# در این بخش میتونید از برنامه ها و اهداف آیندتون بگید، و با دوستانتون در این زمینه همفکری کنید.
# طرح مشکلات اخلاقی و رفتاری که با آنها مواجه هستید، بلا مانع است.
# این بخش جهت همفکری کاربران با همدیگه است. و چه بسا پیامها از سوی مدیران، بدون پاسخ بماند.
لذا با توجه به این مساله و نیز زیادی حجم پیامها، مواردی که نیاز به پاسخ مدیران دارند را در دیگر بخشهای مربوطه مطرح نمایید.
# مشکلات مربوط به خودارضایی رو در بخش «درخواست کمک» نیز میتونید مطرح کنید، و اونجا هم میتونید در کنار مدیران، به دوستانتون کمک کنید.
برگرفته شده از وبلاگ توبه 94 | همفکری بانوان
برای ثبت نظر خود وارد حساب خود شوید . ورود به سایت
nazanin83...........
09 دی 1402 ساعت 07:25ب مستانه
خیلی شرایط سختیه
واقعا مغزم کارنمیکنه دیگ
ی حسی میگه بیخیال ترک شو اصن انگار شدنی نیست
خدا هیچکسو درگیر این مشکلات نکنه
واقعا عذاب اوره
🙂💚
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
09 دی 1402 ساعت 14:19سلام دوست خوبم نازنین جان
می فهمم چه قدر پاکی برات سخته ❤️🩹
ولی لطفا هر چی شد دست از تلاشت برندار
باور کن خیلی فرقه بین کسی که تلاش میکنه و نمیتونه
با کسی که عین خیالش نیست
خدا دوستت داره نازنین جان
خواهشاً از متخصص کمک بگیر و حفره هات رو بپوشون تنهایی سخته ،
🌹🌹🌹🌱
Arezoo
09 دی 1402 ساعت 00:21سلام
بدجوری سرماخورده بودم از سه شنبه افتادم چهارشنبه به زور هرطور که شده بود رفتم و امتحانمو دادم (وای اینقدررر سرجلسه ابریزش بینی داشتم که اصلا نمیتونستم سرمو پایین کنم بنویسم)خلاصه به خیر گذشت اومدم خونه اونروز و 5شنبه هم که کلا درحال استراحت و خوردن دمنوش و قرص اصلا نتونستم برای امتحان شیمی شنبه ام بخونم
مامانم زنگ زد مدیر و قرار شد گواهی ببرم اخه توی نصف روز نمیشد واقعا دو تا فصل شیمی دوازدهمو خوند که!
خیلی ناراحتم دلم برای معلمم که باید یه بار دیگه سوال طرح کنه واسه من هم میسوزه!!
هعی
توی این دو سه روز هییییچی درس نتونستم بخونم خدا بهم توفیق مجدد بده که ادامشو خوب برم جلو
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
09 دی 1402 ساعت 14:12سلام عزیزم 😇
خودت رو سرزنش نکن
بیماری ی اتفاقه و دست ما نیست
سلامت جسم و روان خیلی مهمتر از تحصیله
انشالله حالت بهتر بشه و جبران کنی عقب افتادگی رو
مراقب پاکیت و سلامت جسمیت باش 😊🙏🌹
نگاه
08 دی 1402 ساعت 19:20سلام منم تازه به جمعتون اضافه شدم به نظرتون خدا منی که هزار بار توبه کردم و شکستمم می بخشه؟ منی که قول دادم و بعدش شکستم می بخشه؟ منی که قسمش دادم به امام ها و به کسایی که دوسشون داره و بعد موقع گناه قسمم یادم بود ولی گناه کردم می بخشه؟ منی که یاد امام زمانم افتادم ولی گناه کردم که یعنی بی حرمتی کردم منو می بخشه؟ منی که گفتم امام زمان من برات می میرم ولی بعدش گناه کردم بازم میشه به چشمش بیام؟ منو می بخشه؟
"سامان"
08 دی 1402 ساعت 22:58سلام👋
امیدوارم که حالتون خوب باشه😇
خوش اومدین💐
معلومه که میبخشه
صد بار اگر توبه شکستی بازآ🙂
خدا عاشق بندهاشه
خیلی دوسشون داره
خدا وقت میفهمه که بندش پشیمونه تموم گناهاشو میبخشه😌
در پناه خدا باشید🌿
nazanin83...........
07 دی 1402 ساعت 16:25استرسم خیلی شده هرشب کابوس میبینم باتپش قلب از خواب میپرم تا دم در میرم استرس میگیرم ک ممکنه ی چیزی بشه یا ایست قلبی کنم
همش وسواس دارم و سوالا تکرار میکنم ک یکم آروم شم
از طرفی خودارضایی ها مکرر استرسم تشدید کرده
مشکلاتی ک آزارم میدن یکی دوتا نیستن
برا ترک خ ا م راهم هموار نیس ک بگم ب راحتی کنترلش میکنم و اینم ی نگرانیه
از لحاظ روحی و جسمی در وضعیت درستی نیستم و نمدونم ت این شرایط باید چکار کنم
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
08 دی 1402 ساعت 14:03از هر جا که شروع میکنی مدیریت روحیه و سلامت روانت در اولویت باشه
چون این استرس ها زندگیت رو دچار اختلال کرده. نباید بزاری دوران نوجوانی و ابتدای جوانی این طوری بگذره با کابوس و حمله پنیک و ....
اون مشکلاتی که میگی رو روی کاغذ بنویس ببین چه کاری از دستت برمیاد . ی سری هم فقط دکتر میتونه. اونایی هم که قابل حل نیستن مثل خانواده رو باید پذیرفت .
در پناه حق ✨🌹🌹
nazanin83...........
07 دی 1402 ساعت 15:37از لحاظ روحی ت وضع خیلی بدی هستم
روزای خوبی و تجربه نمیکنم
داغونم از نظر روحی
سخته
میترسم ی بلای ب سرخودم بیارم انقد ب هم ریختم
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
08 دی 1402 ساعت 14:00همون پاسخی که تو پیام قبلی نوشتم برای این جا هم صدق میکنه
ببین گیر یه چرخه معیوبی افتادی
استرس، و حال بد و فرار به خ.ا . دوباره خ.ا و آثار استرس که نتیجشه
از متخصص کمک بگیر تنهایی نمیتونی حلش کنی سخته .
Fatemehsadat
04 دی 1402 ساعت 19:48اینجا چیکار میکنن؟حرفم باهم میشه زد یا فقط مشکل باید مطرح کنیم :)
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
05 دی 1402 ساعت 10:41اینجا مناسب برای چت کردن با هم جنسات هست و از بخش های دیگر سایت خیلی آزاد تره
میتونی درددل کنی ، گفتگو در مورد موضوعات روزمره کنی، مشورت بگیری و ...
جز موضوعات سیاسی اعتقادی و مباحث مثبت هجده هر چه دل تنگت میخواهد بگو 😊🌹
Fatemehsadat
04 دی 1402 ساعت 19:47سلام :) من تازه اومدم یکمی حس غریبی میکنم :)
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
05 دی 1402 ساعت 10:39سلام فاطمه سادات گل. 💐
خوش اومدی عزیزم
چرا حس غریبی داری ؟ اینجا همه با هم دوستیم و برای تازه واردان احترام قائلیم
یک مقدار فعالیت کنی از این احساس در میای و کلی دوست پیدا میکنی
😊🤚😌
nazanin83........
04 دی 1402 ساعت 13:40ب مستانه
سلام
ببخشید گلم
منظورم اینه خب حفره آره هم از نظر روان و جسمی و شبکه هااجتماعی
۲جلسه مشاوره رفتم ۵جلسه دیگ باید برم فعلا برا وسواسم البته باهاشون در ارتباطم گفت برم روانپزشک مثلاً گفته یکی از راه ها استرست مواجه درمانیه مثلاً اون روز من نمیخواستم برم مهمونی گف ک برو باید بابترسات روبه رو بشی یاا مسأله پزشکی راجبش صحبت کردم قبلنا بعد رفتم دکتر گفت دارو الکی مصرف کردی اصن عفونت نداری
حساسیت پوستی هست
بعد خوب نشد کلا ازون موقع
بعد ی پماد ک استعمال میکنم ببخشید حس داغی و گرما ایجاد میشه من نمدونم من وسواس دارم یا مربوط به پماده
مثلاً شب بزنم صب حس میکنم شهوت میره بالا و
بعد گفتم خیلی وسواسیم ازین ژلا شستشو خیلی استفاده میکردم روزی چند بار قبلنا اینجور شدم بعد کمترش کردم
بعد مخاستم از درمان طب سنتی استفاده کنم ک اثر بخش نبودن اونام
بعد بجز این خیلی خابا تحریک کننده میبینم هرشب
کلا ی وضع بدیه
یعنی کلا خیلی پرخاشگر شدم کلا یکی ت خونه حرف بزنه میره روروانم عصبی میشم و میگم ک عذاب وجدان واون حس منفی خ ا ازیک طرف
ازین طرف این ک هرچی سعی میکنم حل نمیشه
از ی طرف ی حس خیلی بدی دارم ک اصن آدم مفیدی نیستم همش سرم ت گوشیه و ب گوشی اعتیاد دارم
ببخشید کلا حرفامم چیز مهمی نبود فقط گفتم توی بخشی می اینجا بنویسم توی بخش عمومی ننویسم ک مرداهم باشن
بعد راجب این فیلما مبتذل گفتم ازهمون چت روم میدیدم یعین وی پی آن ندارم بعداونو حذف کردم خدارا شکر
بعد خیلی فکرمم سمت این چیزا میره و مثلاً صحنه ها ت ذهنم مرور میشه
کلا خیلی وضع بدیه
همین
😇
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
04 دی 1402 ساعت 20:38سلام عزیزم 😊👋
متوجه شدم که آثار جسمی ،روانی داری و این و بدون با خ.ا تشدید شده
اگر ترک کنی خیلی از این مشکلات روحی و احساس پوچی و پرخاشگری از بین میره
اگر تشخیص دکتر وسواس بوده پس باید جدیش بگیری چون وسواس چه فکری و چه عملیش باعث میشه توی زندگیت اختلال به وجود بیاد
حتما مشاوره ت رو ادامه بده و مواردی که میگه رعایت کن
تکنیک مقابله با وسواس مواجهه هست خیلی سخته ولی تجربه ثابت کرده مواجهه های مستمر اضطراب و وسواس رو در دفعات بعدی کممیکنه..
