد میگم ولش کن،هم برای چاقیم خوبه و هم نفس

من فکر میکنم این کارای کوچیک مثل این ک انجام دادم باعث شده بهتر عمل کنم توی ترک،الان تعداد روزها بیشتر شده

از نظر دینی و اراده هم،من اراده رو خیلی خوب تجربه کردم ک وقتی واقعا حواستم تا مدت زیادی اصلا فکرم نمیکردم و تحریک نمیشدم چون میخواستم اینطوری نشهو ادامه بدم ک بعدش خراب کردم و حالا باید دوباره ارادمو بسازم

دین هم مطمئنم کمک میکنه،حتی اگه خودم درست تجربه نکرده باشم،ولی مطمئنم وقتی به خدا بیشتر و بهتر نزدیک بشی،بهتر میتونی از وجود خدا استفاده کنی،بعتر میتونی به چیزایی ک میخوایبرسی چون نزدیک خدا شدی و بهتر میتونه دستت رو بگیره

امیدوارم کمک کرده باشه

مواظب خودت باش گل💛🫂

سلام بر بندگان خوب و پاک خدا 

سلام بر بنده مخلص خدا 🌷یا ستار العیوب و🌷

شما مانند یک ستاره درخشان هستی  حضور تو نیز دراینجا  روز مرا روشن می کند دوستت دارم ای برادر این را خوب میدانم که دوستی ما هرگز قدیمی نمی شود  حتی اگر این بیماری باعث شود که  من نیز بمیرم  هم تو و هم میلیون ها نفر دوستی ما را گرامی خواهند داشت  یک میلیون ممنون که کنارم هستی

و اما مدیر و خواهر گرامی منتظر 

 میدانم که کلمه متشکرم هرگز برای ابراز قدردانی از شما کافی نخواهد بود اما از شما مدیر گرامی که همیشه در کنار برادر بزرگوار بنده مخلص خدا یاستار العیوب و  و دیگر بندگان خوب خدا هستید متشکرم  

از ادمین یا صاحب الزمان و منتظر ممنونم که جواب دادند🙏🏼

تشکر

به یا تعبلنج

برو پیامای پایین تر رو بخون،پیدا میکنی پیاممو

به میکائیل۳۱۳

خداروشکر ک خوبی

حالم خیلی خوب نیست،ولی اینم میگزره ان شاءالله

مواظب خودت یاش عزیز💛🫂

به خاک🌱

ممنونم از اینکه حرف زدی و تجربیاتت رو باهام درمیون گذاشتی،من خودمم توی یه همچین موقعیتیم تقریبا،ولی بنظرم اینم یه روزی به یه صورتی تموم میشه

من قرص خوردم اون موقع خیلی خوب بودم،تاثییرش خوب بود،فکر میکنم اشتباه کردم به حرف اون روانشناسه گوش دادم و قطع کردم،اللته که خودمم سرخود قطع کردم و تا چند وقت سرگیجه میگرفتم و کلا هم این جور قرصا سرخود نباید کاری کرد خطرناکه

حتما با روانشناست حرف بزن،منم باید برم پیش یکی حرف بزنم،دوباره باید برم روانشناس 

ان شاءالله حال ما و هرکی مشکل داره،چه روحی و غیر روحی،خوب بشهو مشکلش حل بشه

مواظب خودت باش گل💛🫂

به یا تعبلنح:داداش نمیدونم دیگه مثل سابق نیستم شهوتم بیشتر شده قشنگ تو چنگ شیطون هستم نمیتونم جلوی هیچ کاری رو بگیرم جلوی نفسم رو نمیتونم بگیرم هر کی هر کاری که لذت داشته باشه بگه بیا انجام بدیم میگم بزن بریم دیگه نمیدونم چیکار کنم دارم دیوونه میشم

neko

داداش من جوابتو دادم ولی مثکه چیزی‌گفتم خلاف قوانین سایته...اون دیگه دست من نیست حوصلمم نمیکشه دوباره تایپ کنم..شرمنده داداش❤️‍🩹

سلام 

بعد از چند روز موفق شکست خوردم ولی ناامید نیستم و میخوام اون راه هایی که باعث شکست من شد رو پیدا کنم و دوباره ادامه بدم.

نمیدونم چرا یه لحظه خر شدم و با خودم گفتم این چند روزی که ترک کردم خودش خیلی خوبه و دوباره میتونم به این روز برسم و همین مقدمه ای شد برای گناه .... گناه بزرگی انجام دادم ولی ترک میکنم اینو میدونم.