طب سنتی هم ضرر نداره امتحان کن اما فقط به عنوان روش مکمل ،چون درمان اصلی همون روان شناس هست
مراقب خودت باش عزیزم اینا حل میشه تلاش کن 🙏🌹🌹
سرو
01 دی 1402 ساعت 17:19سلام دوستان عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه
اومدم یکم درددل کنم که شاید به خ.ا هم ربط خاصی نداشته باشه.
اول بگم لطفا اگه اسمم " سرو " ثبت نشده، کامنتمو نشر ندید.
و بعد این که بچه ها من دانشگاهمو رها کردم. یعنی اونقدر نرفتم که دیگه از همه ی درس ها حذفم و قبلا هم چون مرخصی و مشروطی هامو خرج کردم، دیگه راه بازگشتی نیست. این ششمین سال لیسانسم بود. از کش دادنش خسته شده بودم. از اول خوب شروع نکرده بودم و شش سال درس تلنبار شده داشتم که هر چقدرم بقیه میگفتن میشه، اما نمیشد جمعش کرد. سر کلاسا میخواستم هر لحظه بمیرم و منقبض بودم.
اما تیر خلاص این جریان چی بود؟
اوایل مهرماه برای من یه خواستگار اومد یعنی واسطه معرفی مون کرد به هم و ما زیر نظر خانواده ها با هم رفت و آمد کردیم تا اوایل آذر. من پسندیدم و می تونم الان که همه چی تموم شده بگم دلبسته، وابسته یا چنین چیزی شده بودم. واقعا همه چیزهای خوب به خصوص اخلاق خوبی داشت. گیرهای کوچیکی داشتیم اما گفتگو می کردیم و همه چیز خوب پیش می رفت. قرار شد یک روز مادرش بیاد خونه ی ما تا من رو ببینه. و همون روز مادرش مخالفت کرد و شب زنگ زد به واسطه و تموم کرد. می گفت خودش مایل بوده و فقط به خاطر مادرش قضیه منتفیه.
یک ماهه که حال خوشی ندارم. فقط می خوابم. مادرم مدام میگه می ترسم مریض روانی شی. به عدالت خدا شک کردم. به این که می تونست از اول ما رو که انقدر روحیه هامون شبیه بود با هم آشنا نکنه اما کرد. انرژی نداشتم حتی حرکت کنم. باشگاه می رفتم اما رهاش کردم چون نمی تونستم دست و پاهامو حرکت بدم. بی هدف و بی انگیزه بودم، بدتر هم شدم. همون هفته ی اول این ماجرا گفتم دیگه دانشگاه نمیرم نمی تونم هم زمان اون فشار رو هم تحمل کنم.
اما همه اش عذاب وجدان دارم که من یه آدم بی مدرک به درد نخورم. وقتی رهبری همه اش از دانشجوها تعریف می کنه، من یه گوشه ی دنیا مثل یه گرفتار اعتیاد کز کردم. اما تقصیر من چیه وقتی شرایطش رو ندارم؟ یعنی اگه درس نخونم و تهش یه آدم اهل مطالعه ی هنرمند باشم، باز هم به درد نخورم؟ الان نمی تونم به هیچی فکر کنم. شاید بعدا دوباره یه رشته ی بدون کنکور ثبت نام کنم اما دوست ندارم معیار ارزشمندی ام دانشگاه باشه.
نگرانم که باز هم خواستگار بیاد و این بار به خاطر مدرک نداشتنم منتفی کنه. هر چند من دیگه سخت آدما رو می پسندم. کسی که به نظرم بهترین مرد دنیا بود از دستم رفت. الان یکی از فامیل ها پا پیش گذاشته و به نظر من پسرش خیلی بچه است. اصلا نمیخوام حتی باهاش حرف بزنم. تصور کنارش بودن اذیتم می کنه. بماند که خانواده اش از نظر اعتقادی سیاسی به من نمیخورن و این شرایط رو دوست ندارم نه برای خودم نه بچه های آینده ام که قراره در این فضای مخالف رشد کنن.
دلم میخواد یه گوشه ی امن فقط کز کنم. نمی دونم. شاید خیلی طول بکشه. کاش میشد آدم ها رو قانع کرد که نصیحتم نکنن یا میشد زمان رو متوقف کرد.
من از باهوش ترین بچه های مدرسه مون بودم و مدرسه مون از بهترین ها. اما انقدر زمان گذشته و انقدر از اون دختر دور شدم که خودم هم باور نمی کنم این حرف رو. میگم شاید خواب دیدم اون روزهای اوج رو. تو این سن و سال دیگه چطور میشه به اون نقطه برگشت؟ این موجود به درد نخور می تونست بهترین باشه. اما حالا طوری شده که حتی نظرات خودمم ندارم و همه چی رو از مادرم سوال می کنم.
مادرم به روم میاره که ده دوازده ساله کارم همینه که با هر اتفاقی چند سال از زندگی بمونم. اضافه وزنم رو به روم میاره. میگه دیگه وقتشه باهات روراست باشم. اما مگه این دل شکستنا من رو به حرکت در میاره؟ این یادآوری ها فقط باعث میشم دلم بخواد بیشتر و بیشتر تو رختخواب فرو برم.
نکنه خدا به خاطر این ناشکری ها و اینکه اصلا لایق اون مرد نبودم، اینطور تنبیهم کرد؟ یعنی خدا اینقدر سنگدله؟
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
02 دی 1402 ساعت 11:32سلام عزیزم
من از پیام هات این رو متوجه شدم علت حال بدت اینه که احساس شکست تحصیلی و عشقی میکنی حالا میتونی هر چی اسمش رو بزاری ولی ماحصلش اینه که چون نتونستی مدرک بگیری و با پسر مورد علاقت ازدواج کنی حس شکست و پوچی داری.
اولا باید بگم که شما حتما مشاور نیاز داری چون این حال بدت مزمن شده و اخیرا پیش نیومده پس باید بری مشاور تا انگیزه تو به زندگی و درس بالا ببره و هم روی عزت نفست کار کنه چون شکست خوردن عزت نفس رو بالا میبره
این از نکته اول که برات آسیب شناسی کردم که مشاور باید برطرف کنه
اما نظر خودم روبگم راجع به اون آقا پسر چون تجربه مشترک دارم باهات . ببین اگر واقعا مرد زندگی بود میتونست خانوادش رو راضی کنه و یا مستقل تصمیم بگیره. این ارتباطی به خشم خدا نداره .عزیزم کلی دختر پسر هستن همو دوست دارن ولی بخاطر دخالت خانواده یا عدم رضایت شون جدا شدن . ولی ی عامل خیلی مهمه. این که دو طرف چه قدر برای هم تلاش کنند. اون آقا پسر چه تلاشی برات کرد ؟ و از کجا میدونی مدرک بهانه نبوده و دلایل دیگری پشت پرده نیست ؟
میخوام بهت بگم سطحی نگاه نکن . سطحیش میشه اینکه خدا نعوذبالاه از تو انتقام گرفته که این صفات برای خدا نیست چون خدا توبه پذیر و از مادر مهربان تر . عمقیش میشه اینکه اون آقا خصوصیتی داشته که نتوانسته جسور باشه و خانواده رو قانع کنه (تا دلت بخواد زیادن عاشقایی که تو عمل جا میزنن) سوم از کجا میدونی که اون بنده خدا هم کفو و نیمه گمشدته که انقد ناراحتی ؟ هیجانه و میگذره . آدم مناسبت رو خدا سر راهت میزاره امید داشته باش . ی کسی پیدا میشه که ارزش دختر رو به مدرک نمیدونه ( آخه پسرای الانشم که سرپرست خانوادن تا دیپلم خوندن از دختر چه انتظاری میره که حتما درس بخونه ؟
به حرفام فکر کن و امیدت رو از دست نده
ی آیه قرآن داریم چه بسا چیزی را دوست دارید ولی به ضررتون هست ،شاید این ازدواج به صلاحت نبوده..