خیلی پشیمونم .... ولی کاریش نمیشه کرد باید ادامه بدم 💪

دعا فراموش نشه...... دعا برای همدیگه حتما اثر داره...... 

به neko

سلام...خوبم...تو چطوری؟

ببین برای من این تنهاییه بیشتر به خاطر این بود که از طرف بقیه پس زده شدم...دوست ، هم کلاسی ، حتی بعضی وقتام خانواده...خانواده‌م اوکی‌ن...ولی بعضی وقتا یه کارایی کردن که اصلا ترکوند نابودم کرد...

و بعدش که رفتم توی تنهایی خودم...یا شایدم تنهایی اومد تو وجودم...دیدم که اینجا دیگه جایی نیست که بقیه بتونن بهم آسیب بزنن...این خوب بود...تو تنهایی من بودم و خودم...دیدم خیلی خوبه

ولی چون روح ضربه خورده ای داشتم...خودم افتادم به جون خودم😊...خودم خودمو اذیت میکردم...درسته کسی نبود سرکوفت بزنه...مسخرم کنه...حالمو بد کنه...ولی همه اون آدما همه اون حرفا همه اون کارا یه جورایی انگار رفته بودن تو یه گوشه از وجودم...چجوری بگم...اونا نبودن...ولی حرفاشون بود...کاراشون بود...مسخره کردناشون بود..انگار که نقاب زده باشن...و اون نقاب خود من بودم...خودم به خودم میخندیدم...خودم به خودم سرکوفت میزدم...خودم خودمو مسخره میکردم...

هع! ببین تو چقدر بی خاصیتی اونا نخواستنت...بی عرضه...تو هیچ کاریو نمیتونی خوب انجام بدی...خپلِ کوتوله...و....و....و....

همه اینا بهم حس ناکافی بودن میداد...ینی من چی کم دارم که اونا منو نمیخوان...ینی چه مشکلی دارم که هی پس میزنن منو؟... و هر بار نتیجه این بود : تو خودت مشکلی...سر تا پات مشکله...انقدر زور نزن...اونا نمیخوانت...

و همه اینا کم کم باعث شد بی حس بشم...دیگه حتی اگه کسیم چیزی میگفت هیچی بهش نمیگفتم...ولی از تو خرد میشدم...له میشدم...ولی هیچی نمیگفتم...فقط میرفتم یه جایی که هیچکس نباشه ( ۹۹ درصد مواقع پشت بوم خونه) میشستم گریه میکردم...دلم به حال خودم میسوخت که چقدر بی چاره ام...واقعا بی چاره بودم...چاره ای نداشتم...و همه اونا باز میرفت پیش بقیه جیزایی که از قبل مونده بودن یه گوشه ذهنم و بدتر و بدتر میشد‌...

تنها چیزی هم که یاد گرفتم برای هندل کردنش این بود که فقط بریزم تو خودم...استاد شدم برا خودم...فقط میریختم تو خودم...این باعث میشد روز به روز بیشتر به خودم ضربه بزنم...چون کسی نبود که باهاش حرف بزنم...یکی نبود بگه چه مرگته؟ میخوای باهم حرف بزنیم؟ میخوای گریه کنی پیشم؟...هیچکس...

و هیچوقت دیگه سعی کردم به کسی نزدیک نشم...اگرم نزدیک میشدم میگفتم میخندیدم...ولی از درون داغون بودم...و این حرف واقعا درسته که حواستون به اون کسی که خیلی میگه و میخنده باشه...و نمیذاشتم خیلی نزدیک بشه بهم یا بهش نزدیک بشم...چون اصولا خودمو باعث بدبختی بقیه میدونستم( باورم این شده بود...تو همیشه کمی...هیچوقت کافی نیستی...) پس دور میشدم ازشون...