پس مشاور رو برای افسردگیت جدی و شکست عاطفیت جدی بگیر. کمکت میکنه فراموش کنی و به زندگی برگردی
در پناه حق 🌹🌹
نوری
27 آذر 1402 ساعت 21:35سلام. میخواستم بدونم با ترک خودارضایی،شرطی شدن ذهنم خوب میشه؟چقدر زمان میبره؟
غدیر خون
28 آذر 1402 ساعت 19:55سلام به شما خواهر گرامی،اگه منظور شما از شرطی شدن ذهن شما نسبت به انجام خ.ا هستش،بله میشه گفتش که تا درصد بسیار بالایی اگه پاکی شما ادامه داشته باشه و در پاکی تداوم داشته باشید، با گذر زمان کم کم این عوارض کاملا از بین میره و دیگه اون کشش منفی همیشگی رو به انجام این عادت رفتاری خوشبختانه نخواهید داشت،برای هر شخصی هم ممکنه این موضوع تفاوت هایی داشته باشه، اما هر چقدر کیفیت پاکی بالاتر باشه ممکنه این اتفاق خیلی زودتر بیفته و به روند عادی زندگیتون در این زمینه برگردین و ان شاء الله به ارامش مناسبی در این زمینه برسید و دیگه با هر بهونه مثل استرس سراغ این عمل نرید.💐😊🌟🥇🌱🤲🌠
موفق باشین.🤲
تلخون
27 آذر 1402 ساعت 20:16سلام
تقریبا دارم از همه چی میبُرم. هر کاری میکنم به در بسته میخورم. نمیخوام بیشتر از این بار مخارجم روی دوش پدرم باشه ولی هیچ جا استخدامم نمیکنن. حال خیلی بدی دارم نمیتونم طبق برنامه هام روی اهدافم کار کنم دلسرد شدم از ادامه دادن. نمیخوام اینطوری باشم ولی هیچ کاری هم از دستم برنمیاد. دلم میخواد مثل قبل با ذوق بشینم سر درسام و کارام ولی اون حس اشتیاقه رفته نمیدونم چرا. این حس و حالم و دوس ندارم. میخوام برم یه جای خلوت خلوت یه دل سیر ضجه بزنم خالی شم. دل و دماغی برام نمونده... حتی احساس میکنم خدا و ائمه و شهدا هم ازم دلسرد شدن...
غدیر خون
28 آذر 1402 ساعت 19:32سلام به شما خواهر گرامی ، بنظرم خواهر شرایطی رو که شما در حال حاضر باهاش مواجه هستید شاید کسی بهتر از خودتون درک نکنه،اما اینو با اطمینان خدمت شما بزرگوار عرض میکنم که اغلب ما ادم ها به شکل و ابعاد مختلفی با چنین شرایطی مواجه بودیم و هستیم،به هر حال بنظرم مهم ترین اقدام در چنین شرایطی برای شما این هستش که سعی کنید بازم نا امید نشید و برای خودتون انگیزه درست کنید، چون اگه هنوزم امیدتون رو حفظ کنید، بالاخره با تمرکز کردن روی اهدافتون و تلاش کردن راه حل های خوبی رو پیدا میکنید. چون بار ها شخصا چنین شرایطی مثل شما برام در زندگی پیش امده، که اولش فکر کردم که دیگه تنهای تنها هستم و به اخر خط رسیدم،اما چون سعی کردم امیدم رو به خدا در چنین شرایطی حفظ کنم و روی حل کردن مشکلات تمرکز و فکر کنم بصورت معجزه واری از اون شرایط بحرانی نجات پیدا کردم و خدا رو شکر رها شدم 🤲 پس شما خواهر هم لطفا بازم در جستجوی حل مشکلات زندگیتون باشید و همیشه از ته دل امیدوار به حل مشکلات تون با توکل به خداوند باشید و تا جایی که میتونید و از عهده تون بر میاد با امتحان کردن راهکار های منطقی و صحیح در پی بهتر کردن زندگیتون باشید.💐😊🤲🌟🙏🌱🥇
موفق باشین.🤲
Arezoo
26 آذر 1402 ساعت 17:47من یک کنکوری ام
از امروز بهتره بگم از همین الان تصمیم گرفتم درست درسم رو بخونم و اول از همه خودم و پدر و مادرمو خوشحال کنم
از امروز به خودم قول میدم هرچقدر که کاهلی کردم رو بگذارم کنار و خود واقعیم رو نشون بدم
امروز روز 7 پاکیمه و فشار زیادی رو تحمل میکنم اما این که نباید باعث بشه من از درسم و زندگیم عقب بمونم مگه نه؟؟
من تمام خودم رو میذارم و به ارزوم میرسم
خدا جونم پشتم رو خالی نکنیااا خیلی به کمکت احتیاج دارم
الان هم برم نمازمو بخونم ❤
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
27 آذر 1402 ساعت 15:01سلام عزیزم 💐
شهوت و غریزه جنسی همیشه هست و میشه تعویق انداخت الان مسایل مهمترین در زندگیت داری
اما الان تحصیلت خیلی مهمه و زمانی که از دست بره برنمیگرده
پس برای اهدافت بجنگ ، تمرکزت رو روی درس بده، از روی مسایل جنسی منحرف کن 👌
تمام خودت رو بزار. وقتی سرت رو گرم کنی با فعالیت ها و از شدت خستگی بخوابی دیگه توان و تایمی برای خ.ا نداری عزیزم 🦾
کاری کن در کنکور بدرخشی
در پناه حق 🌹👋😇
منتظر
25 آذر 1402 ساعت 00:18📌اطلاعیه
ای تاجِ سرِ عالم و آدم زهرا ..
از کودکیم دل به تو دادم زهرا
آن روز که من هستم و تاریکیِ قبر
جانِ حسنت برس به دادم زهرا ...
شما دعوتید✅
به مراسم عزاداری شهادت مادرمون فاطمهی زهرا سلام الله علیها❤️🩹
زمان و مکان:
شنبه ۱۴۰۲/۰۹/۲۵
ساعت ۲۲:۰۰
در برنامهی قرار 👇
https://gharar.ir/r/71432e36
بچه ها کمترین کاری که میتونیم بکنیم نشر اطلاعیهی روضهست ، شاید شما وسیله رسوندن رزق به دست کسی باشین🌱
Mahya sadat
12 آذر 1402 ساعت 18:42دلم شاید یک کم گرفته یک ذره ناراحتم.چرا چون من پزشکی قبول شدم ولی خونه ما هنوز کنکوریه چون خواهرم هم که دو سال بزرگتره با من کنکور داد و پزشکی نیاورد و خوشحالی کل خانواده رو سوزوند. نوبت دوم ام آلان تو خونه ام ولی انگار تو برزخم میدونی معلقم انگار دیگه کاری به کار من نداشته باشند انگار که من شاید اصلا نیستم شاید هم اشتباه فکر میکنم جشن هم میخواستند بگیرند خورد با جابه جایی خونومون (گرچه مامانم همون موقعه هم میگفت جشن رو بگیریم تموم شده بره که این ها بشینند سر درس شون )دو کنکوری در خونه جو سنگینی داره.
نمیدونم میمونی تو خونه چرا همش توقع دارند تو کارهای خونه رو انجام بدی؟که حتی بگن بهتر که میری خوابگاه ؟
میبینی یه یک هدف ات میرسی احساس پوچی میکنی و بعد باید یک هدف دیگه تعیین کنی.نمیدونم هدف ام چیه؟
حتی میدونی چیه شک دارم میگم میخوای یک بار دیگه کنکور ثبت نام کنم ولی کنکور رو ندم تراز ماله سال قبل باشه (چون دیگه روحم گنجایش نداره)ترمیم معدل انجام بدم دانشگاه ام رو بهتر کنم میدونی چون سال قبل برای فارق التحصیل ها ناعدالتی شد 🙃دارم به اون هم فکر میکنم.شاید هم دانشگاه ها فرق چندانی ندارند.درس های پزشکیت رو بهتر بخون که دکتر بهتری بشی
دوستدارم درامد داشته باشم ولی نمیدونم چه جوری ؟توانایی مشاوره کنکور و تدریس دارم ولی نمیدونم چه جوری دانش آموز بگیرم.
حس میکنم هیچ کس از تو خانواده بیشتر هم مامان و خواهرم چون با اون ها بیشتر حرف میزدم من رو درک نمیکنند
یک مدت خوب بودم کلا فکر های مثبت کلا وضع آروم بود بعد به خدا گفتم حکمت اینکه دارم میرم یک شهر دیگه چیه؟درگیری ها ،اختلاف نظر ها ،درک نشدن ها ،بالا زد .نمی دونم والا.
هیچ کس به نیاز های من توجه نمیکنه فکر کنم حتی باعث میشن خودم هم ناخودآگاه غیرطبیعی بدونم یا آنقدر بهشون توجه نکنم که دیگه حتی خودم هم ندونم نیازهام چیا هست؟!