همین یکی دو ماه پیش بود با یه دختری آشنا شدم(مجازی)...حرفاشو میزد...و از اونجایی که من هیچوقت هیچ کس رو نداشتم بهم گوش بده...همیشه وقتی میبینم یکی واقعا نیاز داره که حرف بزنه پای حرفاش میشینم...بدون قضاوت بدون اینکه راهکار بدم بهش بدون اینکه بگم اینم میگذره...بهش گوش میدم‌...میگم بذا اون حسی که من تجربه کردمو بقیه تجربه نکنن...بهش گوش میدادم( نه صرفا چون دختر بود)ولی باز با اینکه هر کاری از دستم برمیومد براش کردم...اون بازم بهم حس ناکافی بودن میداد😊!!...گفتم برو گمشو حیف من که وقتمو پای تو حروم کردم...تا من باشم دیگه نه به دختری نگاه کنم نه دختری رو آدم حساب کنم نه دیگه از این غلطا بکنم نه بخوام خدای نکرده یه روزی زن بگیرم...

میدونی همه این اتفاقا باعث میشه که آدم‌بیشتر و بیشتر بره تو تنهایی خودش...از یه جایی به بعد دیگه میگی گور بابا همه!! برن به جهنم...درسته هیچکسیو ندارم‌..ولی خودمو که دارم...هر وقتم خواستم با کسی حرف بزنم گور بابا همه دستم تو جیب خودمه پول میدم میرم با روانشناس حرف میزنم...اصن به جای پول یه جلسه پول دو جلسه رو برا یه جلسه میدم که بشینه پای حرفم...بازم گور بابا همه!!

از یه جایی به بعد( دقیقا بعد اینکه اون دختره اون کارو با من کرد) فهمیدم که هیچ پسر یا دختری نمیتونه به آدم کمک کنه‌...فقط خودتی و خودت...خودتو داری گور بابا همه...باید یه کاری کنی که تنهایی برات لذت بخش بشه...باید خودت با خودت حال کنی...باید با خودت عشق کنی...آهنگ گوش بده...اگر وزنت زیاده رژیم بگیر...اگر لاغری برو برنامه بگیر وزنتو زیاد کن...باشگاه برو...درس بخون...فیلم ببین.. سریال ببین...یه ساز جدید یادبگیر‌..‌.دعا بخون...بخواب...شب با ماشین برو بیرون دور بزن...تو سرما برو بستنی بخر برا خودت...برو روزی نیم ساعت تو فضای باز هوازی کار کن(بدو)... ببین با چی حال میکنی همونو انجام بده...

خودم دیدم عشق میکنم روز مادر برا مامانم طلا بخرم رفتم براش طلا خریدم کلی کیف کردم...شاعر میگه پولامو جمع کنم تو دستت انگشتر کنم یه ذره هم شده خستگیتو در کنم😊 گور بابا همه...

البته که نگفته نماند دوست خوب میتونه به آدم کمک کنه...من فقط یه دوست دارم که باهاش بعضی شبا میرم بیرون دور میزنیم غذا میخوریم تو سرما میریم پارک قدم میزنیم حرف میزنیم...فقطم همون یه نفره...

راجع به تنهایی هم با روانشناس حرف زدم...فعلا چیز خاصی نگفته بیشتر برای درمان این اعتیاد داره کمکم میکنه...این هفته میخوام برم پیشش احتمال زیاد...شاید بهش بگم که بخوام قرص مصرف کنم ببینم چی میگه...نمیدونم تو قرص چی میخوردی؟ تاثیر میذاشت؟ همه اون چیزایی که گفتم بالا... من خودم اجرا نکردم...الانم حالم خوب نیست...اصلا خوب نیست‌‌‌...ولی دارم دست و پا میزنم فعلا...نمیدونم شاید واقعا لازمه یه دوره ای قرص بخورم تا خوب بشم...ببینم چی میشه...

همین دیگه خیلی زیاد شد🙂

سلام منو یکی از دوستان دعوت کردن بیام اینجا با من کار داشتن. کاری داشتین در خدمتم

به یونس بمب انرژی:

داداش خیلی ناراحت شدم الان دیدم اینقدر ناامید و ناراحت شدی و گیر افتادی چنگ شهوت 😞😞😞😞😞. بذار برات راه حل خودمو بگم شاید به دردت بخوره منم دو سه هفته قبل مثل تو کلا غرق استمنا شده بودم گاها دو سه بار در روز استمنا میکردم دور افتاده بودم هر شب استمنا میکردم بدجور غرق بودم هی میخواستم خودمو با روزه تنبیه کنم فردا جا میزدم به خاطر گرسنگی تا اینکه جمعه دو هفته قبل که شب استمنا کردم با قاطعیت تصمیم گرفتم هفته بعد چند روز پشت سر هم روزه بگیرم دو روز که روزه گرفتم کلا ارادم قوی شد از چنگ نفس فرار کردم با انگیزه و پرانرژی جلو اومدم تا اینکه الان ۱۱ روزه پاکم بدون تحریک. تو هم میتونی با روزه تنبیهی نفس سرکش را تنبیه کنی خیلی روزه جواب میده

به داداش گلمnako:

سلام داداشی،الحمدالله حالم عالیه

امروز هم۹روز پاکم😁💚

خودت خوبی سلامتی؟

ممنونم که به یادم بودی...💞

میدونم کاری از دستتون بر نمیاد 😓

خودممو خودم یه راهیه که خودم باید برم هیچکس هیچ کاری نمیتونه بکنه برام 

کاش میتونستم پاک باشم

کاش میتونستم چهل روز پاک باشم کاش لیاقت پاکی رو داشتم 

غرق خودارضایی شدم اگه سه روز انجام ندم از خماری میمیرم 

چه راهی هست برای ترک فقط باید مرد باید خودمو بکشم تا راحت بشم از این اعتیاد 

کاش خدا یکمی کمکم میکرد 

کاش بمیرم ما که زنده و مرده بودنمون فرقی الان نداری پس بمیریم بهتره 

مثل یه مرده متحرک 

هیچ راهی هم برای ترک نیست 😞😞😞😓

😭😭😭😭😭

من خیلی تلاش کردم خیلی وقت گذاشتم زحمت کشیدم چه دوره های پاکی که نگرفتم ولی ...

واقعا تلاش کردم خودم که دیگه میدونم ولی نمیخوام تعریف کنم از خودم ولی خیلی زحمت کشیدم که بزارمش کنار ولی نشد که آدمی هم نیستم که بخوام فاز بد و منفی به خودم بدم اتفاقا همیشه به خودم میگم میشه من میزارمش کنار ایندفعه دیگه تمومه دیگه توبه قسم میخورم قول میدم تعهد ولی وقتی نمیشه چیکار باید کرد اخه من همش بگم میشه ولی در عمل چی خسته شدم دیگه ازاین زندگی هر روز دارم بدتر از قبل میشم هر روز از  خدا دور تر هیچ کاری هم جز افسوس خوردن نمیشه خیلی شروع کردم ولی مثل دفعه های قبل شکست 

😞😞😞😞

به میکائیل ۳۱۳:

سلام

خوبی؟

چند وقت بود نبودم،خواستم خبرت رو بگیرم ببینم در چه حالی،انشاءالله همیشه سلامت باشی

هم تو و هم یا تعبلنج مواظب خودتون باشید💛🫂

به یا تعلنبج:

سلام

خوبی؟

میخواستم بگم بحث همجنسگرایی که حرف میزدی،مطمئن باش تلقین و شرطی سازی هست،به این صورت که به خود گفتی که من الان فلان شخص رو ببینم تحریک میشم،هی این فکر تکرار شده،ذهنت تلقین کرده بهت که اره اینطوری هستی،بعدم بدنت شرطی سازی شده که هر وقت همجنسی که با توجه معیارات خوشگلن ببینی اینطوری میشی

البته که چیزای دیگه هم تاثییر داره مثل همین دوست نداشتنت،منم خودم جرقه این مسائل با دوستی و اینا زده شد

من خودم تقریبا یه همچین چیزی بود فقط شرطی سازیم با این بود که پورن همجنسگرایی میدیدم و خ.ا میکردم که خیلی تاثییر بدی داشت و سریع تر من اینطوری شدم

شاید تو شرایط دیگه ایی داشتی،خودت بشین فکر کن

و اینو بدون ترک خود ارضایی خیلی کمکت میکنه

همچنین یه مشاور خوب و با دین و ایمان،من چند بار پیش یه روحانی که مشاوره هم بلد بود رفتم،در مورد تلقین بهم گفت،و سعی کرد اول بحث خ.ا رو درست کنه،اون موقع حرفشو گوش ندادم چون فکر میکردم نمیفهمه،ولی بعدا فهمیدم اون همه حرفاش کاملا درست بوده

قبلا هم اینارو فکر میکنم به صورت جمعی و نه خطاب به تو یا کس دیگه ایی گفته بودم،ولی از اونجهیی که من الان ۶ ساله اینجوریم و چند وقت پیش تازه فهمیدم چی به چیه،و اگه خود ارضایی رو ترک کنم خیلی حالم بهتر میشه خواستم چیزی که یاد گرفتم رو به اشتراک بزارم،اینم در نظر داشته باش اگه من این مسائل باعث شده به جنس موافق گرایش پیدا کنم دلیل نمیشه تو هم حتما همین باشه و باید مثل من عمل کنی،حتما بشین یه مدت زیادی به خودت برس و فکر کن