روحم آسیب دیده از این همه اضطراب و نرسیدن ها و افسردگی و ناراحتی ها باید به اون هم رسیدگی کنم
مسئولیت یک دختر در خانواده چیه ؟
عزت نفس رو چه جوری میشه تقویت کرد ؟
آنقدر تو خونه موندم برای کنکور فکر کنم ارتباط گرفتن با بقیه برام سخت شده پیله دور خودم را باید باز کنم ،کتابی پیشنهادی برای این هم دارید؟
پیشاپیش ممنونم از وقتی که میذارید و پیشنهاد هایی که بهم میکنید.
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
13 آذر 1402 ساعت 11:17انسان کمال گرا همینه
ی ایده آلی برای خودش وضع میکنه وقتی بهش میرسه به نقطه بعدی فکر میکنه یادش میره دستاورد امروز آرزوی دیروزش بود
دو تا پیشنهاد دارم که میتونه از این گرفتاری خلاصی بده :
با توجه به توصیفاتی که کردین حالت های کمال گرایی و افسردگی داره ازارتون میده حتما روی خودتون کار کنید . ی پزشک باید خیلی قوی باشه هم دروسش سخته هم رسالتش . کارروی سلامت روان مهمه به مشاور متخصص رجوع کنید یا اگر اصلا نمیتونی کتاب های درمانی و عزت نفس مطالعه کن مثل شش ستون عزت نفس
خواهرت حس ناکامی داره خیلی سخته ببینی نزدیک ترین آدم یعنی خواهرت به همون هدفی که تو دوست داری رسیده و نمیتونه. درکش کنید. خیلی در تنش عصبی قرار داره حتی اگر چهره ش نشون نده . بهش محبت کنید ، باهاش کار کنید درسش تقویت شه بتونه به هدفش برسه. یادتون باشه اگر ایشون رشد کنه روی زندگی شمام تاثیر داره و دیگه حسادتی نیست
سوم ارتباطات تون که محدود شده باید سریعا براش فکری کنید که انزوا نگیرید. خیلی از درس خوندی کنکور به هدف میرسن ولی از لحاظ ارتباط اجتماعی خیلی ضعیفن. کتاب خوب در این زمینه که من میشناسم آیین دوست یابی از دیل کارنگی هست ولی در کل سرچکنید کتاب هایی که دکتر ها نوشتن رو بخونید یعنی تحصیلات نویسنده ش رو ببین روان شناس باشه چیز دیگری نباشه
در پناه حق
nazanin83🎐😕
07 آذر 1402 ساعت 12:49من دارم میبینم چجوری شرایط سخت شده
بابام خیلی تحت فشارهای ازصب تاشب ی شهر دیگه ۲۰ساعت راهه کار میکنه
چقدرش هزینه غذاو لباس و دکتر و دارووکتاب تست و ...ک برای ما تهیه کنه
میگ من دارم زحمت میکشم ت باید روحیت بهترازیناباشه
حتی مامانم گفت چقدر پول میدیم برا ت ب لباس و لوازم آرایش و...بابام بش گفت منت سرش نزار خواستی ب دنیانیاریش😔
میدونم وظیفه هر پدریه ک نیازا فرزنداشو تامین کنه
ولی هرچقدرم پولدار باشی باز نمیشه ت این مملکت
مخام ی کاری کنم
بتونم خودم کار کنم حداقل مخارج خودم بدم
ولی نمیدونم چ کاری
فقط میتونم درس بخونم درحال حاضر
😕
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
07 آذر 1402 ساعت 13:24الان هرکار خوبی در شأن تو حداقل مدرک لیسانس یا فوق دیپلم رو میخواد...
تمام انرژیت رو بزار روی درس و با رتبه خوبی قبول شو تا خستگی پدر و مادرت در بره
الان واقعا با ی رتبه خوب ، معدل خوب میتونی دلشون رو بدست بیاری و به اهدافت نزدیک بشی تا کنارش منبع درآمد داشته باشی
روی اهدافت زمان و انرژی بزار . هزینه فقط برای اهدافت بکن موارد جانبی دیگه اهمیت نداره.یادت باشه برای تفریحات و گوشی همیشه وقت هست. مهم تحصیله..
انشالله موفق بشی 🌹
🦋|-
04 آذر 1402 ساعت 15:08باشگاهی که هر شنبه به شنبهی بعدی موکول میکنی، مطالعهای که هر شب به شبِ بعدی معوق میکنی و تغییرات مهمی که هر سال به سالِ بعد معوق میکنی، همهشون اون معجزهای هستن که زندگیت بیش از همه بهشون نیاز داره و تو بیش از همیشه از انجامشون اجتناب میکنی.
موفق باشی. ؛)
غدیر خون
05 آذر 1402 ساعت 14:43سلام به شما،وقت تون بخیر.💐😊
چقدر صحبت های این پیام شما درست و بجا هستند، از شما بابت به اشتراک گذاریشون ممنون هستیم، دقیقا یکی از حفره هایی که برای ما ادما میتونه در شروع هر کاری پیش بیادش همین انتظار برای رسیدن هفته یا ماه جدید هستش، و یجورایی میشه گفتش در اغلب اوقات خودمون رو به چنین مواردی وابسته کردیم، که این بنظرم همون طور که شما فرمودین اشتباه هستش و برای شروع پاک موندن،درس خوندن و ..... باید از همون لحظاتی که داخلش هستیم شروع کنیم،مهم این نیستش که چقدر قدرتمند اولش شروع کنیم، اگه همون مرحله اول رو سریع شروع کنیم، به مرور این عادت در طولانی مدت میتونه برامون باعث پیشرفت بشه.💐😊🤲🙏🌟
موفق باشین.🤲
nazanin83...
02 آذر 1402 ساعت 17:47ب غدیر خون
برا این ی سررفتم علاعمم چک کردم پایگاه ارژانس
گفتن ک اکسیژن خونت خوبه
داری تلقین میکنی استرس داری
کلا جداازین بحث
دوباره این مدت استرسم رفته بالا هی میگم نفسم نمیاد نکنه بمیرم نکنه اتفاق بدی بیفته نکنه با خانواده دعوام سه نکنه حالم بده شع
ی حس نگرانی دارم ......
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
03 آذر 1402 ساعت 13:09شبیه به حالت پنیک هست
تپش قلب بالا و استرس زیاد و تنگی نفس
اینا علتش روانی هست و همونطور که گفتی استرس داری
بایذ کنترلش کنی
نگران نباش نمیمیری و سلامت میمونی ، این حالت گذراست و فقط فکر تو هست
از متخصص روان شناس بگیر
nazanin83...
01 آذر 1402 ساعت 15:17کاش ****😭
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
01 آذر 1402 ساعت 18:01🍁آرزوی مرگ نکن🍁
لا یَتَمَنَیَنَّ أَحَدُکُمُ المَوتَ لِضُرٍّ نَزَلَ بِه»
حضرت رسول فرمودند: هیچگاه احدی از شما برای ضرر، حادثه و گرفتاریای که به سوی او فرود آمده درخواست و تمناّ و آرزوی مرگ نکند!
میدونی چرا ؟ به این جمله فکر کن ...
تو محدودی؛ راهها محدود نیست
وقتی در شدّت گرفتاری قرار گرفتی خیال میکنی که همه راهها بهسوی تو مسدود است. این به خاطر آن است که تو خودت محدود هستی، لذا خیال میکنی راهها مسدود است. در حالی که اینطور نیست. وقتی به بالا رو کنی و سراغ آن موجودی که محدود نیست و لایتناهی است بروی، خواهی دید که هیچ راهی برای او مسدود نیست
از خدا خالصانه بخواه تا کمکت کنه وخودتم حرکت و تلاش نشون بده 💫
nazanin83...
30 آبان 1402 ساعت 20:01رفتم مدرسه پروندمو بگیرم امروز
رفتم پیش معلم ورزشمون
بم میگفت تو درسخون ترین دانش آموز مدرسه بودی
درس خوندنت باهمه فرق داشت
ب دانش آموزاش میگفت درس خوندن هیچ کدومتون ب پای( ....)نمیرسه.اسم واقعیم نمیگم نازنین اسم مستعار مه 🙌💖
ت یچیزیت شد
ی اتفاقی برات افتاد
راسم میگفت
من مصمم ترازین حرفابودم ی دخترا ب شدت کمالگرا ک باید عالی باشه فقط
معدلم باید ۲۰خالص میشد ت همه چیز بهترینشو میخواستم ت سخت ترین شرایط میخوندم خ
ولی ت ذهنم بود بااین دختر تو تصوراتمو عالی بسازمش یا ادامه ندم اصنننن
ولی .........
مقصر من بودم یا خ ا
ک از من ی آدم تنبل بی هدف و بی انگیزه ساخت
ک ن هدفی داره از درس خوندن
ن انگیزه ای
ن تمرکزی
ن امیدی
ن حافظه ای
ن استمراری
و ن حتی جراتی برای شروع
(همشو گردن خ ا نمیندازم ولی خودتون میدونید دیگ چقدر تاثیر داره)
مهم نیست...🙌
ت دنیایی ک تحمل کردن در دکشیدن بلند شدن از اکسیژن برای زنده موندن ضروری تره ..
باید ادامه داد........
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
30 آبان 1402 ساعت 22:19سلام عزیزم
تو دوباره میتونی اون قسمت از گذشته که پر تلاش و ممتاز بودی رو خلق کنی
همه چیز به اختیار خودته
انشالله که با ترکت همه این عوارض جسمی و روحی میره
همینطوری که گفتی همه ی علتش نمیتونه خ.ا باشه . خ.ا فقط ی عامله بگرد ببین چی باعث شده انگیزت کم بشه ؟ توی خودت جست و جو کن ...
🌱🙂💫
nazanin83...
30 آبان 1402 ساعت 19:03این پیام صرفا برای خودمه 🙌
مینویسم تا یادم نره .....
امروز فهمیدم ک چقدر تنهام و من اولویت اول زندگی هیچکس جز خودم نیستم
فقط خودمو دارم
ت شرایطی ک حال م بدبود حتی خانوادم بم بی توجهی کردن یا حتی گفتن بمیر 🤝 منم گفتم تحمل میکنم تهش مرگه دیگه خاهرم میگفت بزار اذیت بشه*همونایی ک فک میکردم براشون مهم م فهمیدم از ناراحتیم خوشحالم میشن🙌💖
هیچکس جز خودم کنارم نبود.
فهمیدم باید قدر خودمو بیشترازینابدونم
🤗🙌💖
قدر سلامتیم یاروزا خوبم✔️ قدر اینکه کار چیپی مث خ ا ممنوع❌
خوب فهمیدم چقدر تنهام و براهمه فاقد اهمیت
تو دنیایی ک اگ خودکشی کنی خدا که خدا ته میگه اوکی برو به *جهنم*✅
دیگه از بندش چ انتظاری میتونم داشته باشم
همین
🙌
غدیر خون
30 آبان 1402 ساعت 20:02سلام خواهر شب تون بخیر.💐😊
راستش چند بار پاسخ اون پیام قبلی شما رو در این بخش حدود 1 ساعت پیش نوشتم ، اما بعدش مردد شدم و پاکش کردم،پس اینو بدونین خواهر ارجمند قطعا شما برای ما اهمیت ویژه ای دارین، اما دلیل پاک کردنم این بودش گفتم شاید کمی از پیامم ناراحت بشین و ترجیح دادم چیزی فعلا ننویسم 😊 آخه داخل پیامم نوشته بودم که اصلا رفتار خانواده محترم شما در چنین شرایطی که حالتون خوب نبوده، منطقی و قابل درک نیستش و برام عجیب بودش 🙄 اما بنظرم خواهر شما یکبار دیگه شانستون رو امتحان کنین،اینبار که اروم تر شدین سعی کنین با ارامش و مودبانه باهاشون صحبت کنین تا قانع بشن و فکری به حال پیگیری درمان این تنگی نفس شما داشته باشند، اگرم دیدین که فایده ای نداره لطفا نا امید نشین و با توکل به خدا و اهل البیت (ع) به خودتون بعد از این فقط تکیه کنین، خوشبختانه فکر کنم حدود 19 سالتون هستش و ماشاء الله دیگه جوونی واسه خودتون هستین،پس اگه شما اراده کنین میشه در وقت مناسب بالاخره یه تایم و زمانی رو اختصاص بدین و یه درمانگاه یا بیمارستانی برای معاینه پزشکی رو برین و با انجام دادن ازمایشات راهکار حل مشکلتون رو پیدا کنین. میدونم سخت هستش و شرایط خوبی رو الان ندارین،ولی لطفا خواهر تلاشتون رو در این زمینه انجام بدین، اول پیگیر قانع کردن خانواده تون با ارامش باشین و بعدشم اگه نشدش امیدتون به خدا باشه و در یه فرصت مناسب برای بهتر شدن حالتون خودتون اقدام کنین.😊💐🙏🤲🌟
یاحق.🤲
رستا
26 آبان 1402 ساعت 15:46این پیام رو خطاب به تک تک پسر ها و دختر های سایت می نویسم و هر کی نخونه حلال نميكنم. توصيه ميكنم جايي براي مواقع بحراني سيوش كنيد.
سلام. من از سال ۹۸ اینجا بودم. حیف که قدیمی هادیگه هیچ کدوم نیستن. الان با ۹۰۰ روز پاکی میخوام باهاتون صحبت کنم.
نميخوام راهکار بدم. بگم وضو با آب یخ بگیر، ورزش کن، مجازیو حذف کن، با طبیعت ارتباط بگیر... نمیخوام درمورد راه حل باهاتون حرف بزنم.
بچه ها... دنیا بزرگتر از این حرف هاست... یه عده صهیونیست حرامزاده با کار و تلاش شبانه روزی آسایش برای مسلمون های دنیا نذاشتن... شما ببینید دور و بر ایران چه خبره... اون وضع عراقه، اون وضع لبنانه، این وضع سوریه ست... نمی دونم تا چه حد دارید اخبار غزه رو دنبال می کنید ولی توصیه میکنم خبرنگار های خارجی رو بخونید، پستاشونو ببینید، فیلم و عکس هاشونو ببینید... ماهایی که دختریم بهتر میدونیم یه زن بخاطر شرایط جسمانیش چقدر نیاز به آسایش و امکانات داره... و اقا پسر های ایرانی که شک ندارم جز با غیرت ترین ها هستن و ناموس مردم ناموس خودشونه...نوزاد هایی که از توی شكم مادرشون مرده به دنیا میان... همه اینا عکس و فيلماش هست، برید توی گوگل و اینستا ببينيد... اینهمه وقت تلف کردید توی این بوق شیطان لامصب، یکمم برید باهاش از دنیا خبردار شید... ببینید حتی به بیمارستان هم رحم نکردن... به بچه های سه ساله ای که بالغ تر از خیلی از همه ما ها ان... شما برو درموردشون بخون، برو تو پیج shaunking...ببین می تونی ديگه با این گوشی بری فيلم کثیف تماشا کنی؟
بچه ها... خجالت نمی کشید شما؟! می فهمید تو دنيا چه خبره؟! میشه چشماتونو باز کنید؟! بسه کوری! بسه گیجی! بسه مستی! همش خمار شهوت بودین... زشت نیست؟ من خودم تو موقعیت های بحانی به خودم میگم تو شرم نمیکنی؟ ببینید تو دنیا چه خبره!
بعد از ظهره. عاطل و باطل برای خودت می گردي. همه ش خستگی و تنبلی، همش قول و قرار و برنامه ريزی کردن وبعدم زیرش زدن... به جای انجام وظیفه و درس خوندن دوباره سرتو بكني توی اين کوفتی که به ولله خود خود شیطانه...
دوباره وسوسه... دوباره سرچ... دوباره عکس دوباره فیلم دوباره همون کار کثیف تکراری... و بعد دوباره خماری و پشیمونی! چی شد؟!اون اتیش کجا رفت؟! مگه تو نبودی که تا دو دقیقه پیش همه وجودت پر از حرارت بود؟ حالا نشستی ننه من غریبم بازی در میاری؟ ولله گربه صفتی بسه... دو رویی بسه... تا کی همين راه تکراری! تا کی همون بغض تکراری! تا کی همین گناه لعنتی! تا کجا قراره پیش بره! باید حتما بميريم تا دست برداریم؟
میگن خدا به فرشته عقل داد، به حیوون شهوت، به انسان هر دو. انسانی که بر نفسش مسلط شه از فرشته بالاتره... ولی اگه نه... از حیوون پست تر میشه...
دو دقیقه خماری شهوت روکنار بذارید. بشینید پای روزنامه، پای اخبار. ببین وای خدا... من کجا بودم؟ من دارم با خودم چیکار میکنم؟
خجالت نمی كشي اینهمه ادم حروم لقمه قدرت رو توی دنیا به دست گرفتن و بمب ميريزن به سر زن و بچه... تا تو هی بشینی بگی وای من پورن می خوام وای من خسته م وایی من جوونم نیاز دارم وای چیکار کنم
ولله که مرگ از این وضعیت حیوانی بهتره... من نمیخوام کسی رو ناامید کنم ولی گاهی وقتا هم نا امیدی بد نیست... یکم شرم و حیا هم خوبه... تا ما بشینیم پای پورن و بعدشم گریه زاری همیشگی، ۲۰ تا زن و بچه فلسطینی دیگه کشته شدن، اسراییل مسلط تر شده، امریکا باز نفت ومنابع خاورمیانه رو بالا کشیده... شما هیچ میدونید ایرانو عراق غنيمت نفتی ان؟ میدونید فلسطین چه گنجیه؟
شما خواب شهوت باشید و اون سر دنیا..
یه چیزی ميخوام بگم كه بر اساس یکسری نشانه ها میگم... که الکی نمیگم... که از یکی می شنويدش که هرگز تا سی کیلومتریش ادم مذهبي از نزدیک ندیده... از کسی می شنوید که عزیزترين هاش از دین نفرت دارن... یه چیزی میگم که از چن تا ازمحبوب ترین بنده های خدا درحال حاضر شنیدم...
اونم اينه كه ظهور نزدیکه... میدونید " فلسطين كليد ظهوره" یعنی چی؟
یعنی خدا داره اتمام حجت میکنه... ميگه ببینید. همه چیز رو. ظلمو زور و ستم و اشک و خون معصومین رو ببینید... و بعد بگید با کدوم طرف دنیا می ایستید...