بنظرم حرف من این نبودم رو هم گوش بده،این دوچرخه سواری و کافه رفتنت درسته کمتر از قبل باعث تحریکت میشه ولی مطمئن باش تاثییر خودشو میزاره،مثل یه ریشه کوچیک که کم کم کل بدنت رو میگیره و یه دفعه شکست میخوری

نمیدونم در چه حد احساساتت پیشرفته هست،ولی مطمئن باش تنها نیستی و بقیه هم توی این راه دارن تلاش میکنن تا بهتر بشن،حداقل توی این سایت غیر تو فکر میکنم دو نفر دیگه هم آشنا شدم که اینطوری بودند

مواظب باش خیلی گرایشت زیاد نشه که برگشتنش سخت تر میشه،ولی شدنیه هرجایی هم ک باشی،اینو مطمئن باش

من یکی از دوستام که اینطوری بود مثل من،چهارشنبه عروسیشه،خیلی وقته هم عقد بودن،و داره زندگیش رو میکنه،پس بدون شدنیه،تازه اون از من وضعش بدتر بود

خدایا عمر من چقدر زود می رود؛ انگار همین دیروز بود که خیلی ناراحت بودم که شکست خوردم؛ اما اکنون دقیقا ۶۶۲۷۵ دقیقه از شکستم سپری گردید....فکر کنم پیروزی اینبار من فقط بخاطر این بود که من ارزش دقیقه به دقیقه زندگی خودم رو دانستم وپی بردم که عمر بشری چقدر کوتاه است.....انگار من دارم آخرین پیامهام رو به همه میدم وبا همه خداحافظی می کنم ومی رم.... قبلاً ها هم همینطور بود اما من متوجه نبودم....الان واقعا احساس می کنم که به مسافرت آمده ام وزود باید به جایگاه خودم بروم ؛ جایگاه همه ما فقط عالم برزخه وبس...ما از آنجا هم کوچ خواهیم کرد وبه عالم قیامت خواهیم رفت....خوشحالم که داداش نکوی عزیز هم در این راه به ما پیوست....الان در این دنیای وانفسا که هرکی به نوعی به فکر خودش ونجات خودش است من وبانو منتظر وداداش عزیزم رهایی ونکو که « ۴» نفر شده ایم فقط به فکر تو واهل بیت عصمت و طهارت وحضرت « فاطمه » س شده ایم....حتی اگه نعوذ بالله اهل بیت عصمت و طهارت طرفدارنشون کمرنگ گردند ما ۴ نفر هرگز بهمون هیچ فرقی نمی کند چون عشق آنها در قلب ❤️ ما هک شده است..‌‌...من خیلی خوشحال وشادم که با طرفداران حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها زندگی می کنم....با آنها نفس می کشم....فاطمه یعنی کلید واژه ها....مَا كَانَ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا
ترجمه :
حسن بصری گوید: در بین این مردم كسی عابدتر از فاطمه نیست آنقدر در نماز می‌ایستاد كه قدم‌هایش ورم می‌كرد.
هر روز اگر از فاطمه زهرا « س» حرف بزنیم باز هیچ حرفی مثل اینکه نزده ایم....کلمه « فاطمه» در هر شرایطی از زندگی امید را در انسان زنده می کند ...ان شالله که مهدی فاطمه هرچه زودتر ظهور کند وبه تمام گرفتاریهای انسان یک جا خاتمه بدهد فقط به امید آن روز....

به خاطر پیام یا ستار العیوب و ادمین منتظر،و محبوب بودن حضرت زهرا پیش من،تصمیم گرفتم که حتما با انیمیشن هام و هنرام باعث بشم حضرت زهرا بیشتر دیده بشن،بیشتر فهمیده بشن

من اصلا نمیخواستم همچین کاری که به صورت بی پرده به چی ی میپردازه انجام بدم،ولی الان میبینم که این کار خیلی خوبه،من که باور قلبی به ایشون دارم،چرا به بقیه نشناسمشون؟

خواستم بگم که شما باعث گرفتن این تصمیم شدید،ممنونم💛