نگم براتونکه یه عده برا اسراییل دارن گریه میکنن. امابنظرم حتي طرفداران باطل شرف دارن به کسی که ایقدر مست خواب و شهوتش بوده که هیچی نمی فهمه...
وای به آدمی که اینقدر بنده هوای نفسشه که حاضر نیست دو رکعت نماز بخونه، اون بوق شیطان کوفتی رو خاموش کنه، حاضر نيست یه متر پارچه بیشتر بپوشه...
مردم دارن قشنگ غربال میشن...
وای به حال كسي که نه طرفدار حق باشه نه باطل، فقط بنده دستگاه تناسلی ش بوده و دیگه کور و کر از دنیا رفته... این غم انگیز ترین سرنوشته...
مواظب خودتون باشید.من خیلی شمارو دوست دارم.
فقط با خودت یه چيز رو تکرار کن: حیف منه...
منتظر
26 آبان 1402 ساعت 22:46🤗🙏🧡
Hella
14 آبان 1402 ساعت 18:10این روزها خیلی احساس تنهایی میکنم
بااینکه میدونم خدا تو تک تک لحظات زندگی با من هست، اما بازهم بعضی وقتا آرزو میکنم ای کاش خدا یه وقت هایی میومد روی زمین، بین ما زندگی میکرد، باهامون مستقیم صحبت میکرد.... یا ای کاش میشد خدا رو یه دل سیر بغل کرد :)
چه رویاهای کودکانه ای!
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
15 آبان 1402 ساعت 16:32سلام عزیزم
آرزوی تو آرزوی همه ماست چون ما بشریم و میخواهیم خدا هم محدود به مکان و زمان باشه و از نزدیک ببینیمش
این رو میدونیم عقلانی نیست ولی ی حس عاطفیه.. کودکانه نیست و بخاطر جنس بشر بودن مونه. که تا از نزدیک لمس نکنیم و نشویم نمیتونیم ارتباط ۱۰۰بگیریم
.باید با چشم دل باید ببینیمش . باید تو قلبمون حسش کنیم
براش نامه بنویس و بزار رای قرآن ، تفال بزن به قرآن و جوابت رو میگیری من هربار این کار و کردم خدا ی جور جوابمو داد با ترجمه های قرآن ..
خدا با ما حرف زده از قبل
توی قرآن ، توی مفاتیح ، توی ادعیه ها و...
کافیه که دنبالش بری
🌹🥰
nazanin83...
14 آبان 1402 ساعت 09:28اولش یکم سخته اما کم کم عادت میکنید صبح هایی ک ب محض بازشدن چشمات کسیو نداشته باشی بهت صبح بخیر بگه عادت میکنی ب کسیو نداشتن واسه خریدن نازت یاد میگیری خیلیا ممکنه بیان ولی آخرش جز خودت هیچکس برا ت نمیمونه
خودتو غرق کار میکنی
غرق درس
غرق زندگی
منتظر
14 آبان 1402 ساعت 23:20سلام جانم❤️
ما آدما خدارو داریم ، ما شیعهها اهلبیت رو داریم هیچوقت تنها نمیشیم مگر اینکه خودمون خدایی نکرده رو برگردونیم😔
اما بین آدما برای همیشه از تولد تا مرگ تنها کسی که بودنش کنارمون تضمینیه خودمونیم
اگه کسی بیاد و بخواد بمونه هم نمیتونه به هرحال یه مرگی هست که نخوایم هم آدمارو از هم جدا میکنه
و کسی که اینو بپذیره و خودشو تو زندگیش داشته باشه خیلی آدم خفن و درستیه🤗
به جای اینکه به این مسئله به دید یه عادت اجباری نگاه کنی بیا اینطور ببین که چقد قوی هستی که پای خودت وایسادی
با خودت رفاقت کن با خودت عشق کن با خودت زندگی کن🥰
خودتو دوست داشته باش و واسه بهتر شدن خودت واسه رشد خودت تلاش کن😇
M12
11 آبان 1402 ساعت 00:32سلام به همه
سوال داشته باشیم و کمک بخوایم کجا باید مطرح کنیم؟
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
11 آبان 1402 ساعت 15:48سلام سوال ها رو در بخش سوالات بپرسید
اگر کمک فوری برای کنترل شهوت نیاز دارید در بخش درخواست کمک
و اگر نیاز به همفکری با همجنس ها دارید در بخش همفکری آزاد هستید تا حالا چت پیدا کنه
موفق باشید 🌹🌹
83NAZANIN
30 مهر 1402 ساعت 01:41من اینجا
فقط هرچیزی ک تو ذهنمه رو میتویسم ک صرفا ذهنم خالی شه
چیز مهمی نیست
منتظر
30 مهر 1402 ساعت 20:36عزیزم تنشهای روحی تو هنوز هم هستن این رو یه هشدار از من داشته باش🙃
83NAZANIN
29 مهر 1402 ساعت 22:40همکلاسی دبیرستانم
دیپلمشو گرفته
الان رفته دانشگاه
عقدم کرده قراره ازدواج کنه
اونوقت من ن دیپلمم گرفتم
ن هیچی شدم
ن کسی میاد بگیرتم
وقت و انرژی ک باید صرف درس خوندن بشه
داره صرف خ ا میکنم
و اینه وضع من
😏😒
نشستم گریه میکردم من پول ندارم لباس بخرم اون چیزایی ک مخام بخرم الان بابام از صب تا شب داره کار میکنه میگ ب خاطر توعه قراره ببرتم کلاس رانندگی و برام ماشین بگیره
گف فقط آدم باش
من خاک بر سرم ک نمیتونم ازین خ ا بکشم بیرون
من اونی شدم ک نمیخواستم
اوضاع هیچوقت بهترنشد
غدیر خون
30 مهر 1402 ساعت 18:20سلام به شما خواهر بزرگوارم.💐😊
میدونم که الان حال خوبی ندارین و از وضعیت خودتون ناراحتین. طبیعیه که اینطوری احساس کنین، چون همه دوست دارن موفق باشن و زندگی خوبی داشته باشن.💐😊
اما مهمه که یادتون باشه که هر کس مسیر خودش رو داره و نمیشه با بقیه مقایسه کرد. همکلاسی شما ممکنه در حال حاضر در شرایط بهتری باشه، اما این به این معنی نیست که شما هیچوقت موفق نمیشی.💐😊
شما هنوز جوون هستین و فرصتهای زیادی براتون وجود داره . اگه واقعاً میخواین زندگیتون رو تغییر بدین، باید دست به کار بشین. اول از همه باید انگیزه خودتون رو پیدا کنین و هدفی رو برای خودت تعیین کنی. وقتی هدف داشته باشین، میتونین برای رسیدن بهش تلاش کنین.💐😊
میدونم که الان شرایط سخته و ممکنه احساس کنین که نمیتونین از این وضعیت بیرون بیاین، اما به خودتون قول بدین که تسلیم هرگز نمیشین. با تلاش و پشتکار میتونین به همه چیزهایی که میخواین برسین.💐😊
موفق باشین.🤲
منتظر
18 مهر 1402 ساعت 23:05سلام و نور رفقا
یه پست خیلی خفن و کاربردی تو سایت قرار دادیم به هیچ وجه از دست ندینش😇
تو اول اراده رو میندازی بعدش اراده تو رو
آلا
18 مهر 1402 ساعت 22:52سلام دوستان عزیز
یه سوال داشتم من تصمیم میگیرم نمازمو بخونم و برا اینکه ترک نکنم حتی اذان رو رو گوشیم نصب کردم تا موقع اذان بدونم و نماز اول وقت بخونم تا دیگه ترکش نکنم ،😢اما بعد گذشت دو یا سه روز دیگه کم کم ناخواسته یا خواسته ترکش میکنم
خسته شدم از بس به خودم قول دادم شرط گذاشتم
همه راه هارو رفتم
خستم دیگه😭
بِنتُ الزَهرا🌸✌
18 مهر 1402 ساعت 23:22سلااام
خب چرا نمیتونین اول وقت بخونین؟
مشکل فراموشیه؟
یا تنبلیه؟
بهتون پیشنهاد میدم صوت های استاد پناهیان از نماز و دانلود کنین و گوش بدین
حتماااا
صبرا🌱
18 مهر 1402 ساعت 16:28درمانش چیه؟🥲
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
18 مهر 1402 ساعت 20:16درمان نوشخوار فکری رفتن پیش روانشناس یا مشاور هست اون با تکنیک های شناختی که میده بهت یاد میده چطوری نوشخوارت کم شه . افکارت رو به چالش میکشه .علت نوشخوار فکری میتونه حتی وسواس فکری هم باشه همه اینا درمان توسط متخصص میخواد متخصصی که رویکردش شناختی باشه
صبرا🌱
18 مهر 1402 ساعت 11:35میگم اسم این مریضی که دو روز به خاطر یه اتفاقی غصه خوردم و تنش داشتم و امروز دارم غصه میخورم و ناراحتم که چرا الکی غصه خوردم و اصلا ارزش ناراحت شدن نداشت چیههه!🫤🤣😭
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
18 مهر 1402 ساعت 11:44نوشخوار فکری :)
سرو
17 مهر 1402 ساعت 14:47سلام بچه ها یه سوال که راحت میپرسمش جسارتا..
اینکه گاهی ( یا خیلی! ) توی برخوردهای روزمره و حتی رسمی، نگاه جنسی به آدم ها داریم، نتیجه ی دیدن اون فیلم ها و تصاویره یا بیماریه؟ چقدر بگذره از ذهن پاک میشن؟
منتظر
17 مهر 1402 ساعت 17:49سلام
اکثرا بخاطر دیدن فیلم پ.و.ر.ن هستش حتی خیلی از گرایشات که این روزها افرادی بیشتری فکر میکنن بهش مبتلا هستن بخاطر این فیلمها و تصاویره😔
اینکه چقدر بگذره از ذهن پاک میشه بستگی داره به اینکه شخص چند سالشه؟؟ چه مدت درگیر بوده؟؟ و ....
هرچقدر تصاویر قشنگتری تو ذهن خودمون ثبت کنیم هرچقدر بیشتر افکار خودمون رو مدیریت کنیم زودتر خلاص میشیم🙂
پاکیتون ابدی
خدا به همراهتون
یاعلی
صبرا🌱
16 مهر 1402 ساعت 19:44پس با این اوصاف من دقیقا یک عدد خیییلی کمالگرام🫤
خب یه حفره هم محسوب میشه🙄
غدیر خون
16 مهر 1402 ساعت 22:06سلام مجدد به شما خواهر بزرگوارم.💐😊
بله اگه احساس میکنین که رفتارتون در زندگی شبیه حالت پیام قبلی که نوشتم هستش ممکنه از نظر شخصیتی فرد کمال گرایی باشید،اما خواهر نگرانی نداره،این عادت رفتاری رو میشه با یکسری تمرین های ذهنی و رفتاری تا حد زیادی تعدیل و کم اش کرد، و دیگه براتون یه حفره نباشه، تازه اون موقع که به تعادل برسه براتون عالی هم هستش و شاید در جاهایی لازمه رشد و پیشرفت تون در زندگی هم بشه.💐😊
در اینجا یکسری نکات و راهکارها برای کاهش کمال گرایی برای شما قرار میدم،لطفا اگه علاقمند بودین بخوندیش شاید براتون مفید باشه.💐😊
برای غلبه بر کمال گرایی، باید یکمی تغییر در دیدگاهمون و رفتارمون داشته باشیم. اولین قدم میتونه این باشه که به خودمون بگیم که هیچ کس کامل نیست. اشتباهات و نقصها جزء فرآیند یادگیری و رشدمون هستن و اینکه ما کامل نیستیم اصلا مهم نیست. باید از خودگویی منفی و انتقادات زیاد که از کمال گراییمون ناشی میشه، دوری کنیم و به جاشون سعی کنیم یه گفتگوی درونی مهربانانه و حمایت کننده با خودمون داشته باشیم.💐😊
همچنین، باید اهداف و توقعات واقع بینانهای برای خودمون تعیین کنیم و هر چیزی که به دست میاریم رو جشن بگیریم، حتی اگر خیلی کوچک باشن. باید سعی کنیم ذهنمون رو به آگاهی و پذیرش خودمون تمرین بدیم و به جای فکر کردن زیاد به آینده یا پشیمونی از گذشته، روی لحظه حالمون تمرکز کنیم.💐😊
یادتون باشه که پیشرفت معمولاً به تدریج و با اشتباه هاتی که انجام میدیم رخ میده. اشتباه کردن توی این مسیر مشکلی نداره. با گذاشتن گامهای کوچک به سمت اصلاح اشتباهات، میتونیم به تدریج تحمل خودمون رو نسبت به اونها افزایش بدیم و رویکرد بهتری برای موفقیت پیدا کنیم.💐😊
موفق باشین.🤲
صبرا🌱
16 مهر 1402 ساعت 12:00سلام میگم یه آدم کمال گرا چه شکلیه آیا من کمالگرام؟🫤🙄
غدیر خون
16 مهر 1402 ساعت 19:08سلام به شما خواهر بزرگوارم،وقت تون بخیر.😊💐
اما در مورد پاسخ سوالتون هم در ساده ترین حالت بگم که افراد کمال گرا معمولا دنبال بهترین چیزا هستند،اما این به خودی خود بد نیستش، اما از جایی اینطور افراد دچار مشکل میشن که همیشه دنبال این هستند که در بهترین شرایط قرار بگیرن تا به دنبال اهدافشون برن،مثلا چنین شخصی یه هدف برای خودش تعیین میکنه مثل قبولی در کنکور، و بعدش میاد برای خودش برنامه ریزی میکنه که درس بخونه تا در کنکور موفق باشه، اما دیگه مسیرش رو هیچوقت یا شروع نمیکنه یا شروع میکنه و خیلی ضعیف و بی انگیزه ادامه اش میده،دلیلش اینه که در اغلب موارد برای ما انسان ها همه چیز در شرایط کامل و ایده ال معمولا فراهم نیستش، اگه شخص کمال گرا در چنین شرایطی قرار بگیره که کمی محیط اطرافش اماده اهدافش نباشه،بصورت کلی ترجیح میده اون کار رو شروع نکنه تا زمانی که همه چی ایده ال باشه، و خب دقیقا همین نکته اگه ادامه دار باشه باعث میشه چنین فردی از زندگی و اهدافش جا بمونه،چون اکثر وقتش رو با این چیزا هدر داده که تا همه چیز اوکی نباشه من پیگیر هدفم که در اینجا درس خوندن هستش نیستم، و اینطوری ساعت ها،روز ها ، هفته ها ، ماه ها و حتی شاید سال ها بگزره و اون شخص میبینه که زمان گذشته و اون فقط درجا زده و بعدشم کلی ممکنه براش پشیمونی و ناراحتی باقی بمونه و جبران کردن اون اهدافش سخت باشه.😊💐
پس بصورت کلی میتونم بگم تا حد کمی خوبه که انسان دنبال بهترین شرایط و اهداف باشه که باعث بشه برای ادامه مسیر موفقیتش انگیزه کافی رو بگیره و با شوق بیشتری ادامه بده، اما وقتی این کمال گرایی و ایده ال گرایی از حد تعادل خارج بشه حتما اسیب زننده میشه و در اکثر موارد نتایج خوبی رو معمولا به همراه نداره.😊💐
حالا خواهر بزرگوارم این یه مثال ساده بودش که براتون نوشتم ، این مثال ها رو میشه به موارد متعدد دیگه ای هم ارتباط داد، مثل کمال گرایی در ظاهر افراد و لباس پوشیدن و ........😊💐
موفق باشین.🤲
فدای مادرم بشم
15 مهر 1402 ساعت 21:29سلام
امیدوارم همگی حالشون خوب باشه
متاسفانه بعد از ۸۹ روز پاکی دوباره شکست خوردم و قبل از ۸۹ روزپاکیم ۹ ماه کامل پاک بودم وقتی اینکارو میکنم احساس میکنم دیگه نجس هستم خیلی قول میدم به خودم دوستان من واقعا نیاز دارم ازدواج کنم ولی شرایط خانوادگیم اصلا موقعیت ازدواج برای من فراهم نمیکنه پدرم بعد از چندین سال تازه بیکار شده بدون هیچ بیمه و یا حقوق بازنشتگی روزگار سختی داریم همه فامیا طردمون ردن هیچکس به خاطر فقر و اخلاقای بد پدرم با ما رفت و آمد نمیکنه من تا به حال یه دونه خواستگار نداشتم و هرکی هم خواسته بیاد جلو تا فهمیده در بدترین و پایین نقطه شهر زندگی میکنیم میره پشت سرشو نگاه نمیکنه و همین باعث افسردگی و عدم اعتماد به نفسم شده من دختر قد بلند و خوشگلی هم نیستم که به خاطراین موردا کسی خواهانم بشه... یکی از بچه های خیلی قدیمی این سایت هستم همیشه تا ۹ ماه پاکی رفتم و شکست خوردم اصلا نمی تونم باور کنم ۹ ساله که گذشت به سرعت برق و باد به مرگ که فکر میکنم دیونه میشم ولی ناراحتی افسوس غم فکروخیال شکستم میده اون لحظه برام هیچی مهم نیست ولی بعدش زندگیم جهنمه به لحاظ روحی و روانی
ܩܢܚࡅ߳ߊࡅ߭ܘ
16 مهر 1402 ساعت 11:11سلام عزیزم 💐
درک میکنم که چه دوران سختی رو سپری میکنی
هم نیاز جنسی داری هم عاطفی
فقط میتونم بگم تو تنها نیستی 😇
درسته محیط زندگی و شغل پدرت تاثیز داره روی ازدواجت ولی مهم نقش خودت هست . دیدی خانواده های ضعیفی هستن که از درونشون ی آدم سالم و با کفایت پدید میاد ؟کافیه بخوای عزیزم.خودت برو دنبال ی هنری یا رشته ای تحصیلی و ازش کسب درآمد کن . روی افسردگیت کار کن خواستگار که میاد متوجه خلق شاد یا غمگین میشه پس الان فقط خودت رو داری. با توکل برخدا برو جلو .وارد محیط کار شو, سلامت روانت رو با خوندن کتاب های درمانی بالا ببر. در محافل که خانم ها هستن شرکت کن تا شانس دیده شدنت بالا بره
اینکه میگی خواستگار میره و میاد نمیتونه فقط به خاطر محیط باشه پدرت بازنشسته هست معتاد که نیست سمتت نیان ، ی سری عوامل درونی هست که باید کار کنی .
بنظرم با ی مشاور حتما صحبت کن ✅
درمورد ازدواج چهله آیت الله حق شناس خیلی حاجت میده اگر درست و با ترک گناه انجام بشه ..
درمورد پاکی این پست رو با دقت بخون پر از راهکاره
چهل گام ترک
منتظر
14 مهر 1402 ساعت 12:33📌اطلاعیه
✅امشب ۱۴ مهرماه یه دورهمی پرسش و پاسخ داریم
✅تریبون آزاد
چه تایمی؟؟🤔
۲۰:۰۰
ببخشید که یهویی شد و دیر اطلاع رسانی کردیم😊
.
.
.
جانمونی یوقت🏃
لینک دانلود و نصب اپلیکیشن قرار 👇
http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.gharar&ref=share
لینک ورود به جلسه پرسش و پاسخ در قرار👇
https://gharar.ir/r/71432e36
لینک سوالاتی که از برنامه قرار دارین👇
https://gharar.ir/faq/
Unknown
08 مهر 1402 ساعت 18:02به mahtab
سلام راستش دیروز یه پیام نوشتم و پاک کردم چون نمیدونستم دوست داری چی بشنوی.دوست داری فقط بگم حالت چطوره و اوضاع زندگی روال هست یا نه یا برم رو منبر.الان بازم نمیدونم حرفایی که قراره بزنم محتوای خاص و کمک کننده ای داشته باشه فقط مینویسم.
پیامای قبلیت رو که خوندم داشتم به این فکر میکردم که باید راه حل ارائه کنم یا فقط بگم قوی باش دختر تهش اتفاقای خوب میوفته؟نمیدونم.من یه روزایی تو زندگیم داشتم که با دیدن یه کلیپ تو اینستا که میگفت اگه حالت خوب نیست اشکالی نداره یه نفس عمیق بکش جون میگرفتم و ادامه میدادم.یه روزایی هم اصلا نمیتونستم با خودم روبرو بشم.یه روزایی امید بود یه روزایی امید نبود.نمیدونم نظرت راجب آیندت چیه و چطور میبینیش فقط شاید بتونم بگم که شاید شرایط رو نتونی عوض کنی ولی دیدگاهتو میتونی عوض کنی.یه کاری کنی که اینقدر همه چی در نظرت ناعادلانه و بدبختانه به نظر نیاد.منظورم اینه که یه جایی فقط بیخیال شرایط بد بشی بیخیال اینکه چقدر همه چی بهم ریختست و یه راه درست پیدا کنی و به اون بچسبی تا یه روز خوب بیاد.این امید رو زنده نگه داری که یه روز خوب میاد و تو تلاش میکنی تا اون روز بیاد.
تو شاید تنها و قطعا مهمترین دارایی زندگی خودتی.شاید دست کمش میگیری بهش بی اهمیتی میکنی ولی مهمی.خیلی کارا میتونی بکنی اگه خودتو ببینی.اینکه گفتی مهم نیستی بستگی داره واسه کی منظورته؟خودت یا بقیه؟شاید اگه واسه خودت مهم باشی کمتر نظر بقیه مهم باشه.مهم هست ولی به نظرم این حس بیشتر زمانی به چشم میاد که تو واسه خودت ارزشی نداری زندگی و مردنت واسه خودت فرقی نداره بی هدف خسته و بی رمقی.من زیاد واسه خودم مینویسم و اینو بی شوخی میگم از یه جایی به بعد از هم نشینی با خودم لذت بردم یه جایی بود که دیگه لازم نبود بقیه حضور داشته باشن من از وجود خودم به تنهایی لذت میبردم.نه که کارای خاص و مهمی انجام داده باشم که بهش ببالم یه سری ارزش ها داشتم که به همین افتخار میکردم.متاسفانه یا خوشبختانه تو کسی هستی که تا اخر عمرت باید با خودت سر کنی خوشت بیاد یا بدت بیاد فرقی نداره.یکم از دور به خودت نگاه کن ببین اگه مثلا تو همین سایت من میومدم با شرایط مشابه پیام میزاشتم چی قرار بود بهم بگی؟
میدونم تهش تو پیامم هیچ راه حلی نبود اخه واسه خودمم همین بود شاید گذر زمان و صبر حل کرد یه سری چیزا رو برام.یه جایی رسید که دیدم تنها کسی که میدونم باهام رو بازی میکنه تنها کسی که میتونم بفهمم ته حرفش ته نیت کاراش و ته هرچیزیش چیزیه خودمم.کسی که هرچقدم داغون باشم هست تنها کسی که میتونم بهش اعتماد کنم خودمم.
به قول اون جمله انگیزشیا که میگه قلبت داره واسه یه نفر میزنه اونم خودتی و یه درخت سبز توی دستاته که خون رو به تک تک سلولات میرسونه.اگه واقعا به خودت نگاه کنی شاید یه ادم خیلی خفن دیدی که خیلی وقته بهش بی محلی کردی:)
همین دیگه امیدوارم حالت بهتر باشه.و زودتر خوب شی.فعلا
منتظر
09 مهر 1402 ساعت 01:37چقد متنت قشنگ بود لذت بردم احساس کردم از عمق دل و باورهات نوشتی🤗
دمت گرم عزیزم ممنونم🥰
اجرت با مولامون صاحب الزمان انشاءلله😇🤲
mahtab
07 مهر 1402 ساعت 04:32سلام
نمیدونم چرا اینجوری میشم احساس میکنم بی ارزشم احساس میکنم وجودم مهم نیست چکار کنم عزت نفسم بالا بره چکار کنم خودمو دوست داشته باشم🥺☹️
منتظر
08 مهر 1402 ساعت 12:51سلام گلم🥰
خودت رو اولویت زندگی خودت قرار بده
کارایی که به رشد کردنت کمک میکنن رو پیدا کن کارایی که به انجامشون علاقه داری و ....🤗
اگه اشتباهی کردی که بخاطرش خودتو نبخشیدی هم بخاطرش خودتو ببخش جانم😊
کتاب روانشناسی عزت نفس ناتانیل براندن رو هم بخون😇
پاکیت ابدی
خدا به همراهت
یاعلی
سرو
05 مهر 1402 ساعت 22:33چه خوب شناختیم 😉
آره من خیلی احساساتی و همینطور زودرنجم.
البته به کسی وابسته نمیشم توی مجازی،
تا حالا نشدم،
ولی خیلی درگیر مقایسه ی خودم با دیگران میشم و وقتم حسابی سرش میگذره یا دائم دارم پروفایل و پست های خودمو برانداز می کنم که خوبه یا نه 🤪
و وقتی ندارمش و اون حجم تصویر و مطلب نمی بینم، آرامش دارم.
یه خواستگار دارم که به واسطه ی شغلش تو اینستا هست. گاهی هم مطلب مذهبی میذاره. میخواستم اولش به اون هم بگم که دوست ندارم اینستا باشه همسرم، ولی اطرافیان گفتن شغلشه و سخت نگیرم.
بِنتُ الزَهرا🌸✌
07 مهر 1402 ساعت 05:10خب از چیزایی که گفتی اینو فهمیدم😅
سعی کن روشون کار کنی
مخصوصا روی زود رنج بودنت
چون اینجوری فقط خودت اذیت میشی
مثلا براینکه کمش کنی میتونی کم توقع باشی
اصلا توقع نداشته باشی از کسی
اینجوریم کسی نمیتونه ناراحتت کنه
عزت نفستم ببری بالا
خب به به بسلامتی ان شاءالله 😍😍😁
خیره
ولی بیشتر روش فکر کن
نه برا اینستاها😁
کلااا
مواظب خودتم باش
سرو
04 مهر 1402 ساعت 22:39به بنت الزهرای عزیز:
آره بهم بگو لطفا چرا با نصب اینستا مخالفی.
بِنتُ الزَهرا🌸✌
04 مهر 1402 ساعت 23:52سلام عزیزم
اونجور ک من فهمیدم یه دختر بسیار احساسی عاطفی هستی
خب مکانی مثل اینستا واسه منو شما سمه
خیلی درگیری فکری حسی ایجاد میکنه
تعبیر حضرت آقا
ک تقوا مثل یه لباس قواص میمونه
وقتی سوراخ داشته باشه بپری دریا غرق میشی
آیا انقدر از خودت مطمئنی که لباس قواص تقوات هیچ سوراخی نداره؟ :)
و تو غرق نمیشی؟
کمترین و حداقل ترین ضررش اثر وضعی هست که رو ما میذاره
کسی که میخواددلش آروم باشه
باس کنترل نگاه داشته باشه
باس شروع کنه دوره پاکی
و این ی تصمیم عزم جدی میخواد
پاکی خرج داره هزینه داره ابجی✌
مواظب مهربونیات باش:)
سرو
03 مهر 1402 ساعت 03:48گرچه سیه رو شدم غلام تو هستم
خواجه مگر بندۀ سیاه ندارد....
منتظر
04 مهر 1402 ساعت 23:03🥲🌱